••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حج در قرآن

*بي ترديد صفا و مروه از نشانه هاي خداست؛ پس کسي که حج خانه کعبه کند، يا عمره انجام دهد، بر او گناهي نيست که بر آن دو طواف کند. و کسي که کار نيکي  انجام دهد، بدون ترديد خدا پاداش دهنده و داناست.

* از تو درباره هلال هاي ماه مي پرسند، بگو: آنها وسيله تعيين اوقات مردم و حج است. و نيکي آن نيست که به خانه ها از پشت آنها وارد شويد، بلکه نيکي کسي است که  مي پرهيزد. و به خانه ها از درهاي آنها وارد شويد؛ و از خدا پروا کنيد تا رستگار شويد.
*حج وعمره را براي خدا به پايان بريد، و اگر از انجام آن ممنوع شديد، آنچه را از قرباني براي شما ميسر است؛ و سر خود را نتراشيد تا قرباني به محلش برسد؛ و از شما اگر کسي بيمار بود يا در سرش ناراحتي و آسيب داشت کفّاره اي چون روزه، يا صدقه يا قرباني بر عهده اوست. و هنگامي که در امان بوديد، پس هر که با پايان بردن عمره تمتّع به سوي حج تمتّع رود، آنچه از قرباني ميسر است . و کسي که قرباني نيابد، سه روزْ روزه، در همان سفر حج و هفت روزْ روزه، هنگامي که بازگشتيد بر عهده اوست؛ اين ده روز کامل است . اين وظيفه کسي است که خانواده اش ساکن و مقيم مسجد الحرام نباشد. و از خدا پروا کنيد و بدانيد که خدا سخت کيفر است.
*حج در ماه هاي معين و معلومي است [شوال، ذي القعده، ذي الحجه] پس کسي که در اين ماه ها حج را بر خود واجب کرد،در حج، آميزش با زنان و گناه و جدال نيست. و آنچه از کار خير انجام دهيد خدا مي داند. و به نفع خود توشه برگيريد که بهترين توشه، پرهيزکاري است و اي صاحبانِ خرد! از من پروا کنيد.بر شما گناهي نيست که از پروردگارتان فضل و روزي و منافع مادي بطلبيد. و هنگامي که از عرفات کوچ کرديد، خدا را در مشعر الحرام ياد کنيد.او را ياد کنيد همان گونه که شما را هدايت کرد. و همانا شما پيش از اين از گمراهان بوديد.
*سپس از همان جايي که مردم روانه مي شوند [به سوي مني،] روانه شويد، و از خدا آمرزش بخواهيد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*پس هنگامي که مناسک را انجام داديد، پس خدا را آن گونه که پدرانتان را ياد مي کنيد يا بهتر و بيشتر از آن ياد کنيد. پس گروهي از مردم مي گويند: پروردگارا! به ما در دنيا عطا کن. و آنان را در آخرت هيچ بهره اي نيست.
*و گروهي از آنان مي گويند: پروردگارا! به ما در دنيا نيکي و در آخرت هم نيکي عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار.اينانند که از آنچه به دست آورده اند، نصيب و بهره فراواني دارند، و خدا حسابرسي سريع است.
*و خدا را در روزهاي معلوم و معيني [که يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ماه ذي الحجه ايام وقوف در مني است] ياد کنيد. پس هر که در دو روز شتاب ورزد، گناهي بر او نيست، و هر که تأخير کند، بر او هم گناهي نيست، براي کسي است که پرهيز کرده است. و از خدا پروا کنيد و بدانيد که يقيناً همه شما به سوي او محشور خواهيد شد.
*اي اهل ايمان! به همه قراردادها وفا کنيد. چهارپايان جز آنچه بر شما خوانده مي شود برايتان حلال است، نبايد شکار را در حالي که مُحرم هستيد، حلال بشماريد؛ يقيناً خدا آنچه را بخواهد حکم مي کند.
*اى مؤمنان حرمت شعائر الهى و ماههاى حرام و قربانيهاى نشاندار و قربانيهاى قلاده‏دار و زائران بيت‏الحرام را كه از پروردگارشان جوياى گشايش معاش و خشنودى او هستند، نگه داريد، و چون از حال احرام بيرون آمديد مى‏توانيد به شكار بپردازيد، و دشمنى با مردمى كه شما را از مسجدالحرام باز مى‏دارند، بر شما ندارد كه تجاوز كارى كنيد، و در نيكى و پارسايى همدستى كنيد نه در گناه و ستمكارى، و از خدا پروا كنيد كه خداوند سخت كيفر است‏.
*اي اهل ايمان، خدا شما را به چيزي از صيد مي‌آزمايد که در دسترس شما و تيرهاي شما آيند تا بداند که چه کسي از خدا در باطن مي‌ترسد. پس هر که از اين به بعد تجاوز کند او را عذابي سخت دردناک خواهد بود.اي اهل ايمان! در حالي که در احرام  هستيد، شکار را نکشيد. و هر کس از شما عمداً آن را بکشد، کفّاره اي همانند آن از جنس چهارپايان بر عهده اوست؛ که دو عادل از خودتان گواهي دهند، و به عنوان قرباني به کعبه رسد، يا به کفّاره به مستمندان طعام دهد، يا برابر تعداد مستمندي که طعام مي دهد روزه بگيرد، تا کيفر کار خود را بچشد. خدا از کشتن شکارهايي که پيش از اين حکم انجام گرفته، درگذشت. و هر که به شکار کردن بازگردد، خدا از او انتقام مي گيرد؛ و خدا تواناي شکست ناپذير و صاحب انتقام است.
*براي بهره مند شدن شما و کاروانيان، شکار کردن از دريا و خوراکي آن بر شما حلال شد. و شکار صحرا و بيابان تا زماني که مُحرم هستيد، بر شما حرام است. و از خدايي که به سوي او گردآوري مي شويد، پروا کنيد.
*خدا،کعبه، آن خانه با حرمت، و ماه هاي حرام، و قرباني هاي بي نشان، و قرباني هاي نشان دار را وسيله قوام و برپايي مردم قرار داد. اين براي آن است که بدانيد: يقيناً خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است مي داند؛ و قطعاً خدا به همه چيز داناست.بدانيد كه خدا سخت‏ كيفر است و خدا آمرزنده مهربان است.
*پس هنگامي که ماه هاي حرام سپري شود، مشرکان را هر جا يافتيد، بکشيد و به اسيري بگيريد و محاصره کنيد و در هر کمين گاهي به کمين آنان بنشينيد؛ ولي اگر توبه کردند و نماز را بر پا داشتند و زکات پرداختند، پس آزادشان گذاريد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
*و در ميان مردم براي حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريک اندام که از هر راه دور مي آيند، به سوي تو آيند. تا منافع خود را مشاهده کنند، و نام خدا را در روزهايي معين بر دام هاي زبان بسته اي که به آنان عطا کرده ذکر کنند،از آن بخوريد و تهيدست را نيز اطعام کنيد.
*سپس بايد آلودگي هاي خود را برطرف کنند و نذرهايشان را وفا نمايند و بر گرد خانه کهن طواف کنند.
* اين است و هر کس مقرّرات خدا را بزرگ شمارد، براي او نزد پروردگارش بهتر است. و چهارپايان مگر آنچه بر شما خوانده مي شود، براي شما حلال شده است؛ بنابراين از پليدي بت ها و از گفتار باطل دوري گزينيد.
*در حالي که براي خدا حق گرا باشيد به او شرک نورزيد. و هر کس به خدا شرک ورزد، گويا چنان است که از آسمان سقوط کرده و پرندگان  او را مي ربايند، يا باد او را به جايي دور دست مي اندازد.
*اين است و هر کس شعاير خدا را بزرگ شمارد، بدون ترديد اين بزرگ شمردن ناشي از تقواي دل هاست.
*در حيوانات قرباني منافعي براي شما تا زمان معين است، سپس محل آن خانه كعبه آن خانه قديمي و گرامي است
*و براي هر امتي عبادتي ويژه قرار داده ايم تا نام خدا را بر آنچه که از دام هاي زبان بسته روزي آنان نموده ايم ذکر کنند. پس معبود شما خداي يکتاست؛ بنابراين فقط تسليم او شويد. و فرمانبرداران فروتن را مژده ده.
*همانان که وقتي خدا ياد شود، دل هايشان مي هراسد، و بر آنچه به آنان مي رسد، شکيبايند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزي آنان نموديم، انفاق مي کنند.
*شتران قرباني را براي شما از شعاير خدا قرار داديم، براي شما در آنها سودي ست؛ در حالي که به نظم در خط مستقيم ايستاده اند، نام خدا را [هنگام نحر کردنشان] بر آنها ذکر کنيد، و زماني که به پهلو در افتاده اند، از آنها بخوريد و به تهيدستاني که اهل درخواست کردن نيستند و فقيراني که اهل درخواست کردن هستند، بخورانيد. اين گونه آنها را براي شما رام و مسخّر کرديم تا سپاس گزاري کنيد.
*هرگز گوشت هايشان وخون هايشان به خدا نمي رسد، بلکه تقواي شما به او مي رسد. اين گونه آنها را براي شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به اينکه هدايتتان کرد به بزرگي ياد کنيد؛ و نيکوکاران را مژده ده.


+ نوشته شده در چهار شنبه 25 مهر 1397برچسب:قرآن,ترجمه,حج,حاجی,کعبه,مکه,قربانی,شتر,واجب,منی,محرم,شوال,ذی القعده,ذی الحجه,مسجدالحرام, ساعت 13:5 توسط آزاده یاسینی


داستان حضرت ابراهیم و نمرود در قرآن

*هنگامي که ابراهيم را پروردگارش به اموري آزمايش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانيد، پروردگارش فرمود: من تو را براي همه مردم پيشوا و امام قرار دادم. ابراهيم گفت: و از دودمانم .فرمود: پيمان من به ستمکاران نمي رسد.

*و هنگامي که ما اين خانه را براي همه مردم محل گردهمايي و جاي امن وامان قرار داديم، و از مقام ابراهيم جايگاهي براي نماز انتخاب کنيد. و به ابراهيم و اسماعيل سفارش کرديم که خانه ام را براي طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع کنندگان وسجده گذاران پاکيزه کنيد.
*و آن گاه که ابراهيم گفت: پروردگارا! اين را شهري امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند از هر نوع ميوه و محصول روزي بخش. خدا فرمود:هر که کفر ورزد بهره اندکي به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مي کشانم و آن بد بازگشت گاهي است.
*هنگامي كه ابراهيم و اسماعيل پايه‏ هاي خانه را بالا مي‏بردند پروردگارا! از ما بپذير تو شنوا و دانائي.
*پروردگارا! ما را تسليم خود قرار ده، و نيز از دودمان ما امتي که تسليم تو باشند پديد آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذير، که تو بسيار توبه پذير و مهرباني،پروردگارا! در ميان آنان پيامبري از خودشان برانگيز، که آيات تو را بر آنان بخواند، و آنان را کتاب و حکمت بياموزد، و پاکشان کند؛ زيرا تو تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*وکيست که از آيين ابراهيم روي گردان شود، جز کسي که خويش را به ناداني و سبک مغزي زند؟ يقيناً ما ابراهيم را در دنيا برگزيديم، و قطعاً در آخرت از شايستگان است.
* هنگامي که پروردگارش به او فرمود: تسليم باش. گفت: به پروردگار جهانيان تسليم شدم.
*و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آيين اسلام سفارش کردند که اي پسران من! يقيناً خدا اين دين را براي شما برگزيده، پس شما بايد جز در حالي که مسلمان باشيد، نميريد.
* آيا ننگريستي به کسي که چون خدا او را پادشاهي داده بود با ابراهيم درباره پروردگارش به مجادله و ستيز و گفتگوي بي منطق پرداخت؟! هنگامي که ابراهيم گفت: پروردگارم کسي است که زنده مي کند و مي ميراند گفت: من هم زنده مي کنم و مي ميرانم. ابراهيم گفت: مسلماً خدا خورشيد را از مشرق بيرون مي آورد، تو آن را از مغرب برآور! پس آنکه کافر شده بود، متحير و مبهوت شد. و خدا گروه ستم گر را  هدايت نمي کند.
*و هنگامي که ابراهيم گفت: پروردگارا! به من نشان ده که مردگان را چگونه زنده مي کني؟ فرمود: آيا  ايمان نياورده اي؟! گفت: چرا، ولي تا قلبم آرامش يابد.فرمود: پس چهار پرنده بگير و آنها را به خود نزديک کن، و بر هر کوهي بخشي از آنها را قرار ده، سپس آنها را بخوان که شتابان به سويت مي آيند؛ و بدان که يقيناً خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*اي اهل کتاب! چرا درباره ابراهيم مجادله و ستيز مي کنيد در حالي که تورات و انجيل بعد از او نازل شد؛ آيا نمي انديشيد؟!
*ابراهيم نه يهودي بود و نه نصراني، بلکه يکتاپرست و حق گرايي تسليم بود، و از مشرکان نبود.
*مسلماً نزديک ترين مردم به ابراهيم کساني اند که از او پيروي کردند، و اين پيامبر و کساني که ايمان آورده اند و خدا ياور و سرپرست مؤمنان است.
*بگو: خدا راست گفت. بنابراين از آيين ابراهيم که يکتاپرست و حق گرا بود و از مشرکان نبود، پيروي کنيد.
*يقيناً نخستين خانه اي که براي مردم نهاده شد، همان است که در مکه است، که پر برکت و وسيله هدايت براي جهانيان است.در آن نشانه هايي روشن مقام ابراهيم است؛ و هر که وارد آن شود در امان است؛ و خدا را حقّي ثابت و لازم بر عهده مردم است که آهنگ آن خانه کنند،کساني که بتوانند به سوي آن راه يابند، و هر که ناسپاسي ورزد؛ زيرا خدا از جهانيان بي نياز است.
*آيا آنان را بهره اي از حکومت است در اين صورت به اندازه گودي پشت هسته خرما به مردم نمي پردازند. بلکه آنان به مردم  به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد مي ورزند. تحقيقاً ما به خاندان ابراهيم کتاب و حکمت داديم، و به آنان فرمانروايي بزرگي بخشيديم.آن‌گاه برخي بدو گرويدند و برخي مانع ايمان به او شدند؛ پس کيفر آتش افروخته دوزخ بس است.
* و دين چه کسي بهتر است از آنکه همه وجودش را تسليم خدا کرده و نيکوکار است، و از آيين ابراهيم يکتاپرست حق گرا پيروي کرده است؟ وخدا ابراهيم را دوست خود گرفت.
*و هنگامي را که ابراهيم به پدرش آزر گفت: آيا بت هايي را به عنوان معبود خود انتخاب مي کني؟ قطعاً من تو را و قومت را در گمراهي آشکار مي بينم.و اين گونه فرمانروايي و مالکيّت و ربوبيّت خود را بر آسمان ها و زمين به ابراهيم نشان مي دهيم تا از يقين کنندگان شود.
*پس چون شب او را پوشانيد، ستاره اي ديد گفت: اين پروردگار من است؛ هنگامي که ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم.هنگامي که ماه را در حال طلوع ديد، گفت: اين پروردگار من است؛ چون ماه غروب کرد، گفت: يقيناً اگر پروردگارم مرا هدايت نکند بدون شک از گروه گمراهان خواهم بود.وقتي خورشيد را در حال طلوع ديد گفت: اين پروردگار من است، اين بزرگ تر است؛ و هنگامي که غروب کرد، گفت: اي قوم من! بي ترديد من از آنچه شريک خدا قرار مي دهيد، بيزارم.من به دور از انحراف و با قلبي حق گرا همه وجودم را به سوي کسي که آسمان ها و زمين را آفريد، متوجه کردم و از مشرکان نيستم.قومش با او به گفتگوي بي منطق و ستيز برخاستند، گفت: آيا درباره خدا با من گفتگوي بي منطق و ستيز مي کنيد و حال آنکه او مرا هدايت کرد؟ و من از آنچه که شما شريک او قرار مي دهيد نمي ترسم مگر آنکه پروردگارم چيزي را بخواهد، دانش پروردگارم همه چيز را فراگرفته است، آيا متذکّر نمي شويد؟چگونه از آنچه شما شريک او قرار داده ايد بترسم؟! در حالي که خود شما از اينکه چيزي را شريک خدا گرفته ايد که خدا هيچ دليلي بر حقّانيّت آن بر شما نازل نکرده نمي ترسيد، اگر حقايق را مي دانيد کدام يک از دو گروه به ايمني سزاوارترند؟
*کساني که ايمان آوردند و ايمانشان را به ستمي نياميختند، ايمني براي آنان است، و آنان راه يافتگانند.و آن حجت و برهان ما بود که به ابراهيم در برابر قومش عطا کرديم؛ هر که را بخواهيم درجاتي بالا مي بريم؛ زيرا پروردگارت حکيم و داناست.
*و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم، و نيز پيش از آن نوح را راه نموديم و داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را كه از زاد و رود او بودند، و بدين‏سان نيكوكاران را جزا مى‏دهيم‏.
*بگو: يقيناً پروردگارم مرا به راه راست هدايت کرد، به ديني پايدار و استوار، دين ابراهيم يکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود.
* و آمرزش خواهي ابراهيم براي پدرش جز به سبب وعده اي که به او داده بود، نبود چون براي او روشن شد که وي دشمن خداست از او بيزاري جست؛ يقيناً ابراهيم بسيار مهربان و بردبار بود.
*و به راستي فرستادگان ما ابراهيم را مژده آورده، سلام گفتند، او هم گفت: سلام . و درنگ نکرد تا گوساله اي بريان آورد.
*و چون ديد دست هايشان به سوي غذا دراز نمي شود، آنان را ناشناس يافت و از آنان احساس ترس و دلهره کرد، گفتند: مترس که ما به سوي قوم لوط فرستاده شده ايم.
*پس همسرش در حالي که ايستاده بود خنديد. پس او را به اسحاق و پس از اسحاق به يعقوب مژده داديم.
*گفت: اي واي بر من! آيا فرزند آورم در حالي که من پيرزنم و اين شوهر من است که در سنّ سالخوردگي است؟ يقيناً اين چيزي بسيار شگفت است!!
*گفتند: آيا از کار خدا شگفتي مي کني؟ رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است. يقيناً او ستوده و بزرگوار است.
*پس هنگامي که ترس و دلهره از ابراهيم برطرف شد و آن مژده به او رسيد، با ما درباره قوم لوط به گفتگو پرداخت.
*به راستي که ابراهيم بسيار بردبار و دلسوز و روي آورنده بود.
*اي ابراهيم! از اين درگذر؛ زيرا فرمان پروردگارت فرا رسيده و يقيناً آنان را عذابي بدون بازگشت خواهد آمد.
*و هنگامي را که ابراهيم گفت: پروردگارا! اين شهر را منطقه اي امن قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بت ها دور بدار.
*پروردگارا آنها بسياري از مردم را گمراه ساختند هر كس از من پيروي كند از من است و هر كس ‍ نافرماني من كند تو بخشنده و مهرباني.
*پروردگارا! من برخي از فرزندانم را در درّه اي بي کشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم؛ پروردگارا! براي اينکه نماز را بر پا دارند؛ پس دل هاي گروهي از مردم را به سوي آنان علاقمند و متمايل کن، و آنان را از انواع محصولات و ميوه ها روزي بخش، باشد که سپاس گزاري کنند.
*پروردگارا! يقيناً تو آنچه را ما پنهان مي داريم و آنچه را آشکار مي کنيم، مي داني و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست.
*همه ستايش ها ويژه خدايي است که اسماعيل واسحاق را در سنّ پيري به من بخشيد؛ يقيناً پروردگارم شنونده دعاست.
*پروردگارا! مرا بر پادارنده نماز قرار ده، و نيز از فرزندانم . و پروردگارا! دعايم را بپذير.
*پروردگارا! روزي که حساب برپا مي شود، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز.
*و نيز آنان را از مهمانان ابراهيم خبر ده. 
*هنگامي که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. گفت: ما از شما ترسانيم.
*گفتند: نترس که ما تو را به پسري دانا مژده مي دهيم.
*گفت: آيا با آنکه پيري به من رسيد، مژده ام مي دهيد؟ به چه مژده مي دهيد؟
*گفتند: تو را به بشارتي درست و به حق مژده داديم؛ بنابراين از نااميدان مباش.
*گفت: چه کسي جز گمراهان از رحمت پروردگارش نااميد مي شود؟!
*ابراهيم گفت: اي فرستادگان! کار مهم شما چيست؟ گفتند: ما به سوي قومي گنهکار فرستاده شده ايم. مگر خاندان لوط را که قطعاً همه آنان را نجات مي دهيم،مگر همسرش را که مقدّر کرده ايم از بازماندگان باشد.
*بدون ترديد، ابراهيم يک امت بود، براي خدا از روي فروتني فرمانبردار و حق گرا بود واز مشرکان نبود.
*سپاس گزار نعمت هاي او بود، خدا او را برگزيد وبه راهي راست راهنمايي اش کرد.
*و به او در دنيا نيكى بخشيديم و او در آخرت هم از شايستگان است‏.آن گاه به تو وحي کرديم که از آيين ابراهيم حق گرا پيروي کن که از مشرکان نبود.
*و در اين کتاب، ابراهيم را ياد کن، يقيناً او بسيار راستگو و پيامبر بود.
*آن گاه که به پدر اَش گفت: پدرم! چرا چيزي را که نمي شنود و نمي بيند و نمي تواند هيچ آسيب و گزندي را از تو برطرف کند، مي پرستي!؟
*پدرم! همانا براي من دانشي آمده که تو را نيامده؛ بنابراين از من پيروي کن تا تو را به راهي راست راهنمايي کنم.
*پدرم! شيطان را مپرست؛ زيرا شيطان همواره نسبت به خدا نافرمان است.
*پدرم! به يقين مي ترسم که عذابي از سوي خداي رحمان به تو برسد، و در نتيجه همنشين شيطان شوي.
*گفت: اي ابراهيم! آيا تو از معبودهاي من روي گرداني؟ اگر باز نايستي، قطعاً تو را سنگسار مي کنم، و زماني طولاني از من دور شو.
*ابراهيم گفت: سلام بر تو، به زودي از پروردگارم براي تو آمرزش مي خواهم؛ زيرا او همواره نسبت به من بسيار نيکوکار و مهربان است.
*و من از شما و معبوداني که به جاي خدا مي خوانيد، کناره مي گيرم و پروردگارم را مي خوانم، اميد است در خواندن پروردگارم محروم و بي بهره نباشم.
*پس هنگامي که از آنان و آنچه جز خدا مي پرستيدند، کناره گرفت، اسحاق ويعقوب را به او بخشيديم وهر يک را پيامبر قرار داديم.
*و به آنان از رحمت خود بخشيديم، وبراي آنان نامي نيک و ستايشي والامرتبه قرار داديم.
*و مسلماً پيش از اين به ابراهيم، رشد و هدايتي عطا کرديم؛ و ما به او دانا بوديم.
* زماني را که به پدرش و قومش گفت: اين مجسمه هايي که شما ملازم پرستش آنها شده ايد، چيست؟
*گفتند: پدرانمان را پرستش کنندگان آنها يافتيم
*گفت: به يقين شما و پدرانتان در گمراهي آشکاري هستيد.
*گفتند: آيا حق را براي ما آورده اي يا شوخي مي کني؟!
*گفت: بلکه پروردگارتان همان پروردگار آسمان ها و زمين است، همان که آنها را آفريد و من بر اين از گواهي دهندگانم.
*سوگند به خدا پس از آنکه پشت کرديد و رفتيد، درباره بت هايتان تدبيري خواهم کرد.
*پس بت ها را قطعه قطعه کرد و شکست مگر بت بزرگشان را که به آن مراجعه کنند.
*گفتند: چه کسي اين کار را با معبودانمان انجام داده است؟ به يقين او از ستمکاران است.
*گفتند: از جواني شنيديم که از بتان ما ياد مي کرد که به او ابراهيم مي گويند.
*گفتند: پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد تا آنان شهادت دهند.
*گفتند: اي ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين کرده اي؟
*گفت: بلکه بزرگشان اين کار را انجام داده است؛ پس اگر سخن مي گويند، از خودشان بپرسيد.
*پس آنان به خود آمدند و گفتند: شما خودتان ستمکاريد
*آن گاه سرافکنده و شرمسار شدند مسلماً تو مي داني که اينان سخن نمي گويند.
*گفت: آيا به جاي خدا چيزهايي را مي پرستيد که هيچ سود و زياني به شما نمي رسانند؟!
*اُف بر شما و بر آنچه به جاي خدا مي پرستيد؛ پس آيا نمي انديشيد؟
*گفتند: اگر مي خواهيد کاري انجام دهيد او را بسوزانيد، و معبودانتان را ياري دهيد.
*گفتيم: اي آتش! برابر ابراهيم سرد و بي آسيب باش!
*و بر ضد او نيرنگي سنگين به کار گرفتند پس آنان را زيانکارترين قرار داديم.
*و او و لوط را نجات داده و به سوي سرزميني که در آن براي جهانيان برکت نهاده ايم، برديم.
*و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايي افزون، به او بخشيديم و همه را افرادي شايسته قرارداديم.
*و آنان را پيشواياني قرار داديم که به فرمان ما هدايت مي کردند، و انجام دادن کارهاي نيک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحي کرديم، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند.
*و هنگامي را که جاي خانه را براي ابراهيم آماده کرديم که هيچ چيز را شريک من قرار مده و خانه ام را براي طواف کنندگان و قيام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکيزه گردان.
*و در ميان مردم براي حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريک اندام که از هر راه دور مي آيند، به سوي تو آيند.
*و در راه خدا چنان که شايسته جهاد است، جهاد کنيد؛ او شما را برگزيد و بر شما در دين هيچ مشقت و سختي قرار نداد. آيين پدرتان ابراهيم، او شما را پيش از اين «مسلمان» ناميد و در اين تا پيامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشيد؛ پس نماز را برپا داريد و زکات را بپردازيد و به خدا تمسّک جوييد. او سرپرست و ياور شماست؛ چه خوب سرپرست و ياوري و چه نيکو ياري دهنده اي است.
*و سرگذشت مهم ابراهيم را بر آنان بخوان،
*هنگامي که به پدرش وقومش گفت: چه چيز را مي پرستيد؟
*گفتند: بت هايي را مي پرستيم و همواره ملازم پرستش آنها هستيم.
*گفت: آيا هنگامي که آنها را مي خوانيد، سخن شما را مي شنوند؟
*يا به شما سود و زياني مي رسانند؟
*گفتند: نه، بلکه پدرانمان را يافتيم که به اين صورت عبادت مي کردند!
*گفت: پس آيا مي دانيد که آنچه مي پرستيد،
*هم شما و هم پدران پيشين شما
*هم آنان قطعاً دشمن منند ، جز پروردگار جهانيان
*همان کسي که مرا آفريد و هم او مرا هدايت مي کند،
*و آنکه او طعامم مي دهد و سيرابم مي کند
*و هنگامي که بيمار مي شوم، او شفايم مي دهد
*و آنکه مرا مي ميراند سپس زنده ام مي کند
*و آنکه اميد دارم روز جزا خطايم را بر من بيامرزد.
*پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شايستگان ملحق کن.
*و براي من در آيندگان نامي نيک و ستايشي والا مرتبه قرار ده،
*و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان،
*و پدرم را بيامرز که او از گمراهان است،
*و روزي که برانگيخته مي شوند، رسوايم مکن؛
*روزي که هيچ مال و اولادي سود نمي دهد،
*مگر کسي که دلي سالم به پيشگاه خدا بياورد،
*و آن روز بهشت را براي پرهيزکاران نزديک آورند،
*و آتش برافروخته را براي گمراهان آشکار کنند،
*و به آنان گويند: آنچه را مي پرستيديد، کجايند؟
*به جاي خدا؟! آيا شما را ياري مي دهند؟ يا از خود مي توانند دفع عذاب کنند؟
*پس آن بت ها و گمراهان به رو در آتش افروخته افکنده مي شوند،
*با همه سپاهيان ابليس،
*در حالي که در آن با هم ستيز و نزاع مي کنند مي گويند:
*به خدا سوگند که ما در گمراهي آشکاري بوديم،
*که شما را با پروردگار جهانيان برابر و مساوي قرار مي داديم،
*و ما را جز مجرمان گمراه نکردند،
*در نتيجه براي ما نه شفيعاني است،
*و نه يک دوست نزديک و صميمي،
*پس اي کاش براي ما بازگشتي بود تا از مؤمنان مي شديم.
*بي ترديد در اين سرگذشت، عبرتي بزرگ وجود دارد، و بيشترشان مؤمن نبودند،
*و يقيناً پروردگارت همان تواناي شکست ناپذير و مهربان است.
*و ابراهيم را آن گاه به قومش گفت: خدا را بپرستيد و از او پروا کنيد، اين براي شما بهتر است، اگر بدانيد؛
*جز اين نيست که شما به جاي خدا بت هايي را مي پرستيد و دروغي را مي سازيد، بي ترديد کساني را که به جاي خدا مي پرستيد، رزقي را براي شما مالک نيستند ، پس رزق را نزد خدا بجوييد و او را بندگي کنيد و او را شکر کنيد که به سوي او بازگردانده مي شويد،
*و اگر تکذيب کنيد ؛ زيرا امت هايي پيش از شما نيز تکذيب کردند، و بر عهده پيامبر جز رساندن آشکار نيست.
*پس جواب قوم ابراهيم جز اين نبود که گفتند: او را بکشيد يا بسوزانيدش. پس خدا او را از آن آتش رهايي بخشيد، مسلماً در اين براي مردمي که ايمان دارند، عبرت هاست،
*و گفت: جز اين نيست که به جاي خدا بتهايي را گرفته ايد دوستي ميان خودتان در زندگي دنياست، سپس روز قيامت برخي از شما برخي ديگر را انکار مي کنند، و بعضي از شما بعضي ديگر را لعنت مي نمايند، و جايگاه شما آتش است، و براي شما هيچ ياوري نخواهد بود.
*پس لوط به ابراهيم ايمان آورد، و گفت: به درستي که من به سوي پروردگارم مهاجرت مي کنم، که فقط او تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*و اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و پيامبري و کتاب را در نسلش قرار داديم و پاداشش را در دنيا به او داديم، و بي ترديد او در آخرت از زمره شايستگان است.
*و زماني که فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهيم آمدند، گفتند: ما يقيناً اهل شهر- قوم لوط- را نابود مي کنيم؛ زيرا اهل آن ستمکارند.
*و به راستي ابراهيم از پيروان نوح بود،
*هنگامي که با دلي پاک به سوي پروردگارش آمد.
*هنگامي را که به پدر و قومش گفت: چيست آنچه مي پرستيد؟
*آيا به جاي خدا معبودان دروغين را مي خواهيد.
*پس گمانتان به پروردگار جهانيان چيست؟
*نگاهي به ستارگان انداخت،
*و گفت: به راستي من بيمارم.
*پس پشت کنان از او روي گرداندند.
*او هم مخفيانه به سوي بت هايشان رفت و گفت: آيا غذا نمي خوريد؟
*شما را چه شده که سخن نمي گوييد؟
*پس با دست راست ضربه اي کاري بر آنها کوبيد 
*مردم با شتاب به سوي او آمدند.
*گفت: آيا آنچه را مي تراشيد، مي پرستيد؟!
*در حالي که خدا شما را و آنچه را مي سازيد، آفريده است.
*گفتند: براي او بنايي بسازيد پس او را در آتش شعله ور بيندازيد.
*پس خواستند به او نيرنگي زنند، ولي ما آنان را پست و شکست خورده کرديم.
*گفت: به راستي من به سوي پروردگارم مي روم، و به زودي مرا راهنمايي خواهد کرد.
*پروردگارا! مرا فرزندي که از صالحان باشد عطا کن.
*پس ما او را به پسري بردبار مژده داديم.
*هنگامي که با او به سعي رسيد، گفت: پسرکم! همانا من در خواب مي بينم که تو را ذبح مي کنم، پس با تأمل بنگر رأي تو چيست؟ گفت: پدرم آنچه به آن مأمور شده اي انجام ده اگر خدا بخواهد مرا از شکيبايان خواهي يافت.
*پس هنگامي که آن دو تسليم شدند و ابراهيم، جبين او را به زمين نهاد
*و او را ندا داديم که اي ابراهيم!
*خوابت را تحقق دادي ، به راستي ما نيکوکاران را اين گونه پاداش مي دهيم
*به يقين اين همان آزمايش روشن بود.
*و ما اسماعيل را در برابر قرباني بزرگي رهانيديم،
*و در ميان آيندگان براي او به جا گذاشتيم.
*سلام بر ابراهيم.
*نيکوکاران را اين گونه پاداش مي دهيم.
*بي ترديد او از بندگان مؤمن ما بود،
*و ما او را به اسحاق که پيامبري از شايستگان بود مژده داديم،
*و بر او و بر اسحاق برکت داديم، و از دودمان آن دو برخي نيکوکارند و برخي آشکارا ستمکار بر خويشند،
*و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را ياد کن که داراي قدرت و بصيرت بودند.
*ما آنان را با ياد کردن سراي آخرت با اخلاصي ويژه خالص ساختيم.
* به يقين آنان در پيشگاه ما از برگزيدگان و نيکان اند.
*از دين آنچه را به نوح سفارش کرده بود، براي شما تشريع کرد و آنچه را به تو وحي کرديم؛ و آنچه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن توصيه نموديم که دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشرکان ديني که آنان را به آن مي خواني گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوي دين جلب مي کند، و هر کس را که به سوي او بازگردد هدايت مي کند،
*و هنگامي را که ابراهيم به پدر و قومش گفت: من بي ترديد از آنچه مي پرستيد، بيزارم.
*مگر کسي که مرا آفريده، که يقيناً او مرا هدايت مي کند،
*و توحيد و يکتاپرستي را در نسل هاي بعد از خود حقيقتي پايدار قرار داد، باشد که آنان بازگردند؛
*آرى اينان و پدرانشان را بهره‏ مند ساخته ‏ام تا آنكه حق و پيامبرى آشكار به نزد آنان آمد
*و هنگامي که حق به سويشان آمد، گفتند: اين جادوست و ما به آن کافريم،
*آيا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟
*زماني که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. گفت: سلام، مردمي ناشناسيد!
*پس به سوي خانواده اش بازگشت و گوساله اي فربه آورد.
*پس آن را نزديکشان برد ؛ گفت: مگر نمي خوريد؟
*و از آنان احساس ترسي کرد. گفتند: مترس. و او را به پسري دانا مژده دادند.
*در اين ميان همسرش با فريادي در حالي که به چهره اش زد سر رسيد و گفت: پيرزني نازا
*گفتند: پروردگارت چنين گفته است؛ يقيناً او حکيم و داناست.
*گفت: اي فرستادگان! دنبال چه کار مهمي هستيد؟
*گفتند: ما را به سوي مردمي گنهکار فرستاده اند؛
*تا باراني از سنگ - گل بر آنها بفرستيم.
*نزد پروردگارت براي تجاوزکاران نشانه گذاري شده است؛
*پس هرکه را از مؤمنان در آن شهر بود بيرون برديم؛
*و جز يك خانواده با ايمان در تمام آنها نيافتيم!
*در آنجا نشانه و عبرتي براي کساني که از عذاب دردناک مي ترسند به جا گذاشتيم.
*به يقين ما نوح و ابراهيم را فرستاديم و در ميان فرزندان آن دو نفر، نبوّت و کتاب قرار داديم، پس برخي از آنان هدايت يافتند و بسياري از آنان نافرمان بودند.
*مسلماً براي شما در ابراهيم و کساني که با اويند سرمشقي نيکوست، آن گاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جاي خدا مي پرستيد بيزاريم، ما به شما کافريم و ميان ما و شما دشمني و کينه هميشگي پديدار شده است، تا آن زمان که به خداي يگانه ايمان آوريد. مگر سخن ابراهيم به پدرش که گفت: من براي تو آمرزش خواهم خواست و در برابر خدا به سود تو اختيار چيزي را ندارم. پروردگارا! بر تو توکل کرديم، و به سوي تو بازگشتيم، و بازگشت به سوي توست.
*پروردگارا! ما را وسيله آزمايش براي کافران قرار مده، و پروردگارا! ما را بيامرز که همانا تو تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*بي ترديد براي شما در آنان سرمشقي نيکوست، براي کسي که به خدا و روز قيامت اميد دارد. و هر کس روي برگرداند ؛خدا همان بي نياز و ستوده است.
 


مکه در قرآن

*آيا ندانسته اند که ما حرم امني قرار داده ايم در حالي که مردم از اطراف آنان ربوده مي شوند؟ پس آيا به باطل مي گروند و به نعمت خدا کفران مي ورزند؟!

*و به راستي ما آبادي هايي را که پيرامون شما بودند هلاک کرديم و آيات خود را به صورت هاي گوناگون بيان داشتيم، باشد که برگردند.
*پس چرا معبوداني که به جاي خدا انتخاب کردند به گمان اينکه آنان را به خدا نزديک کند، آنان را ياري نکردند بلکه از دستشان رفتند، و اين بود دروغشان و آنچه را همواره افترا مي زدند.
*و شما را چه شده که در راه خدا انفاق نمي کنيد؟ در حالي که ميراث آسمان ها و زمين مخصوص خداست. کساني از شما که پيش از فتح انفاق کردند و جهاد نمودند يکسان نيستند، آنان از جهت درجه از کساني که پس از فتح انفاق کردند و جهاد نمودند، بلندپايه ترند. و خدا به هريک وعده نيکو داده است و خدا به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.
*قسم مي خورم به اين شهر،
*در حالي که تو در آن جاي داري
*و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛
*همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم.
*سوگند به انجير و زيتون
*و سوگند به طور سينا
*و سوگند به اين شهر امن
*که ما انسان را در نيکوترين نظم و اعتدال و ارزش آفريديم.
+ نوشته شده در یک شنبه 31 تير 1397برچسب:قرآن,مکه,حرم امن,انفاق,جهاد,انجیر,زیتون,طور سینا, ساعت 10:31 توسط آزاده یاسینی