••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

در سرتاسر جهان، می‌توانید شهر‌هایی را پیدا کنید که تاریخچه جالبی دارند. برخی تمدن‌ها شهر‌های جدیدی روی ویرانه‌های باستانی بنا کردند در حالی که بقیه در نزدیکی مکان‌های تاریخی رشد کردند.

بسیاری از این شهر‌ها می‌دانند که نمایش و احترام به گذشته رمز اصلی حفظ آثار ارزشمند آن‌ها است. وجود ویرانه‌های باستانی در شهر شما، نه تنها باعث افتخار می‌شود بلکه اقتصاد را تقویت می‌کند. هر سال، میلیون‌ها گردشگر در سراسر جهان سفر می‌کنند تا این آثار خیره کننده را با چشم‌های خودشان ببینند.

شهر‌هایی مثل آتن، روم و پاریس از مدرنیزه شدن کامل خودداری کردند تا به میراث خود ادای احترام کنند. به همین ترتیب، آن‌ها جندین دهه جزء مقاصد گردشگری محبوب بوده اند. مردم از احساس رفتن به گذشته، لذت می‌برند. غرق شدن در ویرانه‌های باستانی، نیم نگاهی به زندگی در هزاران سال پیش ارائه می‌دهد. در این مطلب با شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شده اند، آشنا می‌شوید.

اُقصُر، مصر

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

اقصر یک شهر مدرن است که در ساحل شرقی رود نیل در جنوب مصر قرار دارد.‌ این شهر در حال حاضر بیش از نیم میلیون نفر جمعیت دارد. اقصر در قرن‌های ۱۶ تا ۱۱ قبل از میلاد جمعیت زیادی داشته است. اقصد یا تِبای باستان یکی از قدرتمندترین شهر‌ها در آن دوره به حساب می‌آمده است. معابد بزرگ، مقبره‌های سلطنتی و دره ملکه‌ها همگی در این منطقه در مصر واقع شده بودند.


تولوم (Tulum)، مکزیک

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

زمانی در ساحل مکزیک، یک تمدن باستانی وجود داشته است. تصور می‌شود ویرانه‌های تولوم در سال ۵۶۴ میلادی ساخته شده باشند. مورخان معتقدند که این شهر را قوم مایا ساختند و در آن ساکن شدند. چند هزار سال بعد، شهر تولوم امروزی ۲۰هزار نفر جمعیت دارد. همچنین گردشگران زیادی را به سواحل دیدنی و ویرانه‌های تاریخی خود جذب می‌کند.


لیما، پرو

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

اینکا‌ تمدن آمریکای جنوبی بود که حدود ۱۴۰۰ میلادی توسط قوم کِچوآ شکل گرفت. متاسفانه به مرور زمان برخی از شهر‌های اینکا به فراموشی سپرده شد. اما حفاری‌هایی که در اوایل دهه ۱۹۵۰ انجام شد، از یک هرم خشتی به نام «هوآکا هوالامارکا» پرده برداشت. محققان ادعا می‌کنند که این ساختمان باستانی بیش از ۲۰۰۰ سال پیش توسط اینکا‌ها و قبیله هولالا‌ استفاده می‌شده است.


پاریس، فرانسه

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

پاریس یکی از رمانتیک‌ترین شهر‌های جهان است و لقب آن «شهر نور و عشق» است. اما بسیاری از افراد نمی‌دانند که پاریس روی بقایای بیش از شش میلیون نفر ساخته شده است. گوردخمه پاریس مجموعه‌ای از استودان‌های زیرزمینی است که حدود سال ۱۷۸۶ ساخته شده است. بیش از ۳۰۰هزار نفر هر سال از این گوردخمه‌ها بازدید می‌کنند.


بارسلونا، اسپانیا

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

مورخان معتقدند که اولین ساکنان بارسلونا به قرن یکم میلادی بازمی گردند. این شهر توسط رومیانی بنا شد که شهر جدیدشان را بارسینو نامیدند. حدود ۲۰۰۰ سال بعد، این شهر هنوز بسیار پرجمعیت است و بیش از ۵میلیون نفر در آن زندگی می‌کنند. یکی از قدیمی‌ترین مکان‌های شهر، گورستان قرن سومی آن است که ۷۰ قبر رومی در آن وجود دارد.


مکزیکوسیتی، مکزیک

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

هرنان کورتس مسئول بازسازی «میدان زوکالو» مرکز سیاسی و تشریفاتی آزتک است که به عنوان میدان اصلی مکزیکوسیتی فعالیت می‌کند. درست است که مکزیکوسیتی مدرنیزه شده، اما هنوز بقایایی از تمدن باستانی آزتک در آن وجود دارد. معبد مایور یکی از آخرین آثاری است که قدمت آن به امپراتوری آزتک پیش از کلمبیا بازمی گردد. مکزیکوسیتی یک مرکز تاریخی دارد که به شهر باستانی که زمانی در این مکان بود، ادای احترام می‌کند.


لندن، انگلستان

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

مورخان معتقدند که لندن حدود سال ۵۰ میلادی توسط رومیان تاسیس شده است. تاریخ غنی این شهر طی دو هزار سال گذشته شکل گرفته است. متاسفانه بخش اعظم لندن باستان توسط بمب‌های آلمانی در جنگ جهانی دوم ویران شد. اما هنوز چند ویرانه تاریخی در این شهر وجود دارد. یکی از قدیمی‌ترین آثار، دیوار رومی لندن در حال خراب شدن است، هرچند زمانی یک دیوار دفاعی دور شهر به حساب می‌آمد.


سئول، کره جنوبی

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

سئول در حال حاضر بزرگترین کلانشهر کره جنوبی است که حدود ۱۰میلیون نفر جمعیت دارد و قدمت آن به ۲۰۰۰ سال می‌رسد. این شهر در قرن هجدهم پیش از میلاد توسط قوم باکجه تاسیس شد. هرچند سئول شهر بسیار مدرنی است، اما دیوار باستانی آن هنوز در قلب شهر ایستاده است. مورخان معتقدند که قدمت این دیوار به اوایل دهه ۱۳۰۰ بازمی‌گردد و برای حفاظت از سئول در مقابل مهاجمان ساخته شده است.


نمرود، عراق

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

در ۳۰ کیلومتری جنوب موصل، شهر باستانی نمرود قرار دارد. مورخان معتقدند که نمرود پایتخت اولین امپراتوری جهان در ۸۰۰ سال قبل از میلاد بوده است. در اوایل دهه ۱۸۴۰، کاخ‌ها و معابد بزرگ آن کشف شد. متاسفانه، بعد از اشغال این منطقه توسط دولت داعش در سال ۲۰۱۶، بسیاری از آثار تاریخی ویران شد.


گوندار، اتیوپی

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

شهر گوندار، واقع در شمال اتیوپی، در سال ۱۶۳۵ میلادی تاسیس شد. متاسفانه بخش اعظم این شهر در حمله‌های مکرر اواسط دهه ۱۸۰۰ تخریب شد. اما بقایای چند قلعه و کلیسا هنوز در آن یافت می‌شود. این منطقه پرجمعیت نیست، بنابراین وقتی گردشگران از آن بازدید می‌کنند، احساس می‌کنند به گذشته سفر کرده اند.


بوروبودور (Borobudur)، اندونزی

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

بعد از اینکه یک حاکم بریتانیایی در اوایل دهه ۱۸۰۰ بوروبودور را پیدا کرد، زندگی جدیدی به ویرانه‌های آن داد. رمز و راز‌های زیادی این تمدن باستانی را احاطه کرده است، زیرا خاکستری آتشفشانی صد‌ها سال آن را پوشانده است. خوشبختانه، برخی از معابد تاریخی به شکوه سابق خود بازسازی شده اند. اکنون هزاران بازدیدکننده از سراسر جهان برای تماشای شهر باستانی بوروبودور به آن سفر می‌کنند.


مادورای، هند

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

مادورای یکی از قدیمی‌ترین شهر‌های جنوب هند است. این شهر ابتدا به شکل گل نیلوفر آبی ساخته شده بود که با یک معبد احاطه می‌شد. این شهر اکنون بیش از نیم میلیون نفر جمعیت دارد. باتوجه به تاریخچه غنی مادورای و معابد باستانی بسیار، این شهر هر سال بیش از یک میلیون بازدیدکننده دارد.


شی‌آن، چین

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

سال ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی سلسله تانگ بر شهر شی‌آن حکومت می‌کرد. امپراتوران تانگ ثروتمندترین و قدرتمندترین رهبران جهان در آن زمان بودند. این شهر مدرن امروزی تاریخ غنی دارد. معابد، کاخ‌ها و ساختمان‌های باستانی هنوز در این شهر وجود دارد و هزاران گردشگر را هر سال به خود جذب می‌کنند.


اورنگ‌آباد، هند

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

در ۳۰ کیلومتری شمال غربی اورنگ آباد، می‌توانید غار‌های تاریخی الورا (Ellora) را پیدا کنید. این ویرانه‌های باستانی نگاهی اجمالی به تمدن هزاران سال پیش در این منطقه ارائه می‌دهد.

یکی از چیز‌هایی که این ویرانه‌ها را تماشایی می‌کند مجسمه‌های بزرگ آن است که از دل سنگ‌های یک‌تکه عظیم حکاکی شده اند. محققان شواهدی یافتند که قدمت برخی از این آثار به سال ۱۰۰۰ میلادی بازمی گردد. شهر امروزی اورنگ آباد بسیاری از میراث خود را مدیون ویرانه‌های الورا است.


پترا، اردن

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

نبطی‌ها ۳۰۰ سال پیش از میلاد این شهر را ساختند. در این دوره زمانی بود که مردم شروع به کندن ساختمان‌ها در دل ماسه‌های قرمز کردند. برخی محققان معتقدند که ساکنان امروزی پترا حدود ۲۰۰ سال پیش از مصر مهاجرت کرده اند. همچنین ساکنان پترا تنها کسانی هستند که اجازه فروش و کار در این شهر باستانی دارند. هیچ خودرویی اجازه تردد در این شهر را ندارد و فقط پیاده و یا با شتر، الاغ و گاری می‌توان در آن حرکت کرد.


آتن، یونان

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

برخی شهر‌ها در تصمیم بین مدرن‌سازی یا حفظ سبک اصلی خود گیر کرده اند. اما آتن ثابت کرده که یک شهر مدرن به راحتی می‌تواند با آثار باستانی خود همزیستی داشته باشد. این شهر بعد از تاسیس در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد به رشد خود ادامه داده است. در حال حاضر آتن حدود ۵۵۴هزار نفر جمعیت دارد. ویرانه‌های تاریخی پارتنون و آکروپولیس تنها چند اثر تاریخی هستند که میلیون‌ها بازدیدکننده را هر سال جذب می‌کنند.


تیمبوکتو (Timbuktu)، مالی

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

تیمبوکتو در شمال رودخانه نیجر واقع شده که آن را مکان ایده آلی برای عشایر اولیه می‌کرده تا اردوگاه‌های فصلی خود را در آن برپا کنند. اما در اوایل قرن دوازدهم بود که آن‌ها تیمبوکتو را به سکونتگاه دائمی خود تبدیل کردند.

طی سال ها، این شهر به عنوان مرکز تحصیلی نامی برای خودش دست و پا کرده است. کتابخانه‌های شهر زمانی هزاران نسخه دست نویس تاریخی، کتاب و نقشه را در خود نگه می‌داشتند. اگرچه بسیاری از ساختمان‌های باستانی دیگر وجود ندارند، اما معماری تاریخ سعی می‌کنند آنچه از ساختمان‌های اصلی به جا مانده را حفظ کنند.


زیمبابوه بزرگ، زیمبابوه

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

تحقیقات علمی قدمت افرادی که در منطقه زیمبابوه بزرگ زندگی می‌کنند را به دوران ماقبل تاریخ بازمی‌گرداند. مورخان معتقدند که قوم بانتو در عصر آهن عمدتا در این منطقه زندگی می‌کردند.

این شهر باستانی بیش از هزار سال است که مدرن شده است. اما ویرانه‌های زیمبابوه‌ بزرگ هنوز هم قلب آفریقای جنوبی قلمداد می‌شود. دیوار‌های بزرگ و برج‌های سنگی بلند آن بین قرن ۱۱ و ۱۵ ساخته شدند.


پکن، چین

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

مورخان کشف کردند که انسان پکن (Peking Man) حدود ۷۰۰هزار سال پیش در منطقه زوکودیان پکن زندگی می‌کرده است. اما ۳۰۰۰ سال پیش بود که پکن رسما تاسیس شد.

امروزه حدود ۲۱.۵۴میلیون نفر در این شهر زندگی می‌کنند. علاوه بر این، بیش از ۱۴۰میلیون نفر هر سال برای دیدن آثار تاریخی و باستانی به این شهر سفر می‌کنند. از جمله دیوار بزرگ چین، شهر ممنوعه و مقبره‌های مینگ.


کیوتو، ژاپن

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

شهر کیوتو به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و تاریخی‌ترین شهر‌های ژاپن شناخته می‌شود. اعتقاد بر این است که کیوتو با نام هیان (Heian) در سال ۷۹۴ میلادی تاسیس شده است. کیوتو اکنون محل زندگی بیش از نیم میلیون نفر و پایتخت ژاپن است.‌ طی هزاران سال، این شهر ریشه‌های تاریخی خود را حفظ کرد و به خاطر معابد بودایی، باغ‌ها و کاخ‌های سلطنتی خود مشهور شده است.


تخت جمشید (پرسپولیس)، ایران

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

در سال ۵۱۵ قبل از میلاد، تخت جمشید پایتخت هخامنشیان به حاکمیت داریوش بود. طی سال‌ها، این شهر حکمرانان زیادی را دیده است که هر کدام ویژگی‌هایی را به این شهر افزودند، از جمله کاخ ها، معابد و تالار‌ها.

حدود ۳۳۰ سال قبل از میلاد، اسکندر کبیر به تخت جمشید حمله کرد و این شهر در حال ویران شدن بود. گردشگران هنوز برای دیدن بقایای این شهر باستانی به تخت جمشید سفر می‌کنند.


قاهره، مصر

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

فرعون منس ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد بر قاهره حکومت می‌کرد. اما مورخان فکر می‌کنند که فاطمیان بنیانگذاران این شهر بودند. طی هزاران سال، این شهر مراحل زیادی از مدرنیزه شدن را به خود دیده است.

اهرام باستانی جیزه هر سال میلیون‌ها گردشگر را جذب می‌کند. باستان شناسان معتقدند که ساخت اهرام ۲۵۵۰ سال قبل از میلاد آغاز شده و تا سال ۲۴۹۰ قبل از میلاد طول کشیده است.


استانبول، ترکیه

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

مورخان معتقدند که استانبول در سال ۳۳۰ میلادی تاسیس شده است. شهر استانبول امروزی ۱۵میلیون نفر جمعیت دارد. علاوه بر این، هر سال هزاران گردشگر برای دیدن ویرانه‌های باستانی و تفکر در فرهنگ غنی آن، از این شهر بازدید می‌کنند. یکی از محبوب‌ترین جاذبه‌های باستانی آن مسجد کبود است که احتمالا بین سال‌های ۱۶۰۹ و ۱۶۱۶ ساخته شده است.


غار‌های لانگمن، چین

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

یکی از مشهورترین غار‌های جهان است که هزاران مجسمه باستانی بودا و پیروانش را در خود جای داده است. این غار‌های باستانی در جنوب لویانگ چین واقع شده و بین سال‌های ۳۸۶ و ۵۳۴ میلادی ساخته شده اند. دولت چین سوگند خورده از این غارها محافظت کند.


رم، ایتالیا

شهر‌های جالبی که روی ویرانه‌های باستانی ساخته شدند

وقتی در بخش‌های خاصی از رم قدم می‌زنید، احساس می‌کنید به گذشته سفر کرده اید. یکی از جاذبه‌های اصلی شهر کولوسئوم است، یک تماشاخانه باشکوه که ۲۰۰۰ سال پیش ساخته شده است.

گنجینه‌های باستانی دیگری هم در این شهر مدرن وجود دارند. مسافران از سراسر جهان برای دیدن این ساختمان‌های شگفت انگیز سفر می‌کنند، از جمله فروم رومی که در سال ۲۹ قبل از میلاد ساخته شده، پانتئون که در سال ۱۲۶ میلادی ساخته شده و قلعه سنت آنجلو که در سال ۱۳۵ میلادی ساخته شده است.

منبع: list25


داستان حضرت ابراهیم و نمرود در قرآن

*هنگامي که ابراهيم را پروردگارش به اموري آزمايش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانيد، پروردگارش فرمود: من تو را براي همه مردم پيشوا و امام قرار دادم. ابراهيم گفت: و از دودمانم .فرمود: پيمان من به ستمکاران نمي رسد.

*و هنگامي که ما اين خانه را براي همه مردم محل گردهمايي و جاي امن وامان قرار داديم، و از مقام ابراهيم جايگاهي براي نماز انتخاب کنيد. و به ابراهيم و اسماعيل سفارش کرديم که خانه ام را براي طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع کنندگان وسجده گذاران پاکيزه کنيد.
*و آن گاه که ابراهيم گفت: پروردگارا! اين را شهري امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند از هر نوع ميوه و محصول روزي بخش. خدا فرمود:هر که کفر ورزد بهره اندکي به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مي کشانم و آن بد بازگشت گاهي است.
*هنگامي كه ابراهيم و اسماعيل پايه‏ هاي خانه را بالا مي‏بردند پروردگارا! از ما بپذير تو شنوا و دانائي.
*پروردگارا! ما را تسليم خود قرار ده، و نيز از دودمان ما امتي که تسليم تو باشند پديد آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذير، که تو بسيار توبه پذير و مهرباني،پروردگارا! در ميان آنان پيامبري از خودشان برانگيز، که آيات تو را بر آنان بخواند، و آنان را کتاب و حکمت بياموزد، و پاکشان کند؛ زيرا تو تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*وکيست که از آيين ابراهيم روي گردان شود، جز کسي که خويش را به ناداني و سبک مغزي زند؟ يقيناً ما ابراهيم را در دنيا برگزيديم، و قطعاً در آخرت از شايستگان است.
* هنگامي که پروردگارش به او فرمود: تسليم باش. گفت: به پروردگار جهانيان تسليم شدم.
*و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آيين اسلام سفارش کردند که اي پسران من! يقيناً خدا اين دين را براي شما برگزيده، پس شما بايد جز در حالي که مسلمان باشيد، نميريد.
* آيا ننگريستي به کسي که چون خدا او را پادشاهي داده بود با ابراهيم درباره پروردگارش به مجادله و ستيز و گفتگوي بي منطق پرداخت؟! هنگامي که ابراهيم گفت: پروردگارم کسي است که زنده مي کند و مي ميراند گفت: من هم زنده مي کنم و مي ميرانم. ابراهيم گفت: مسلماً خدا خورشيد را از مشرق بيرون مي آورد، تو آن را از مغرب برآور! پس آنکه کافر شده بود، متحير و مبهوت شد. و خدا گروه ستم گر را  هدايت نمي کند.
*و هنگامي که ابراهيم گفت: پروردگارا! به من نشان ده که مردگان را چگونه زنده مي کني؟ فرمود: آيا  ايمان نياورده اي؟! گفت: چرا، ولي تا قلبم آرامش يابد.فرمود: پس چهار پرنده بگير و آنها را به خود نزديک کن، و بر هر کوهي بخشي از آنها را قرار ده، سپس آنها را بخوان که شتابان به سويت مي آيند؛ و بدان که يقيناً خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*اي اهل کتاب! چرا درباره ابراهيم مجادله و ستيز مي کنيد در حالي که تورات و انجيل بعد از او نازل شد؛ آيا نمي انديشيد؟!
*ابراهيم نه يهودي بود و نه نصراني، بلکه يکتاپرست و حق گرايي تسليم بود، و از مشرکان نبود.
*مسلماً نزديک ترين مردم به ابراهيم کساني اند که از او پيروي کردند، و اين پيامبر و کساني که ايمان آورده اند و خدا ياور و سرپرست مؤمنان است.
*بگو: خدا راست گفت. بنابراين از آيين ابراهيم که يکتاپرست و حق گرا بود و از مشرکان نبود، پيروي کنيد.
*يقيناً نخستين خانه اي که براي مردم نهاده شد، همان است که در مکه است، که پر برکت و وسيله هدايت براي جهانيان است.در آن نشانه هايي روشن مقام ابراهيم است؛ و هر که وارد آن شود در امان است؛ و خدا را حقّي ثابت و لازم بر عهده مردم است که آهنگ آن خانه کنند،کساني که بتوانند به سوي آن راه يابند، و هر که ناسپاسي ورزد؛ زيرا خدا از جهانيان بي نياز است.
*آيا آنان را بهره اي از حکومت است در اين صورت به اندازه گودي پشت هسته خرما به مردم نمي پردازند. بلکه آنان به مردم  به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد مي ورزند. تحقيقاً ما به خاندان ابراهيم کتاب و حکمت داديم، و به آنان فرمانروايي بزرگي بخشيديم.آن‌گاه برخي بدو گرويدند و برخي مانع ايمان به او شدند؛ پس کيفر آتش افروخته دوزخ بس است.
* و دين چه کسي بهتر است از آنکه همه وجودش را تسليم خدا کرده و نيکوکار است، و از آيين ابراهيم يکتاپرست حق گرا پيروي کرده است؟ وخدا ابراهيم را دوست خود گرفت.
*و هنگامي را که ابراهيم به پدرش آزر گفت: آيا بت هايي را به عنوان معبود خود انتخاب مي کني؟ قطعاً من تو را و قومت را در گمراهي آشکار مي بينم.و اين گونه فرمانروايي و مالکيّت و ربوبيّت خود را بر آسمان ها و زمين به ابراهيم نشان مي دهيم تا از يقين کنندگان شود.
*پس چون شب او را پوشانيد، ستاره اي ديد گفت: اين پروردگار من است؛ هنگامي که ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم.هنگامي که ماه را در حال طلوع ديد، گفت: اين پروردگار من است؛ چون ماه غروب کرد، گفت: يقيناً اگر پروردگارم مرا هدايت نکند بدون شک از گروه گمراهان خواهم بود.وقتي خورشيد را در حال طلوع ديد گفت: اين پروردگار من است، اين بزرگ تر است؛ و هنگامي که غروب کرد، گفت: اي قوم من! بي ترديد من از آنچه شريک خدا قرار مي دهيد، بيزارم.من به دور از انحراف و با قلبي حق گرا همه وجودم را به سوي کسي که آسمان ها و زمين را آفريد، متوجه کردم و از مشرکان نيستم.قومش با او به گفتگوي بي منطق و ستيز برخاستند، گفت: آيا درباره خدا با من گفتگوي بي منطق و ستيز مي کنيد و حال آنکه او مرا هدايت کرد؟ و من از آنچه که شما شريک او قرار مي دهيد نمي ترسم مگر آنکه پروردگارم چيزي را بخواهد، دانش پروردگارم همه چيز را فراگرفته است، آيا متذکّر نمي شويد؟چگونه از آنچه شما شريک او قرار داده ايد بترسم؟! در حالي که خود شما از اينکه چيزي را شريک خدا گرفته ايد که خدا هيچ دليلي بر حقّانيّت آن بر شما نازل نکرده نمي ترسيد، اگر حقايق را مي دانيد کدام يک از دو گروه به ايمني سزاوارترند؟
*کساني که ايمان آوردند و ايمانشان را به ستمي نياميختند، ايمني براي آنان است، و آنان راه يافتگانند.و آن حجت و برهان ما بود که به ابراهيم در برابر قومش عطا کرديم؛ هر که را بخواهيم درجاتي بالا مي بريم؛ زيرا پروردگارت حکيم و داناست.
*و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم، و نيز پيش از آن نوح را راه نموديم و داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را كه از زاد و رود او بودند، و بدين‏سان نيكوكاران را جزا مى‏دهيم‏.
*بگو: يقيناً پروردگارم مرا به راه راست هدايت کرد، به ديني پايدار و استوار، دين ابراهيم يکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود.
* و آمرزش خواهي ابراهيم براي پدرش جز به سبب وعده اي که به او داده بود، نبود چون براي او روشن شد که وي دشمن خداست از او بيزاري جست؛ يقيناً ابراهيم بسيار مهربان و بردبار بود.
*و به راستي فرستادگان ما ابراهيم را مژده آورده، سلام گفتند، او هم گفت: سلام . و درنگ نکرد تا گوساله اي بريان آورد.
*و چون ديد دست هايشان به سوي غذا دراز نمي شود، آنان را ناشناس يافت و از آنان احساس ترس و دلهره کرد، گفتند: مترس که ما به سوي قوم لوط فرستاده شده ايم.
*پس همسرش در حالي که ايستاده بود خنديد. پس او را به اسحاق و پس از اسحاق به يعقوب مژده داديم.
*گفت: اي واي بر من! آيا فرزند آورم در حالي که من پيرزنم و اين شوهر من است که در سنّ سالخوردگي است؟ يقيناً اين چيزي بسيار شگفت است!!
*گفتند: آيا از کار خدا شگفتي مي کني؟ رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است. يقيناً او ستوده و بزرگوار است.
*پس هنگامي که ترس و دلهره از ابراهيم برطرف شد و آن مژده به او رسيد، با ما درباره قوم لوط به گفتگو پرداخت.
*به راستي که ابراهيم بسيار بردبار و دلسوز و روي آورنده بود.
*اي ابراهيم! از اين درگذر؛ زيرا فرمان پروردگارت فرا رسيده و يقيناً آنان را عذابي بدون بازگشت خواهد آمد.
*و هنگامي را که ابراهيم گفت: پروردگارا! اين شهر را منطقه اي امن قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بت ها دور بدار.
*پروردگارا آنها بسياري از مردم را گمراه ساختند هر كس از من پيروي كند از من است و هر كس ‍ نافرماني من كند تو بخشنده و مهرباني.
*پروردگارا! من برخي از فرزندانم را در درّه اي بي کشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم؛ پروردگارا! براي اينکه نماز را بر پا دارند؛ پس دل هاي گروهي از مردم را به سوي آنان علاقمند و متمايل کن، و آنان را از انواع محصولات و ميوه ها روزي بخش، باشد که سپاس گزاري کنند.
*پروردگارا! يقيناً تو آنچه را ما پنهان مي داريم و آنچه را آشکار مي کنيم، مي داني و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست.
*همه ستايش ها ويژه خدايي است که اسماعيل واسحاق را در سنّ پيري به من بخشيد؛ يقيناً پروردگارم شنونده دعاست.
*پروردگارا! مرا بر پادارنده نماز قرار ده، و نيز از فرزندانم . و پروردگارا! دعايم را بپذير.
*پروردگارا! روزي که حساب برپا مي شود، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز.
*و نيز آنان را از مهمانان ابراهيم خبر ده. 
*هنگامي که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. گفت: ما از شما ترسانيم.
*گفتند: نترس که ما تو را به پسري دانا مژده مي دهيم.
*گفت: آيا با آنکه پيري به من رسيد، مژده ام مي دهيد؟ به چه مژده مي دهيد؟
*گفتند: تو را به بشارتي درست و به حق مژده داديم؛ بنابراين از نااميدان مباش.
*گفت: چه کسي جز گمراهان از رحمت پروردگارش نااميد مي شود؟!
*ابراهيم گفت: اي فرستادگان! کار مهم شما چيست؟ گفتند: ما به سوي قومي گنهکار فرستاده شده ايم. مگر خاندان لوط را که قطعاً همه آنان را نجات مي دهيم،مگر همسرش را که مقدّر کرده ايم از بازماندگان باشد.
*بدون ترديد، ابراهيم يک امت بود، براي خدا از روي فروتني فرمانبردار و حق گرا بود واز مشرکان نبود.
*سپاس گزار نعمت هاي او بود، خدا او را برگزيد وبه راهي راست راهنمايي اش کرد.
*و به او در دنيا نيكى بخشيديم و او در آخرت هم از شايستگان است‏.آن گاه به تو وحي کرديم که از آيين ابراهيم حق گرا پيروي کن که از مشرکان نبود.
*و در اين کتاب، ابراهيم را ياد کن، يقيناً او بسيار راستگو و پيامبر بود.
*آن گاه که به پدر اَش گفت: پدرم! چرا چيزي را که نمي شنود و نمي بيند و نمي تواند هيچ آسيب و گزندي را از تو برطرف کند، مي پرستي!؟
*پدرم! همانا براي من دانشي آمده که تو را نيامده؛ بنابراين از من پيروي کن تا تو را به راهي راست راهنمايي کنم.
*پدرم! شيطان را مپرست؛ زيرا شيطان همواره نسبت به خدا نافرمان است.
*پدرم! به يقين مي ترسم که عذابي از سوي خداي رحمان به تو برسد، و در نتيجه همنشين شيطان شوي.
*گفت: اي ابراهيم! آيا تو از معبودهاي من روي گرداني؟ اگر باز نايستي، قطعاً تو را سنگسار مي کنم، و زماني طولاني از من دور شو.
*ابراهيم گفت: سلام بر تو، به زودي از پروردگارم براي تو آمرزش مي خواهم؛ زيرا او همواره نسبت به من بسيار نيکوکار و مهربان است.
*و من از شما و معبوداني که به جاي خدا مي خوانيد، کناره مي گيرم و پروردگارم را مي خوانم، اميد است در خواندن پروردگارم محروم و بي بهره نباشم.
*پس هنگامي که از آنان و آنچه جز خدا مي پرستيدند، کناره گرفت، اسحاق ويعقوب را به او بخشيديم وهر يک را پيامبر قرار داديم.
*و به آنان از رحمت خود بخشيديم، وبراي آنان نامي نيک و ستايشي والامرتبه قرار داديم.
*و مسلماً پيش از اين به ابراهيم، رشد و هدايتي عطا کرديم؛ و ما به او دانا بوديم.
* زماني را که به پدرش و قومش گفت: اين مجسمه هايي که شما ملازم پرستش آنها شده ايد، چيست؟
*گفتند: پدرانمان را پرستش کنندگان آنها يافتيم
*گفت: به يقين شما و پدرانتان در گمراهي آشکاري هستيد.
*گفتند: آيا حق را براي ما آورده اي يا شوخي مي کني؟!
*گفت: بلکه پروردگارتان همان پروردگار آسمان ها و زمين است، همان که آنها را آفريد و من بر اين از گواهي دهندگانم.
*سوگند به خدا پس از آنکه پشت کرديد و رفتيد، درباره بت هايتان تدبيري خواهم کرد.
*پس بت ها را قطعه قطعه کرد و شکست مگر بت بزرگشان را که به آن مراجعه کنند.
*گفتند: چه کسي اين کار را با معبودانمان انجام داده است؟ به يقين او از ستمکاران است.
*گفتند: از جواني شنيديم که از بتان ما ياد مي کرد که به او ابراهيم مي گويند.
*گفتند: پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد تا آنان شهادت دهند.
*گفتند: اي ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين کرده اي؟
*گفت: بلکه بزرگشان اين کار را انجام داده است؛ پس اگر سخن مي گويند، از خودشان بپرسيد.
*پس آنان به خود آمدند و گفتند: شما خودتان ستمکاريد
*آن گاه سرافکنده و شرمسار شدند مسلماً تو مي داني که اينان سخن نمي گويند.
*گفت: آيا به جاي خدا چيزهايي را مي پرستيد که هيچ سود و زياني به شما نمي رسانند؟!
*اُف بر شما و بر آنچه به جاي خدا مي پرستيد؛ پس آيا نمي انديشيد؟
*گفتند: اگر مي خواهيد کاري انجام دهيد او را بسوزانيد، و معبودانتان را ياري دهيد.
*گفتيم: اي آتش! برابر ابراهيم سرد و بي آسيب باش!
*و بر ضد او نيرنگي سنگين به کار گرفتند پس آنان را زيانکارترين قرار داديم.
*و او و لوط را نجات داده و به سوي سرزميني که در آن براي جهانيان برکت نهاده ايم، برديم.
*و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايي افزون، به او بخشيديم و همه را افرادي شايسته قرارداديم.
*و آنان را پيشواياني قرار داديم که به فرمان ما هدايت مي کردند، و انجام دادن کارهاي نيک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحي کرديم، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند.
*و هنگامي را که جاي خانه را براي ابراهيم آماده کرديم که هيچ چيز را شريک من قرار مده و خانه ام را براي طواف کنندگان و قيام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکيزه گردان.
*و در ميان مردم براي حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريک اندام که از هر راه دور مي آيند، به سوي تو آيند.
*و در راه خدا چنان که شايسته جهاد است، جهاد کنيد؛ او شما را برگزيد و بر شما در دين هيچ مشقت و سختي قرار نداد. آيين پدرتان ابراهيم، او شما را پيش از اين «مسلمان» ناميد و در اين تا پيامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشيد؛ پس نماز را برپا داريد و زکات را بپردازيد و به خدا تمسّک جوييد. او سرپرست و ياور شماست؛ چه خوب سرپرست و ياوري و چه نيکو ياري دهنده اي است.
*و سرگذشت مهم ابراهيم را بر آنان بخوان،
*هنگامي که به پدرش وقومش گفت: چه چيز را مي پرستيد؟
*گفتند: بت هايي را مي پرستيم و همواره ملازم پرستش آنها هستيم.
*گفت: آيا هنگامي که آنها را مي خوانيد، سخن شما را مي شنوند؟
*يا به شما سود و زياني مي رسانند؟
*گفتند: نه، بلکه پدرانمان را يافتيم که به اين صورت عبادت مي کردند!
*گفت: پس آيا مي دانيد که آنچه مي پرستيد،
*هم شما و هم پدران پيشين شما
*هم آنان قطعاً دشمن منند ، جز پروردگار جهانيان
*همان کسي که مرا آفريد و هم او مرا هدايت مي کند،
*و آنکه او طعامم مي دهد و سيرابم مي کند
*و هنگامي که بيمار مي شوم، او شفايم مي دهد
*و آنکه مرا مي ميراند سپس زنده ام مي کند
*و آنکه اميد دارم روز جزا خطايم را بر من بيامرزد.
*پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شايستگان ملحق کن.
*و براي من در آيندگان نامي نيک و ستايشي والا مرتبه قرار ده،
*و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان،
*و پدرم را بيامرز که او از گمراهان است،
*و روزي که برانگيخته مي شوند، رسوايم مکن؛
*روزي که هيچ مال و اولادي سود نمي دهد،
*مگر کسي که دلي سالم به پيشگاه خدا بياورد،
*و آن روز بهشت را براي پرهيزکاران نزديک آورند،
*و آتش برافروخته را براي گمراهان آشکار کنند،
*و به آنان گويند: آنچه را مي پرستيديد، کجايند؟
*به جاي خدا؟! آيا شما را ياري مي دهند؟ يا از خود مي توانند دفع عذاب کنند؟
*پس آن بت ها و گمراهان به رو در آتش افروخته افکنده مي شوند،
*با همه سپاهيان ابليس،
*در حالي که در آن با هم ستيز و نزاع مي کنند مي گويند:
*به خدا سوگند که ما در گمراهي آشکاري بوديم،
*که شما را با پروردگار جهانيان برابر و مساوي قرار مي داديم،
*و ما را جز مجرمان گمراه نکردند،
*در نتيجه براي ما نه شفيعاني است،
*و نه يک دوست نزديک و صميمي،
*پس اي کاش براي ما بازگشتي بود تا از مؤمنان مي شديم.
*بي ترديد در اين سرگذشت، عبرتي بزرگ وجود دارد، و بيشترشان مؤمن نبودند،
*و يقيناً پروردگارت همان تواناي شکست ناپذير و مهربان است.
*و ابراهيم را آن گاه به قومش گفت: خدا را بپرستيد و از او پروا کنيد، اين براي شما بهتر است، اگر بدانيد؛
*جز اين نيست که شما به جاي خدا بت هايي را مي پرستيد و دروغي را مي سازيد، بي ترديد کساني را که به جاي خدا مي پرستيد، رزقي را براي شما مالک نيستند ، پس رزق را نزد خدا بجوييد و او را بندگي کنيد و او را شکر کنيد که به سوي او بازگردانده مي شويد،
*و اگر تکذيب کنيد ؛ زيرا امت هايي پيش از شما نيز تکذيب کردند، و بر عهده پيامبر جز رساندن آشکار نيست.
*پس جواب قوم ابراهيم جز اين نبود که گفتند: او را بکشيد يا بسوزانيدش. پس خدا او را از آن آتش رهايي بخشيد، مسلماً در اين براي مردمي که ايمان دارند، عبرت هاست،
*و گفت: جز اين نيست که به جاي خدا بتهايي را گرفته ايد دوستي ميان خودتان در زندگي دنياست، سپس روز قيامت برخي از شما برخي ديگر را انکار مي کنند، و بعضي از شما بعضي ديگر را لعنت مي نمايند، و جايگاه شما آتش است، و براي شما هيچ ياوري نخواهد بود.
*پس لوط به ابراهيم ايمان آورد، و گفت: به درستي که من به سوي پروردگارم مهاجرت مي کنم، که فقط او تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*و اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و پيامبري و کتاب را در نسلش قرار داديم و پاداشش را در دنيا به او داديم، و بي ترديد او در آخرت از زمره شايستگان است.
*و زماني که فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهيم آمدند، گفتند: ما يقيناً اهل شهر- قوم لوط- را نابود مي کنيم؛ زيرا اهل آن ستمکارند.
*و به راستي ابراهيم از پيروان نوح بود،
*هنگامي که با دلي پاک به سوي پروردگارش آمد.
*هنگامي را که به پدر و قومش گفت: چيست آنچه مي پرستيد؟
*آيا به جاي خدا معبودان دروغين را مي خواهيد.
*پس گمانتان به پروردگار جهانيان چيست؟
*نگاهي به ستارگان انداخت،
*و گفت: به راستي من بيمارم.
*پس پشت کنان از او روي گرداندند.
*او هم مخفيانه به سوي بت هايشان رفت و گفت: آيا غذا نمي خوريد؟
*شما را چه شده که سخن نمي گوييد؟
*پس با دست راست ضربه اي کاري بر آنها کوبيد 
*مردم با شتاب به سوي او آمدند.
*گفت: آيا آنچه را مي تراشيد، مي پرستيد؟!
*در حالي که خدا شما را و آنچه را مي سازيد، آفريده است.
*گفتند: براي او بنايي بسازيد پس او را در آتش شعله ور بيندازيد.
*پس خواستند به او نيرنگي زنند، ولي ما آنان را پست و شکست خورده کرديم.
*گفت: به راستي من به سوي پروردگارم مي روم، و به زودي مرا راهنمايي خواهد کرد.
*پروردگارا! مرا فرزندي که از صالحان باشد عطا کن.
*پس ما او را به پسري بردبار مژده داديم.
*هنگامي که با او به سعي رسيد، گفت: پسرکم! همانا من در خواب مي بينم که تو را ذبح مي کنم، پس با تأمل بنگر رأي تو چيست؟ گفت: پدرم آنچه به آن مأمور شده اي انجام ده اگر خدا بخواهد مرا از شکيبايان خواهي يافت.
*پس هنگامي که آن دو تسليم شدند و ابراهيم، جبين او را به زمين نهاد
*و او را ندا داديم که اي ابراهيم!
*خوابت را تحقق دادي ، به راستي ما نيکوکاران را اين گونه پاداش مي دهيم
*به يقين اين همان آزمايش روشن بود.
*و ما اسماعيل را در برابر قرباني بزرگي رهانيديم،
*و در ميان آيندگان براي او به جا گذاشتيم.
*سلام بر ابراهيم.
*نيکوکاران را اين گونه پاداش مي دهيم.
*بي ترديد او از بندگان مؤمن ما بود،
*و ما او را به اسحاق که پيامبري از شايستگان بود مژده داديم،
*و بر او و بر اسحاق برکت داديم، و از دودمان آن دو برخي نيکوکارند و برخي آشکارا ستمکار بر خويشند،
*و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را ياد کن که داراي قدرت و بصيرت بودند.
*ما آنان را با ياد کردن سراي آخرت با اخلاصي ويژه خالص ساختيم.
* به يقين آنان در پيشگاه ما از برگزيدگان و نيکان اند.
*از دين آنچه را به نوح سفارش کرده بود، براي شما تشريع کرد و آنچه را به تو وحي کرديم؛ و آنچه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن توصيه نموديم که دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشرکان ديني که آنان را به آن مي خواني گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوي دين جلب مي کند، و هر کس را که به سوي او بازگردد هدايت مي کند،
*و هنگامي را که ابراهيم به پدر و قومش گفت: من بي ترديد از آنچه مي پرستيد، بيزارم.
*مگر کسي که مرا آفريده، که يقيناً او مرا هدايت مي کند،
*و توحيد و يکتاپرستي را در نسل هاي بعد از خود حقيقتي پايدار قرار داد، باشد که آنان بازگردند؛
*آرى اينان و پدرانشان را بهره‏ مند ساخته ‏ام تا آنكه حق و پيامبرى آشكار به نزد آنان آمد
*و هنگامي که حق به سويشان آمد، گفتند: اين جادوست و ما به آن کافريم،
*آيا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟
*زماني که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. گفت: سلام، مردمي ناشناسيد!
*پس به سوي خانواده اش بازگشت و گوساله اي فربه آورد.
*پس آن را نزديکشان برد ؛ گفت: مگر نمي خوريد؟
*و از آنان احساس ترسي کرد. گفتند: مترس. و او را به پسري دانا مژده دادند.
*در اين ميان همسرش با فريادي در حالي که به چهره اش زد سر رسيد و گفت: پيرزني نازا
*گفتند: پروردگارت چنين گفته است؛ يقيناً او حکيم و داناست.
*گفت: اي فرستادگان! دنبال چه کار مهمي هستيد؟
*گفتند: ما را به سوي مردمي گنهکار فرستاده اند؛
*تا باراني از سنگ - گل بر آنها بفرستيم.
*نزد پروردگارت براي تجاوزکاران نشانه گذاري شده است؛
*پس هرکه را از مؤمنان در آن شهر بود بيرون برديم؛
*و جز يك خانواده با ايمان در تمام آنها نيافتيم!
*در آنجا نشانه و عبرتي براي کساني که از عذاب دردناک مي ترسند به جا گذاشتيم.
*به يقين ما نوح و ابراهيم را فرستاديم و در ميان فرزندان آن دو نفر، نبوّت و کتاب قرار داديم، پس برخي از آنان هدايت يافتند و بسياري از آنان نافرمان بودند.
*مسلماً براي شما در ابراهيم و کساني که با اويند سرمشقي نيکوست، آن گاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جاي خدا مي پرستيد بيزاريم، ما به شما کافريم و ميان ما و شما دشمني و کينه هميشگي پديدار شده است، تا آن زمان که به خداي يگانه ايمان آوريد. مگر سخن ابراهيم به پدرش که گفت: من براي تو آمرزش خواهم خواست و در برابر خدا به سود تو اختيار چيزي را ندارم. پروردگارا! بر تو توکل کرديم، و به سوي تو بازگشتيم، و بازگشت به سوي توست.
*پروردگارا! ما را وسيله آزمايش براي کافران قرار مده، و پروردگارا! ما را بيامرز که همانا تو تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*بي ترديد براي شما در آنان سرمشقي نيکوست، براي کسي که به خدا و روز قيامت اميد دارد. و هر کس روي برگرداند ؛خدا همان بي نياز و ستوده است.