••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

مطالب ادبی

گشاده دست باش ،جاری باش ،كمك كن (مثل رود)

باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)
اگركسی اشتباه كردآن رابه پوشان (مثل شب)
وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)
متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)
بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )
اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه

مولانا

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 31 فروردين 1400برچسب:مطالب ادبی,مولانا,آینه,دریا,خاک,مرگ,شب,خورشید,رود, ساعت 21:27 توسط آزاده یاسینی


خورشید مصنوعی چین ده‌برابر داغ‌تر از خورشید واقعی

 چین راکتور همجوشی هسته‌ای را آزمایش کرده که می‌تواند ۱۰ برابر داغ‌تر از هسته خورشید باشد، این ادعا صحت دارد؟

اخبار جدیدی در چند روز گذشته منتشر شده مبنی بر این که چین راکتور همجوشی هسته‌ای یا همان «خورشید مصنوعی» را با نام «توکامک HL-۲M» ساخته و برای اولین بار آن را روشن کرده و توانسته به دمایی حدود ۱۰ برابر بیشتر از دمای خورشید دست پیدا کند.

طلوع «خورشید مصنوعی» در چین برای اولین بار

راکتور توکامک HL-۲M که برای شبیه سازی واکنش‌های طبیعی در خورشید با استفاده از سوخت هیدروژن و دوتریم ساخته شده، بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین دستگاه تحقیق تجربی همجوشی هسته‌ای چین است. گفته می‌شود این راکتور انقلابی در نحوه تولید و مصرف انرژی ایجاد خواهد کرد.

رادیو بین‌المللی چین روز شنبه اعلام کرد: رآکتور «توکاماک اچ- ال تو- ام» (HL-۲ M Tokamak) بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین ابزار تحقیقات تجربی همجوشی هسته‌ای چین محسوب می‌شود و دانشمندان امیدوارند این رآکتور بتواند به طور بالقوه منبع قدرتمندی از انرژی پاک را فراهم کند.

این رآکتور از یک میدان مغناطیسی قدرتمند برای همجوشی پلاسما‌های داغ و گرمایی استفاده می‌کند و این قابلیت را دارد که به دمای بیش از ۱۵۰ میلیون درجه سانتی گراد برسد که این دما تقریبا ۱۰ برابر گرم‌تر از حرارت هسته‌ای خورشید است.

این رآکتور هسته‌ای در استان «سیچوان» واقع در جنوب غرب چین قرار دارد و ساخت آن اواخر سال گذشته میلادی تکمیل شده است و به دلیل گرما و انرژی عظیمی که تولید می‌کند، اغلب «خورشید مصنوعی» نامیده می‌شود.

توسعه انرژی همجوشی هسته‌ای نه تنها راهی برای تامین نیاز‌های استراتژیک حوزه انرژی چین محسوب می‌شود بلکه در زمینه توسعه پایدار انرژی و اقتصاد ملی چین نیز دارای اهمیت زیادی است.

لازم است یادآوری کنیم که دمای هسته خورشید به ۱۵ میلیون درجه سانتی گراد می‌رسد. با این حساب حرارت ۱۰۰ میلیون درجه سانتی گراد راکتور هسته‌ای خورشید مصنوعی چینی ها، قدرتی بار‌ها بیشتر را نوید می‌دهد.

خورشید مصنوعی چیست؟

خورشید مصنوعی چینی‌ها در واقع یک راکتور هسته‌ای پیشرفته می‌باشد. این راکتور هسته‌ای قادر به بازسازی فرآیندی ست که در ساختار خورشید سوزان طبیعی اتفاق می‌افتد.

طلوع «خورشید مصنوعی» در چین برای اولین بار

مطالعه خورشید طی سالیان گذشته، واکنش‌های درون هسته‌ی آن‌ها را مشخص کرده و دانشمندان به بازسازی چنین چیزی در محیط آزمایشگاهی بسیار نزدیک شده اند.


ساختار خورشید مصنوعی

این خورشید مینیاتوری دارای میدان الکترومغناطیسی است و توانایی پرتاب ذرات یونیزه را دارد. این وسیله آلومینیومی میلیون‌ها مرتبه از خورشید واقعی کوچک‌تر است و با تنها ۳ متر عرض، شبیه توپی است که سیم‌های مختلف به آن متصل شده. دانشمندان این خورشید کوچک را «توپ بزرگ قرمز» نام گذاری کرده اند. در مرکز این وسیله یک آهن ربا برای شبیه سازی میدان مغناطیسی خورشید قرار گرفته است. دانشمندان با تزریق هلیوم به آن، گاز درونی را یونیزه و به پلاسما تبدیل می‌کنند.

طلوع «خورشید مصنوعی» در چین برای اولین بار


کارایی خورشید مصنوعی

اصلی‌ترین مزیت ساخت خورشید مصنوعی، توان فوق العاده آن برای تبدیل هیدروژن به انرژی سبز و پاک است. انرژی سبزی که زمین را از آلودگی‌های ناشی از سوخت‌های فعلی عاری و مشکل کمبود منابع انرژی را برطرف می‌سازد. گفته می‌شود این راکتور می‌تواند انرژی مورد نیاز دو میلیون خانوار را تامین کند و هیچ زباله رادیواکتیوی هم از خود به جا نمی‌گذارد. همچنین همجوشی هسته‌ای توسط آب دریا و لیتیوم تامین می‌شود که در زمین فراوان است پس برای تامین سوخت مورد نیاز راکتور هم مشکلی به وجود نمی‌آید.


تاریخچه و هزینه ساخت خورشید مصنوعی

طرح ساخت این خورشید مصنوعی که از سال ۲۰۱۶ و با حضور ۳۵ کشور آغاز شده تاکنون با پنج سال تاخیر رو به رو شده و بودجه اولیه آن هم تا سه برابر افزایش داشته و به بیش از ۲۰ میلیارد یورو رسیده است. البته برخی رسانه‌ها مدعی شده اند طرح مونتاژ کوره قرار است تا سال ۲۰۲۴ ادامه یابد و انتظار می‌رود نتایج اولیه این طرح اواخر سال ۲۰۲۵ و اوایل ۲۰۲۶ مشخص شود.

طلوع «خورشید مصنوعی» در چین برای اولین بار

پیش از این هم دانشمندان اروپایی در آلمان به دمایی بالاتر از ۱۰۰ میلیون درجه رسیده بودند، اما به دلیل احتمال ذوب‌شدگی نتوانستند مدت زیادی آن دما را حفظ کنند. کاربری نوشت: «وقتی این پروژه را می‌بینم می‌فهمم چقدر انرژی هسته‌ای می‌تونه کاربردی و مفید باشه.»

هم جوشی از طریق ادغام هسته های اتمی، حجم گسترده و عظیمی از انرژی تولید می کند و این روند عکس روند شکافت هسته ای است. شکافت هسته ای در تولید تسلیحات اتمی و نیروگاه های هسته ای مورد استفاده قرار می گیرد و طی فرآیند شکافت هسته ای، هسته های اتمی خرد و قطعه قطعه می شوند.

در جریان همجوشی، بر عکس شکافت هسته ای، هیچ گاز گلخانه ای ساطع نمی شود و در نهایت خطر کمتری در زمینه بروز حوادث و یا سرقت مواد اتمی وجود دارد. با این حال، هم جوشی هم بی نهایت دشوار و هم بسیار هزینه بردار است. کل هزینه ساخت رآکتور آزمایشی بین المللی گرما هسته ای (Thermonuclear )، مبلغی معادل ۲۲.۵ میلیارد دلار برآورد شده است.

 
+ نوشته شده در پنج شنبه 20 آذر 1399برچسب:خورشید,مصنوعی,چین,ده‌برابر داغ‌تر از,خورشید,واقعی, ساعت 18:14 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ- فَقَالَ ع مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند، فرمود:) به اندازه يک روز رفتن خورشيد.

(علمی)

 

 

 

وَ قَالَ ع أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ

- فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ- وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ- وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ- وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ

 و درود خدا بر او، فرمود: دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نيز سه دسته‌اند، امّا دوستانت: دوست تو و دوست دوست تو، و دشمن دشمن تو است، و امّا دشمنانت، پس دشمن تو، و دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو است.

(اخلاقی اجتماعی، سياسی)

 

 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 13 فروردين 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی اجتماعی,پند سیاسی,علمی,مشرق,مغرب,خورشید,دوست,دشمن, ساعت 19:10 توسط آزاده یاسینی


۱۰ واقعیت جالب درباره‌ی منظومه‌ی شمسی

  اگر فکر می‌کنید همه‌چیز را درباره منظومه شمسی می‌دانید، بهتر است در مورد آن تجدید‌نظر کنید. بعضی از این حقایق کاملاً ورای این جهان و تصور ما هستند.

شما نمی‌توانید روی اورانوس بایستید

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستید

ابر‌های اورانوس از سولفید هیدورژن تشکیل شده اند، یعنی بویی شبیه تخم‌مرغ گندیده می‌دهند، تهوع‌آور

اگر روزی بتوانیم به سیارات گازی منظومه شمسی سفر کنیم، ممکن است پای‌تان را که از سفینه بیرون بگذارید، کمی جا بخورید. چون سیاره‌های مشتری، زحل، اورانوس، نپتون سطح جامد ندارند. آن‌ها هسته جامد و سنگی دارند، اما توپ‌های بزرگی هستند که بخش اصلی آن‌ها از گاز‌های هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است.


سیاره مریخ مثل قطب جنوب سرد است

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستید

این تصویری از فلاته نیم‌روز است، دشتی در سطح کره مریخ

هر وقت به سرتان زد به مریخ سفر کنید، لباس گرم را فراموش نکنید. دمای متوسط مریخ حدود ۶۰ــ درجه سانتیگراد است، دمایی حدود دمای قطب جنوب (البته بدون حضور پنگوئن‌ها).بعضی از پژوهشگران به امید اینکه بتوانند این سیاره را قابل‌سکونت کنند پیشنهاد‌ها و راه‌هایی برای گرم کردن مریخ ارائه داده‌اند. یکی از این پیشنهادات قرار دادن آینه‌های غول‌پیکری بر سطح این سیاره است که اشعه خورشید را بازتاباند و باعث شروع سریع گرمایش فلاته نیم‌روز مریخ شود.


۹۰درصد حلقه‌های سیاره زحل آب هستند

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستید

اگر دوستش دارید باید برایش حلقه بگیرید

زحل صاحب افسانه‌ای‌ترین سرزمین یخ‌زده منظومه شمسی است. با فاصله زیادی که با خورشید دارد، آب موجود در حلقه‌های آن به یخ تبدیل می‌شود. این سیاره یکی از چهار سیاره‌ای است که حلقه‌هایی در اطرافش دارد و سیارات گازی دیگر هم همینطورند.هرچند باقی این سیارات تا دهه ۱۹۷۰ میلادی کشف نشده بودند و در همین سال‌ها کاوشگر‌هایی برای کشف آن‌ها فرستاده شد. حلقه‌های زحل اولین حلقه‌هایی بود که با تلسکوپ از روی زمین دیده شدند.


بزرگ‌ترین قمر سیاره مشتری اقیانوسی نمکی دارد که

آب آن از آب‌های موجود بر کره زمین بیشتر است

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستید

 مشتری ۵۳ قمر نام‌گذاری‌شده و ۱۴ قمر نام‌گذاری‌نشده دارد.
این تصویری از مشتری و بزرگ‌ترین قمر آن گانیمد است.

تعطیلات در ساحل مدیترانه را فراموش کنید. اگر می‌خواهید مناظر اقیانوس بیکران را ببینید، گانیمد، بزرگ‌ترین قمر سیاره مشتری بهترین جا برای آن است. این قمر مشتری بزرگ‌تر از عطارد است و اگر به جای گردش به دور مشتری گرد خورشید می‌چرخید می‌شد آن را سیاره به حساب آورد.


سیاره عطارد حدود سه ماه زمینی طول می‌کشد تا به دور

خورشید بگردد

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستید

 این تصویری هنری از سیاره عطارد است. مدار عطارد ۸۸ روزه است و ۵۹ روز طول می‌کشد تا به دور خودش بگردد

در مدت سه‌ماه می‌توانید کتابی بنویسید یا برای امتحان رانندگی آماده و قبول شوید یا دوره مقدماتی آموزش گیتار را بگذرانید. این همان مدت زمانی است که عطارد به دور خور‌شید می‌گردد. این کوتاه‌ترین مدار منظومه شمسی است، چون عطارد نزدیک‌ترین سیاره به خورشید است. پس اگر این بار کسی از شما پرسید کی کاری را که قول دادید انجام می‌دهید بگویید حدود یک سال عطاردی دیگر.


سفر به دور خورشید ۱۰۰ بار بیشتر از سفر به دور زمین

طول می‌کشد

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستید
خورشید منشاء ۹۹.۸ درصد جرم موجود در کل منظومه شمسی است

سفر هوایی دور دنیا ممکن است خسته‌کننده باشد، اما قابل مقایسه با سفر به دور خورشید نیست. برای این سفر باید خودتان را آماده سفری ۲۰۶ روزه کنید. به این امید که در بین راه جا‌هایی برای توقف و سوخت‌گیری باشد.


یک روز طولانی‌تر از یک سال در سیاره ناهید

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستیدتصویری هنری از سیاره زهره

زهره و زمین هم‌اندازه هستند، اما زهره قابل سکونت نیست و دمای سطح آن ۴۶۵ درجه سانتیگراد است، آنقدر داغ که می‌تواند سرب را ذوب کند.این یکی ممکن است به نظرتان بی‌ربط بیاید، اما کمی طاقت بیاورید. یک روز زمانی است که سیاره یک دور کامل به دور خودش می‌گردد و یک سال زمانی است که سیاره به دور خورشید می‌گردد. زهره یکی از دو سیاره‌ای است که در جهت حرکت عقربه‌های ساعت می‌گردد و از سیاره‌های دیگر منظومه شمسی آهسته‌تر می‌گردد. بعضی فکر می‌کنند بر اثر اصابت به سیاره‌ای دیگر جهت حرکت آن تغییر کرده است یا به تدریج سرعت گردش آن کند و نزدیک به توقف شده است و در جهت دیگری شروع به گردش کرده است.گردش سیاره زهره به دور خودش ۲۴۳ روز زمینی و گردش آن به دور خورشید ۲۲۵ روز زمینی طول می‌کشد. می‌بینید که یک روز در سیاره زهره طولانی‌تر از یک سال است.


پلوتون تنها سیاره کوتوله منظومه شمسی نیست، ما

شش سیاره کوتوله داریم

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستیداین تصویری هنری از پنج سیارهٔ کوتوله است. بعضی از آن‌ها قمر‌هایی هم دارند

اولین باری که نام «سیاره‌های کوتوله» به گوشتان خورده است باید وقتی باشد که پلوتون در سال ۲۰۰۶ به این مقام تنزل پیدا کرد. ما در منظومه شمسی شش سیاره کوتوله داریم. پلوتون، سِرِس، ماکی‌ماکی، هائومیا و اِریس پنج سیاره کوتوله‌ای بودند که تا همین اواخر می‌شناختیم.سِرِس در کمربند سیارکی بین مریخ و مشتری قرار دارد و اولین سیاره کوتوله‌ای است که در سال ۲۰۱۵ فضا‌پیما آن را مشاهده کرد. به تازگی هم سیاره کوتوله دیگری کشف شده است که به طور رسمی ۳۸۷تی‌جی ۲۰۱۵ نامیده می‌شود، اما به آن نام «گابلین» داده‌اند.


منظومه شمسی حدود ۴.۵میلیارد سال عمر دارد

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستیدهمه سیارات دیگر منظومه شمسی می‌توانند درون سیاره مشتری جا بگیرند

منظومه شمسی کهنسال است. برای اینکه تصوری از سن آن داشته باشید فکر کنید که اگر سن منظومه شمسی را یک سال در نظر بگیریم، انسان‌ها فقط چند دقیقه پیش از آغاز سال نو بر روی زمین ظاهر شده‌اند.


سیاره پلوتون آخر منظومه شمسی نیست

۱۰ نکته درباره منظومه شمسی: نمی‌توانید روی اورانوس بایستید

این تصویری از تیته، سیاره‌ای فرضی است که سه برابر سیاره مشتری است و بعضی دانشمندان فکر می‌کردند باید در ابر اورت باشد. ناسا در آن زمان اعلام کرد که چنین سیاره‌ای وجود ندارد.ابر اورت سرزمین ناشناخته‌ منظومه شمسی است. ابر کروی‌شکل فرضی است که از خرده‌سیاره‌های یخی فرّار تشکیل شده است و دانشمندان پیش‌بینی می‌کنند دورترین بخش منظومه شمسی باشد که به طرزی باور‌نکردنی ناشناخته مانده است.

اگر فرض کنیم که فاصله زمین تا خورشید یک سانتی‌متر باشد فاصله ابر اورت تا خورشید ۵۰۰ متر است. هرچند بخش‌هایی از دورترین نقاط منظومه شمسی هست که ما می‌شناسیم مانند کمربند کویپر.

منبع: bbc

+ نوشته شده در یک شنبه 21 مهر 1398برچسب:۱۰ واقعیت جالب درباره‌ی منظومه‌ی شمسی,اورانوس,مریخ,قطب جنوب,زحل,قمر,سیاره مشتری,عطارد,خورشید,ناهید,پلوتون,, ساعت 14:18 توسط آزاده یاسینی


تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

 در این مطلب با حقایق جالبی آشنا می‌شوید که شاید نمی‌دانستید، اما این بار به صورت تصویرسازی شده! امیدواریم از آن‌ها خوشتان بیاید.

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

تصویرسازی‌های جالب از دانستنی‌های جالب

منبع: boredpanda


۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید

 رابطه ما با نیروی جاذبه به زمانی باز می‌گردد که برای اولین بار در دبستان با این نیروی خارق‌العاده آشنا شدیم. با این وجود جاذبه چیزی فراتر از نیرویی است که همه ما و اشیاء اطرافمان را روی زمین نگه می‌دارد. در دوران مدرسه چیز‌های پایه‌ای زیادی در مورد جاذبه یاد گرفتیم، اما هنوز هم شکاف‌ها و نقاط تاریک بسیاری در دانش ما نسبت به این پدیده وجود دارد. به همین بهانه در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ واقعیت و تئوری جالب و باورنکردنی در مورد جاذبه آشنا کنیم.


۱۰. جاذبه یک تئوری است، نه یک قانون
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید

این یک جاذبه را قانونی علمی بدانیم، افسانه‌ای بیش نیست هر چند همه جا از آن با عنوان قانون جاذبه یاد می‌شود. با این وجود در دنیای علم بین تئوری و قانون تفاوت بسیار است. قانون علمی یک واقعیت است که بر اساس داده‌ها و ارتباطاتی شکل گرفته که به شکل دقیقی ماهیت و شیوه وقوع آن را شرح می‌دهند. در مقابل، تئوری ایده‌ای است که برای توضیح اینکه چرا یک پدیده خاص رخ می‌دهد بیان می‌شود و ممکن است واقعیت نداشته باشد.
 

وقتی که تعاریف واژه‌های تئوری و قانون را در در مورد جاذبه استفاده می‌کنیم، مشخص می‌شود که چرا این پدیده یک تئوری و نه یک قانون است. دانشمندان نتوانسته‌اند جاذبه تمام ستارگان، ماه، سیارات، سیارک‌ها یا اتم‌ها را مشخص کنند. سفینه فضایی Voyager ۱ حدود ۲۱میلیارد کیلومتر از زمین فراتر رفته است. این سفینه منظومه شمسی را پشت سر گذاشته، اما خیلی از آن فراتر نرفته است. تنها با نگاه به سفر یک دهه‌ای Voyager ۱ مشخص است که دانشمندان نتوانسته‌انند جاذبه تمام ستارگان، ماه، سیارات، سیارک‌ها و اتم‌ها را اندازه‌گیری نمایند. جهان ما بسیار بسیار بزرگ است.


۹. در تئوری جاذبه نقاط ضعف و ابهامی وجود دارد
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید


بعد از اینکه مشخص شد جاذبه تنها یک تئوری است، یک واقعیت غافلگیر کننده دیگر در راه است. بر اساس برخی نقص‌ها و ابهامات در تئوری جاذبه، نمی‌توان مانند دوران ابتدایی این تئوری را بی‌نقص دانست. برخی از ابهامات و نقص‌های این تئوری در منظومه شمسی و همین پایین در زمین خودمان است. برای مثال، بر اساس نظریه جاذبه، نیروی جاذبه خورشید تاثیر بسیار بیشتری نسبت به جاذبه زمین روی کره ماه دارد. به همین دلیل ماه به جای زمین باید به دور خورشید می‌چرخید. اما دانشمندان ثابت کرده‌اند که ماه به دور زمین می‌چرخد که با نگاه به آسمان شب براحتی می‌توان به آن پی برد. همه ما در مدرسه یاد گرفته‌ایم که آیزاک نیوتن کاشف جاذبه بوده که خود نیز گفته اشکالاتی در این تئوری وجود دارد. او اولین کسی بود که شاخه‌ای جدید در ریاضیات را به نام حساب دیفرانسیل و انتگرال پایه‌گذاری کرده و از آن برای توسعه تئوری جاذبه خود استفاده نمود.


۸. امواج جاذبه‌ای
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید

نظریه کلی نسبت آلبرت انیشتین که با عنوان نظریه جاذبه انیشتین نیز شناخته می‌شود در سال ۱۹۱۵ ارائه شد. در همان اثنا، تئوری‌سازی‌هایی توسط او در زمینه پدیده‌ای به نام امواج جاذبه‌ای نیز صورت گرفت، اما تا سال ۱۹۷۴ این نظریه تایید نشد. امواج جاذبه‌ای در واقع موج و شکن‌هایی در دنباله فضا-زمان هستند که در اثر خشونت رخ داده در عالم هستی ایجاد می‌شوند. این اتفاقات می‌توانند هر چیزی از تصادف سیاهچاله‌ها تا چرخش نامنظم ستاره‌های نوترونی تا یک ابرنواختر متفاوت باشند. وقتی که یکی از این موارد رخ می‌دهد، امواج جاذبه‌ای مانند امواجی که پس از برخورد سنگ با سطح آب ایجاد می‌شوند در صحنه عالم هستی شکل می‌گیرند و با سرعت نور در این عالم جریان پیدا می‌کنند. در حالی که همیشه شاهد وقوع این حوادث فاجعه‌بار در جهان نیستیم مشاهده امواج جاذبه‌ای می‌تواند سال‌ها به طول بینجامد. به همین دلیل ۶۰ سال طول کشید تا دانشمندان موفق شدند نظریه امواج جاذبه‌ای را به اثبات برسانند.
 

برای بیش از ۴۰ سال، دانشمندان در حال بررسی اولین امواج جاذبه‌ی کشف شده بودند، تنها نمونه‌ای که وجود آن‌ها را اثبات می‌کرد. این امواج در اثر گردش دو ستاره متراکم و سنین به دور یکدیگر به خاطر کشش جاذبه‌ایشان ایجاد شده بود. با گذشت زمان مشاهده شد که این ستاره‌ها در حال نزدیک‌تر شدن به یکدیگر هستند که نسبت آن توسط نظریه انیشتین پیش‌بینی شده بود. بدین ترتیب وجود امواج جاذبه‌ای به اثبات رسید.


۷. سیاهچاله‌ها و جاذبه
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید

سیاهچاله‌ها یکی از بزرگ‌ترین راز‌های جهان هستی به شمار می‌روند. این سیاهچاله‌ها زمانی تشکیل می‌شوند که یک ستاره روی سر خود خراب می‌شود که به تشکیل یک ابرنواختر منتهی می‌شود. این ابرنواختر بخش‌هایی از ستاره قبلی را به درون فضا پرتاب می‌کند که در مناطقی که جاذبه آنقدر زیاد است که نور نمی‌تواند از آن فرار کند باعث ایجاد حفره‌ای در فضا می‌شود و بدین ترتیب یک حفره سیاه شکل می‌گیرد.
 

جاذبه باعث تشکیل سیاهچاله‌ها نمی‌شود، اما نقش مهمی در کمک به درک آن‌ها برای انسان دارد. جاذبه سیاهچاله‌ها به دانشمندان کمک می‌کند آن‌ها را در جهان هستی بیابند. از آنجایی که کشش جاذبه بسیار قوی است، دانشمندان این کشش جاذبه‌ای را روی دیگر ستاره‌ها و یا گاز‌هایی که در اطراف آن‌ها قرار دارند مشاهده می‌کنند. سیاهچاله حتی می‌تواند این گاز‌ها را طوری به طرف خود بکشد که حلقه‌ای نورانی دور آن تشکیل شود. بدون جاذبه بسیار قوی سیاهچاله‌ها انسان نمی‌توانست به وجود آن‌ها پی ببرد.


۶. نظریه ماده تاریک و انرژی تاریک
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید

حدود ۶۸درصد از جهان هستی از انرژی تاریک تشکیل شده است و حدود ۲۷درصد نیز از ماده تاریک. با وجود این همه ماده و انرژی تاریک در جهان هستی، انسان چیز زیادی در مورد این دو نمی‌داند. با این وجود می‌دانیم که انرژی تاریک ویژگی‌های فراوانی دارد. تئوری جاذبه انیشتین نقش مهمی در کمک به دانشمندان برای درک این موضوع داشته که انرژی تاریک توانایی بزرگ شدن و ایجاد فضای بیشتر را دارد.
 

با استفاده از نظریه انیشتین، دانشمندان ابتدا بر این باور بودند که جاذبه در نهایت توسعه دنیا را با گذشت زمان کندتر خواهد کرد. سپس در سال ۱۹۹۸، تلسکوپ فضایی هابل نشان داد که جهان همواره با سرعت بیشتری در حال توسعه است. بدین ترتیب دانشمندان دریافتند که تئوری جاذبه نمی‌تواند اتفاقی که برای جهان هستی می‌گذرد را توضیح دهد. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که شاید ماده و انرژی تاریک مسئول بزرگ‌تر شدن دنیا با سرعتی فزاینده و با گذشت زمان هستند.


۵. گراویتون
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید

همه ما یاد گرفته‌ایم که جاذبه یک نیرو است، اما شاید جاذبه چیزی فراتر از یک نیرو باشد. شاید جاذبه یک ذره به نام گراویتون باشد. گراویتون‌ها واحد بنیادی جاذبه بوده و نیروی جاذبه یا همان گرانش را از خود منتشر می‌کنند. فیزیکدانان تاکنون هیچ گراویتونی را شناسایی نکرده اند، اما تئوری‌های زیادی در مورد علت وجود آن‌ها ارائه شده است. یکی از این تئوری‌ها این است که جاذبه تنها نیرویی در میان ۴ نیروی بنیادین موجود در طبیعت است که واحد بنیادین آن کشف نشده است. حتی اگر گراویتون‌ها وجود داشته باشند شناسایی آن‌ها نیز دشوار خواهد بود.
 

فیزیکدانان بر این باورند که امواج گرانشی یا جاذبه‌ای از گراویتون تشکیل شده‌اند. با استفاده از آینه می‌توان وجود گراویتون‌ها را شبیه‌سازی کرد، اما این روش برای شناسایی فواصل کوچکی که در اثر گراویتون‌ها تغییر می‎یابند کافی نیست. فیزیکدانان به آینه‌هایی نیاز دارند که آنقدر سنگین باشند که منفجر شده و تشکیل سیاهچاله بدهند.


۴. خلق کرم‌چاله‌ها
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید


کرم‌چاله‌ها رازی بزرگ در عالم هستی هستند. وارد شدن به یک تونل فضایی و رفتن به یک کهکشان دیگر با سرعت نور بسیار جذاب می‌بود. از این رو اگر کرم‌چاله‌ها در جهان هستی وجود داشته باشند چنین کاری شاید ممکن باشد. در حال حاضر هنوز هیچ مدرکی دال بر وجود آن‌ها یافت نشده است، اما فیزیکدانان بر این باورند که یکی از راه‌های خلق کرم‌چاله‌ها به کمک جاذبه است. با استفاده از قانون نسبیت انیشتین، یک فیزیکدان به لودویگ فلم نحوه ایجاد تغییر در فضا-زمان توسط جاذبه را تشریح کرد که از لحاظ تئوری به شکل‌گیری کرم‌چاله‌ها منجر می‌شود.


۳. سیاره‌ها نیز نیروی جاذبه خود را به

خورشید اعمال می‌کنند

 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید


همه ما می‌دانیم خورشید چنان نیروی گرانشی به همه سیارات منظومه شمسی وارد می‌کند که دور آن می‌چرخند. به همین شکل زمین نیز با اعمال قدرت جاذبه خود به ماه باعث می‌شود که ماه به دور زمین بچرخد. با این وجود هر سیاره یا شیئی دارای جرم در منظومه شمسی نیروی جاذبه‌ای دارد که بر خورشید، دیگر سیاره‌ها و هر شیء دارای جرم دیگری تاثیر می‌گذارد. میزان این نیرو به جرم آن شیء و فاصله بین آن دو بستگی دارد. به همین دلیل است که در منظومه شمسی ما همه چیز به دور خورشید می‌چرخد، زیرا خورشید بیشترین قدرت گرانشی را دارد.


۲. میکروگرانش

 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید


همه ما شنیده‌ایم یا دیده‌ایم که فضانوردان به دلیل نبود جاذبه در فضا شناور هستند. اگر چه این موضوع همه جا و در فیلم‌ها دیده می‌شود، اما در فضا نیز جاذبه وجود دارد، اما به دلیل کم بودنش به آن میکروجاذبه یا میکروگرانش می‌گویند. این میکروگرانش باعث می‌شود که فضانوردان در فضا بی‌وزن به نظر برسند. بدون جاذبه در فضا، سیاره‌ها به دور خورشید نچرخیده و ماه نیز به دور زمین نمی‌چرخید. با بیشتر شدن فاصله، جاذبه نیز ضعیف‌تر و کوچکتر می‌شود. به دلیل این که در فضا همه چیز فاصله بسیار زیادی نسبت به فاصله اشیاء در زمین دارند گرانش کمتر است. همچنین سایز و اندازه نیز در گرانش تاثیرگذار است به همین خاطر اتم‌ها جاذبه بسیار کمتری دارند.


۱. سفر در زمان
 
۱۰ تئوری و واقعیت باورنکردنی در مورد جاذبه که نمی‌دانستید

سفر در زمان رازز است که قرن‌هاست ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. تئوری‌های فراوانی، از جمله تئوری جاذبه می‌توانند امکان سفر در زمان را تشریح کنند. جاذبه باعث خم شدن فضا-زمان شده که خود باعث می‌شود اجسام در مسیری ناراست و مدور حرکت کنند. به همین دلیل در فضا اشیاء با سرعت بیشتری نسبت به آنچه که در زمین می‌بینیم حرکت می‌کنند. ساعت‌های موجود در ماهواره‌های فضایی روزی ۳۸ میکروثانیه بیشتر محاسبه می‌کنند. از آنجا که جاذبه موجود در فضا باعث می‌شود که اشیاء با سرعت بیشتری نسبت به زمین حرکت کنند، می‌توان فضانوردان را مسافران زمان دانست. تاثیر این موضوع بر فضانوردان چنان اندک است که قابل مشاهده نیست، اما این موضوع باعث شکل‌گیری این سوال شده است که آیا روزگاری سفر در زمان، آنطور که در فیلم‌ها می‌بینیم، به کمک جاذبه ممکن خواهد شد؟
 
منبع: listverse


دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید

 فضا پر از حقایق شگفت‌انگیز است که هنوز بخش زیادی از آن‌ها را نمی‌دانیم. در این مطلب با دانستنی‌های جالبی آشنا می‌شوید که اگر به فضا و نجوم علاقمند باشید از آن‌ها خوشتان می‌آید.


خورشید از آنچه تصور می‌کنید بزرگ‌تر است
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


وقتی به آسمان نگاه می‌کنید و می‌بینید خورشید به شما می‌تابد، به سختی می‌توانید بزرگی آن را تصور کنید. ما به شما می‌گوییم: حدود یک میلیون نسخه از زمین خودمان به راحتی درون خورشید جا می‌شود! و اگر خورشید انرژی اصلی ما را تامین نمی‌کرد، ما در تاریکی از سرما می‌لرزیدیم. هسته خورشید انرژی آزاد می‌کند که معادل ۱۰۰میلیارد بمب هسته‌ای است.


یخ داغ واقعا وجود دارد
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


در فاصله ۳۳ سال نوری از ما، سیاره‌ای به نام «Gliese ۴۳۶ b» وجود دارد. این سیاره از عناصر مختلف آب تشکیل شده است که یخ سوزان را تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر، یخ روی این سیاره به خاطر فشار جامد می‌ماند، درحالی که دمای سطح آن به شدت بالاست؛ یعنی ۳۰۰ درجه سانتیگراد!


در فضا هوس استیک می‌کنید
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید

فضانوردان در بازگشت از سفر فضایی، بو‌های مختلفی را در لباس فضایی خود دارند از فلز گرفته تا استیک زغالی. این به خاطر هیدروکربن‌های آروماتیک چند حلقه‌ای است که محصول جانبی ستارگان در حال مرگ هستند. این هیدروکربن‌ها از سوختن زغال، چوب، بنزین و گوشت کباب شده روی زغال هم آزاد می‌شوند.

زباله زیادی در فضا وجود دارد
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید
 

شاید زباله‌های زیادی محل‌های دفن زباله ما را پر کرده باشد، اما بیش از یک میلیون قطعه زباله هم دور زمین می‌چرخند. زباله‌های فضایی یک مشکل جدی هستند. حتی چیز کوچکی به اندازه گیره کاغذ هم می‌تواند سیستم ماهواره‌ای ما را خراب کند، در حال حاضر، هیچ راهکار مناسبی برای تمیز کردن فضا وجود ندارند، اما دانشمندان روی پیدا کردن راه حل‌ها تمرکز کرده اند.


اورانوس عجیب و غریب است
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


اورانوس به عنوان تنها سیاره‌ای که از کناره‌های خود می‌چرخد، دانشمندان را گیج کرده است. برخی نظریه‌ها می‌گویند در اثر یک برخورد عظیم چرخش آن تغییر کرده است.


تماشای ستارگان مثل نگاه کردن به

گذشته است

 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


از آنجا که ستارگان بسیار دور از ما هستند و زمان زیادی طول می‌کشد تا نورشان به زمین برسد، ممکن است ستاره‌ای که اکنون به آن نگاه می‌کنید، مُرده باشد. مثلا «ستون‌های آفرینش» یا «ستون‌های آسمان» که بخشی از سحابی عقاب هستند ۷۰۰۰سال نوری با ما فاصله دارند. این ابر‌های غبار و گاز که به شکل ستون هستند، اولین بار توسط تلسکوپ هابل در سال ۱۹۹۵ تصویربرداری شدند، اما حداقل ۶۰۰۰سال پیش توسط یک ابرنواختر نابوده شده اند. آنچه ما در تصویر سال ۱۹۵۵ هابل می‌بینیم، ستون‌های آفرینش در ۷۰۰۰سال پیش هستند. البته ستارگان مرده کمیاب هستند، بنابراین بیشتر ستاره‌هایی که در آسمان می‌بینید هنوز آنجا هستند.


با تغییر سیاره، وزن هم تغییر می‌کند
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


اگر روی زمین ۶۳ کیلوگرم باشید، روی عطارد حدود ۲۴ کیلوگرم هستید. دلیل این تغییر وزن سریع، میدان گرانشی سیاره است. در واقع جرم شما در تمام کیهان ثابت است، اما وزن شما بسته به نیروی گرانشی که روی شما اعمال می‌شود، تغییر می‌کند و از سیاره‌ای به سیاره دیگر متفاوت است. چون میدان گرانشی عطارد کمتر از زمین است، در آنجا وزن کمتری خواهید داشت. در مقابل، روی مشتری وزنتان سه برابر خواهد شد.


روی سنگ‌های مریخ راه بروید
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


لازم نیست این همه راه به مریخ بروید تا از فضا سوغاتی بیاورید. بعد از بررسی شهاب سنگ‌های صحرای بزرگ آفریقا و قطب جنوب مشخص شد که برخی سنگ‌ها از مریخ آمده اند.


پلوتون بیچاره
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


پلوتون از فهرست سیارات منظومه شمسی حذف شد. اتحادیه بین‌المللی نجوم پلوتون بیچاره را در سال ۲۰۰۶ به عنوان یک سیاره کوتوله طبقه‌بندی کرد. پلوتون نصف عرض ایالات‌متحده را دارد و از سایر سیاره‌های منظومه شمسی کوچکتر است. سیاره بودن پلوتون یکی از حقایقی است که در مدرسه آموختید، اما دیگر حقیقت ندارد.


یک سفر طولانی
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


آخرین باری که منظومه شمسی ما در موقعیت فعلی خود در کهکشان راه شیری قرار داشت، اولین دایناسور‌ها روی زمین پرسه می‌زدند. چون ۲۳۰میلیون سال طول می‌کشد تا منظومه شمسی یک دور کامل در کهکشان راه شیری بزند.


سرعت زمین در حال کاهش است
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


در عصر دایناسورها، یک شبانه روز فقط ۳۲ ساعت طول می‌کشید. چون سرعت چرخش زمین، هر قرن حدود ۲ میلی‌ثانیه کاهش می‌یابد. در سال ۱۸۲۰، گردش زمین دقیقا ۲۴ ساعت بود. اکنون ۲.۵ میلی‌ثانیه بیشتر شده است.


خطای بصری
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


شاید ماه و خورشید هم اندازه به نظر برسند، اما گول چشم‌هایتان را نخورید. نه تنها ماه در برابر خورشید کوتوله است (خورشید ۴۰۰ برابر ماه است) بلکه خورشید نسبت به ماه ۴۰۰ برابر دورتر از زمین است. این فاصله این توهم را ایجاد می‌کند که خورشید و ماه هم‌اندازه هستند.


رویت ماه در روز
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


باتوجه به موقعیت ماه بالای خط افق و چگونگی انطباق آن با موقعیت خورشید، می‌توانید ماه را در طول روز مشاهده کنید. در واقع این بسیار عادی است، فقط وقتی نمی‌توانید ماه را ببینید که قسمت روشن ماه دور از زمین باشد.


نقشه‌های منظومه شمسی اشتباه هستند
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


اگر نقشه منظومه شمسی براساس مقیاس واقعی ساخته می‌شد،حتی اگر برای نشان دادن ماه فقط از یک پیکسل استفاده می‌کردیم، آویزان کردن آن غیرممکن بود.


خداحافظ ستاره قطبی
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


ستاره قطبی به این زودی ما را ترک نمی‌کند، حداقل تا ۱۲هزار سال آینده. اما وقتی این کار را کرد، ستاره وگا جای آن را می‌گیرد. چرا؟ چون محور سیاره ما طی یک چرخه طولانی ۲۶هزارساله تغییر می‌کند و شمال رو به ستاره دیگری قرار می‌گیرد. این اولین باری نخواهد بود که وگا نقش ستاره قطبی را در آسمان شب می‌گیرد، چند هزار سال پیش هم، وگا ستاره شمالی بود.


سکوت و آرامش خارج از این دنیاست
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


اگر از سروصدای زمین خسته شدید و دنبال آرامش هستید، شاید بهتر است به یک سفر فضایی بروید. چون در فضا هیچ صدایی نمی‌شنوید. صدا با ایجاد لرزش در مولکول‌ها منتقل می‌شود، اما در فضا، فقط پنج پروتون در هر سانتیمتر مکعب از هوا وجود دارد در حالی که در همین حجم روی زمین حدود ۳۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ مولکول وجود دارد. بنابراین به پرده گوشی به اندازه زمین نیاز دارید تا تغییرات فشار کوچک امواج مگنتوسونیک را در فضا بشنوید.


سیاهچاله‌ها ستاره‌ بالا می‌آورند
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


یک سیاهچاله می‌تواند واقعا ستاره رو بخورد و دوباره آن را بالا بیاورد؟ چندش‌آور است؟ وقتی ستاره توسط سیاهچاله بلعیده می‌شود، فواره عظیمی از پلاسما آزاد می‌کند. این فواره ممکن است به اندازه صد‌ها سال نوری باشد. وقتی ستاره از نیروی گرانشی سیاهچاله رها می‌شود، بخشی از بقایای ستاره به داخل سیاهچاله سقوط می‌کند، در حالی که بقیه با سرعت زیاد از آن بیرون می‌آید.


مریخ زنگ‌زده است
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید

اگرچه هیچ آبی روی مریخ وجود ندارد، اما سطح و آسمان آن قرمز زنگ‌زده است. زنگ‌زدگی روی زمین از برخورد آب و آهن ایجاد می‌شود، شاید اکسیدآهن روی مریخ هم در زمان‌های بسیار دور شکل گرفته است، زمانی که روی این سیاره آب وجود داشته است. این سیاره از نظر اکسیدآهن بسیار غنی است.
 
 
حتی اشک هم پایین نمی‌ریزد
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


جو بی‌وزن فضا باعث می‌شود مایع به جای پایین ریختن به یک سطح بچسبد. اشک‌ها هم فقط به شکل حباب اطراف چشم می‌مانند.


در فضا جوراب بپوشید
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


فضانوردان در محیط بی‌وزن فضا، زمان زیادی را روی پاهایشان نمی‌گذارند. این باعث می‌شود پاهایشان استراحت کند، اما باعث نرم و پوسته‌پوسته شدن پاهایشان هم می‌شود. فضانوردان لباس زیر و جوراب‌های خود را زیاد عوض نمی‌کنند، چون نمی‌توانند مثل خانه آن‌ها را مرتب بشویند. اما وقتی جورابشان را درمی‌آورند، پوست ریخته‌شده با جوراب رها و در فضا شناور می‌شود.


زهره گرم و سرد است
 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید


جو این سیاره‌ ۵ برابر داغ‌تر از آب جوش است، اما نقاط سردی هم دارد. اگرچه میانگین دمای زهره بسیار بالا است، اما لایه سردی هم در جو آن وجود دارد که دمای آن ۱۷۵- درجه سانتیگراد است و احتمالا از یخ کربن‌دی‌اکسید تشکیل شده است. این لایه سرد منحصربه‌فرد است در زمین و مریخ چیزی شبیه به آن نیست.


ممکن است روزی روی ماه آب وجود

داشته باشد

 
دانستنی‌های نجومی که در مدرسه یاد نگرفتید

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که ممکن است روزی ماه یک منبع فضایی برای آب باشد، چون بیشتر از آنچه تصور می‌کردیم آب (H2O) دارد. دانشمندان به این نتیجه رسیدند که می‌توانیم از رسوبات آذرواری آب استخراج کنیم، ماده‌ای روی ماه که عمدتا از دانه‌های شیشه‌ای آتشفشانی تشکیل شده که در فوران‌های باستانی شکل گرفته اند.
 
منبع: rd


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَسَافَةِ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ - فَقَالَ ع مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از فاصله ميان مشرق و مغرب پرسيدند،
فرمود:) به اندازه يک روز رفتن خورشيد.
(علمی)
 



وَ قَالَ ع لِرَجُلٍ رَآهُ يَسْعَى عَلَى عَدُوٍّ لَهُ - بِمَا فِيهِ إِضْرَارٌ بِنَفْسِهِ -
إِنَّمَا أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ

و درود خدا بر او، فرمود:
(شخصی را ديد که چنان بر ضد دشمنش می‌کوشيد که به خود زيان می‌رسانيد، فرمود:)
تو مانند کسی هستی که نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگری را که در کنار اوست بکشد
(اخلاقی) 
+ نوشته شده در جمعه 22 شهريور 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند علمی,فاصله میان مشرق و مغرب,خورشید,دشمن,زیان,نیزه,کشتن, ساعت 11:11 توسط آزاده یاسینی


جهان هستی

*آن پروردگاري که زمين را براي شما بستري گسترده و آسمان را سقفي برافراشته قرار داد و از آسمان، آبي نازل کرد و به وسيله آن از ميوه هاي گوناگون، رزق و روزي براي شما بيرون آورد؛ پس براي خدا شريکان و همتاياني قرار ندهيد در حالي که مي دانيد

*و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده‏ ايم شك داريد پس اگر راست مى‏ گوييد سوره‏ اى مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا فرا خوانيد ولى اگر چنين نكرديد كه هرگز نخواهيد كرد از آتشى كه هيزم آن انسان و سنگهاست و براى كافران آماده شده است، بترسيد.
*چگونه به خداوند كفرمى‏ورزيد، حال آنكه بى‏جان بوديد و او به شما جان بخشيد، سپس شما را مى‏ميراند و دوباره زنده مى‏كند، آنگاه به سويش بازگردانده مى‏شويد.
*او كسى است كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد، سپس به آسمان پرداخت، و هفت آسمان استوار كرد و او به هر چيزى داناست‏.
*و چون پروردگارت به فرشتگان گفت من گمارنده جانشينى در زمينم، گفتند آيا كسى را در آن مى‏گمارى كه در آن فساد مى‏كند و خونها مى‏ريزد، حال آنكه ما شاكرانه تو را نيايش مى‏كنيم و تو را به پاكى ياد مى‏كنيم، فرمود من چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد.سپس علم اسماء (علم اسرار آفرينش و نامگذاري موجودات) را همگي به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست مي‏گوئيد اسامي اينها را برشماريد!گفتند: تو از هر عيب و نقصي منزّهي، ما را دانشي جز آنچه خودت به ما آموخته اي نيست، يقيناً تويي که بسيار دانا و حکيمي. فرمود اى آدم آنان را از نامهايشان خبر ده، و چون از نامهايشان خبرشان داد، فرمود آيا به شما نگفتم كه من ناپيداى آسمانها و زمين را مى‏دانم‏.
*و چون به فرشتگان گفتيم بر آدم سجده بريد، همه سجده بردند جز ابليس كه سركشيد و كبرورزيد و از كافران شد.
*و گفتيم: اي آدم تو با جفت خود در بهشت جاي گزين و در آنجا از هر نعمت که بخواهيد فراوان برخوردار شويد، ولي به اين درخت نزديک نشويد که از ستمکاران خواهيد بود.
*پس شيطان آنها را به لغزش افکند و آنان را از آن مقام بيرون آورد، و گفتيم که فرود آييد که برخي از شما برخي را دشمنيد، و شما را در زمين تا روز مرگ قرارگاه و بهره خواهد بود.
*سپس آدم از پروردگار خود كلماتي دريافت داشت و خداوند توبه او را پذيرفت، خداوند تواب و رحيم است.
*گفتيم همگي از آن فرود آئيد هرگاه هدايتي از طرف من براي شما آمد كساني كه از آن پيروي كنند نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين مي‏شوند.
*و کساني که کافر شدند و آيات ما را تکذيب کردند، اهل آتشند و در آن جاودانه اند.
*آيا ندانسته اي که فرمانروايي و حکومت آسمان ها و زمين فقط در سيطره اوست و شما را جز خدا هيچ سرپرست و ياوري نيست؟
*و چه کساني ستمکارتر از کساني مي باشند که از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگيري کردند، و در خرابي آنها کوشيدند؟ آنان را شايسته نيست که در آن درآيند، جز در حال ترس. براي آنان در دنيا خواري و زبوني است و در آخرت عذابي بزرگ است.
* مالکيّتِ مشرق و مغرب فقط ويژه خداست؛ پس به هر کجا رو کنيد آنجا روي خداست. يقيناً خدا بسيار عطا کننده و داناست.
*و گفتند: خدا فرزندي گرفته، منزّه است او ، بلکه آنچه در آسمان ها و زمين است مخلوق و مملوک اويند و همه در برابر او مطيع و فرمانبردارند.
*پديدآورنده آسمان ها و زمين است. وهنگامي که فرمان به وجود آمدن چيزي را صادر کند فقط به آن مي گويد: «باش». پس بي درنگ مي باشد.
*همان گونه که در ميان شما رسولي از خودتان فرستاديم که همواره آيات ما را بر شما مي خواند، و شما را  پاک و پاکيزه مي کند، و کتاب وحکمت به شما مي آموزد، وآنچه را نمي دانستيد به شما تعليم مي دهد.
*پس مرا ياد کنيد تا شما را ياد کنم و مرا سپاس گزاريد و کفران نعمت نکنيد.
*اي اهل ايمان از صبر و نمازکمک بخواهيد زيرا خدا با صابران است.
*و به آنان که در راه خدا کشته مي شوند مرده نگوييد، بلکه داراي حيات اند، ولي شما درک نمي کنيد.
* و بي ترديد شما را به چيزي اندک از ترس و گرسنگي و کاهش بخشي از اموال و کسان و محصولات آزمايش مي کنيم. و صبرکنندگان را بشارت ده.
*همان کساني که چون بلا و آسيبي به آنان رسد گويند: ما مملوک خداييم و يقيناً به سوي او بازمي گرديم.آنانند که درودها و رحمتي از سوي پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدايت يافته اند.
*يقيناً کساني که آنچه را ما از دلايل آشکار و هدايت نازل کرديم، پس از آنکه همه آن را در کتاب  براي مردم روشن ساختيم، پنهان مي کنند خدا لعنتشان مي کند، و لعنت کنندگان هم لعنتشان مي کنند.
*مگر کساني که توبه کردند، و اصلاح نمودند، و براي مردم روشن ساختند، پس توبه آنان را مي پذيرم؛ زيرا من بسيار توبه پذير و مهربانم.
* قطعاً کساني که کافر شدند، و در حال کفر از دنيا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است.
در آن لعنت جاودانه اند، نه عذاب از آنان سبک شود و نه مهلتشان دهند
*و خداي شما خداي يگانه است، جز او خدايي نيست، رحمتش بي اندازه و مهرباني اش هميشگي است.
*بي ترديد در آفرينش آسمان ها و زمين و رفت و آمد شب و روز و کشتي هايي که در درياها به سود مردم روانند و باراني که خدا از آسمان نازل کرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگي اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده اي پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر ميان آسمان و زمين، نشانه هايي است براي گروهي که مي انديشند.
*و برخي از مردم به جاي خدا معبودهايي انتخاب مي کنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشته باشند، دوست مي دارند؛ ولي آنان که ايمان آورده اند، محبت و عشقشان به خدا بيشتر و قوي تر است. و اگر کساني که ستم روا داشتند، هنگامي که عذاب را ببينند، بي ترديد بفهمند که همه قدرت ويژه خداست و خدا سخت کيفر است.
*در آن هنگام پيشوايان از پيروانشان بيزاري جويند، و عذاب را مشاهده کنند، و همه دست آويزها و پيوندها از آنان بريده شود.
*و آنان که پيروي کردند، گويند: کاش براي ما بازگشتي بود تا ما هم از آنان بيزاري مي جستيم، همان گونه که آنان از ما بيزاري جستند. خدا اين گونه اعمالشان را که براي آنان مايه اندوه و دريغ است، به آنان نشان مي دهد و اينان هرگز از آتش بيرون آمدني نيستند.
*هنگامي که بندگانم از تو درباره من بپرسند،يقيناً من نزديکم، دعاي دعا کننده را زماني که مرا بخواند اجابت مي کنم؛ پس بايد دعوتم را بپذيرند و به من ايمان آورند، تا راه يابند.
*آيا پنداشته ايد در حالي که هنوز حادثه هايي مانند حوادث گذشتگان شما را نيامده، وارد بهشت مي شويد؟! به آنان سختي ها و آسيب هايي رسيد وچنان متزلزل و مضطرب شدند تا جايي که پيامبر و کساني که با او ايمان آورده بودند مي گفتند: ياري خدا چه زماني است؟آگاه باشيد! يقيناً ياري خدا نزديک است.
*هيچ معبودي نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند، هيچگاه خواب سبك و سنگيني او را فرا نمي‏گيرد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست، كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! آنچه را در پيش روي آنها و پشت سرشان است مي‏داند.و كسي از علم او آگاه نمي‏گردد، جز به مقداري كه او بخواهد.تخت او، آسمانها و زمين را در بر گرفته، و نگاهداري آن دو ، او را خسته نمي‏كند. بلندي مقام و عظمت، مخصوص اوست.
*و پروا کنيد از روزي که در آن به سوي خدا بازگردانده مي شويد، سپس به هر کس آنچه انجام داده، به طور کامل داده مي شود؛ و آنان مورد ستم قرار نمي گيرند.
*آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي خداست، و اگر آنچه در دل داريد آشکار کنيد يا پنهان سازيد، خدا شما را به آن محاسبه مي کند؛ پس هر که را بخواهد مي آمرزد، و هر که را بخواهد عذاب مي کند؛ و خدا بر هر کاري تواناست.
*شب را در روز در مي آوري و روز را در شب در مي آوري، و زنده را از مرده بيرون مي آوري و مرده را از زنده بيرون مي آوري؛ و هر که را بخواهي بي حساب روزي مي دهي.
*و هرکه جز اسلام، ديني طلب کند، هرگز از او پذيرفته نمي شود و او در آخرت از زيانکاران است.
*يقيناً در آفرينش آسمان ها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هايي براي خردمندان است.
*اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، همو كه شما را از يك تن يگانه بيافريد و همسر او را هم از او پديد آورد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكند، و از خدايى كه به نام او پيمان مى‏بنديد يا سوگند مى دهيد، همچنين از گسستن پيوند خويشاوندان پروا كنيد، چرا كه خداوند نگاهبان شماست‏
*و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي خداست؛ و خدا همواره بر هر چيزي احاطه دارد.
*اوست که شما را از گِلي مخصوص آفريد، سپس براي عمر شما مدتي مقرّر کرد، و اجل حتمي و ثابت نزد اوست،باز شما شک مي کنيد.و او در آسمان ها و در زمين، خداست که نهان و آشکار شما را مي داند، و نيز به آنچه به دست مي آوريد، آگاه است.
*و اوست که آسمان ها و زمين را به درستي و راستي آفريد؛ و روزي که مي گويد: باش، پس بي درنگ مي باشد؛ گفتارش حق است؛ و روزي که در صور دميده شود فرمانروايي و حاکميّت مطلق ويژه اوست، داناي نهان و آشکار است، و او حکيم و آگاه است.
*شکافنده صبح و شب را براي آرامش قرار داد، و خورشيد و ماه را وسيله اي براي محاسبه و اندازه گيري زمان مقرّر فرمود؛ اين است اندازه گيري آن تواناي شکست ناپذير ودانا.
*و اوست که ستارگان را براي شما قرار داد تا به وسيله آنها در تاريکي هاي خشکي و دريا راه يابيد؛ مسلماً ما آيات خود را براي قومي که دانايند بيان کرديم.
*و اوست که شما را از يک تن آفريد، برخي  استقرار يافته و برخي به وديعت نهاده ؛ ما آيات خود را براي قومي که مي فهمند، بيان کرديم.
*و اوست که از آسمان آبي فرستاد، و به وسيله آن گياهان گوناگون را رويانديم، و از آن ساقه ها و شاخه هاي سبز درآورديم، و از آن دانه هاي متراکم را خارج مي کنيم، و از شکوفه درخت خرما خوشه هاي سر فروهشته ، و باغ هايي از انگور و زيتون و انار شبيه به هم و بي شباهت به هم ؛ به ميوه اش چون ميوه دهد و به رسيدن و کامل شدنش با تأمل بنگريد، مسلماً در اين براي قومي که ايمان مي آورند، نشانه هايي ست.
*و شما را در زمين جاي داديم، و در آن براي شما وسايل و ابزارزندگي قرار داديم، ولي بسيار اندک و کم، سپاس مي گزاريد.و شما را آفريديم، سپس شما را صورت گري کرديم، آن گاه به فرشتگان گفتيم: بر آدم سجده کنيد؛ بي درنگ همه سجده کردند، جز ابليس که از سجده کنندگان نبود.
*به يقين پروردگار شما خداست که آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر تخت چيره و مسلط شد، شب را در حالي که همواره با شتابْ روز را مي جويد بر روز مي پوشاند، و خورشيد و ماه و ستارگان را که مُسخّر فرمان اويند ؛ آگاه باشيد که آفريدن و فرمان مخصوص اوست؛ هميشه سودمند و با برکت است، پروردگار عالميان.
*پروردگارتان را از روي فروتني و زاري و مخفيانه بخوانيد؛ يقيناً خدا متجاوزان را دوست ندارد.و در زمين پس از اصلاح آن فساد مکنيد، و خدا را از روي بيم و اميد بخوانيد، که يقيناً رحمت خدا به نيکوکاران نزديک است.
*و اوست که بادها را پيشاپيش رحمتش به عنوان مژده دهنده مي فرستد تا هنگامي که ابرهاي سنگين بار را بردارند، آن را به سوي سرزميني مرده مي رانيم، پس به وسيله آن باران نازل مي کنيم و به وسيله باران از هر نوع ميوه بيرون مي آوريم مردگان را نيز اين گونه بيرون مي آوريم، تا متذکّر و يادآور شويد.
* پروردگار شما همان كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر عرش استيلاء يافت، كار را تدبير مى‏كند، شفيعى نيست مگر پس از اذن او، چنين است خداوند، پروردگارتان، او را بپرستيد، آيا پند نمى‏گيريد؟
*بازگشت همه شما فقط به سوي اوست. وعده اي حق وثابت؛ بي ترديد اوست که جهان آفرينش را مي آفريند، سپس آن را بازمي گرداند تا کساني که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته انجام داده اند، به عدالت و انصاف پاداش دهد، و براي کساني که کافر شدند به کيفر کفري که همواره مي ورزيدند، شربتي از آب بسيار جوشان و عذابي دردناک است.
* اوست که خورشيد را فروزان و ماه را تابان قرار داد، و براي ماه منازلي مقدّر ساخت تا شمار سال و حساب را بدانيد. خدا آنها را جز به درستي و راستي نيافريده؛ او نشانه ها را براي گروهي که دانايند بيان مي کند.
*به يقين در رفت و آمد شب و روز و آنچه را خدا در آسمان ها و زمين پديد آورد، براي گروهي که همواره تقوا پيشه اند، نشانه هايي ست.
*در حقيقت، داستان زندگي دنيا مانند آبي است که از آسمان نازل کرديم، پس گياهان و روييدني هاي زمين از آنچه مردم و چهارپايان از آن مي خورند، با آن آب در آميخت تا آن گاه که زمين زينتش را بر خود گرفت، و اهل آن گمان کردند که قدرت از آن دارند،فرمان ما در شبي يا روزي به زمين رسيد، پس همه گياهان را به صورت گياهان خشک درو شده درآورديم که گويي ديروز وجود نداشته. اين گونه نشانه ها را براي گروهي که مي انديشند، بيان مي کنيم.
*اوست کسي که شب را براي شما پديد آورد تا در آن بياراميد، و روز را نور افشان ؛ يقيناً در اين امور براي گروهي که حقايق را بشنوند، نشانه هايي ست.
* و او کسي است که آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد، در حالي که تخت فرمانروايي اش بر آب قرار داشت، تا شما را بيازمايد که کدام يک نيکوکارتريد؟ و اگر بگويي: شما يقيناً پس از مرگ برانگيخته مي شويد، بي ترديد کافران مي گويند: اين سخنان جز جادويي آشکار نيست.
*کساني که در آسمان ها و زمين هستند، از روي ميل و رغبت يا بي ميلي و کراهت و نيز سايه هايشان بامداد و شام گاه براي خدا سجده مي کنند.
*خدا از آسمان آبي نازل کرد که در هر درّه و رودي به اندازه گنجايش و وسعتش جاري شد، سپس سيلاب، کفي پُف کرده را به روي خود حمل کرد، و نيز از فلزاتي که براي به دست آوردن زينت و زيور يا کالا و متاع، آتش بر آن مي افروزند، کفي پُف کرده مانند سيلاب بر مي آيد؛ اين گونه خدا حق و باطل را مَثَل مي زند. اما آن کف به حالتي متلاشي شده از ميان مي رود، و اما آنچه به مردم سود مي رساند، در زمين مي ماند. خدا مَثَل ها را اين گونه بيان مي کند.
*خداست که آسمان ها و زمين را آفريد، و از آسمان آبي نازل کرد، و براي شما به وسيله آن از محصولات و ميوه هاي گوناگون روزي بيرون آورد، و کِشتي ها را مسخّر شما قرار داد تا به فرمان او در دريا روان شوند، و نيز نهرها را مسخّر شما کرد.
* و خورشيد و ماه را که همواره با برنامه اي حساب شده در کارند، رام شما نمود و شب و روز را نيز مسخّر شما ساخت.
* به راستي که ما در آسمان، برج هايي قرار داديم و آن را براي بينندگان آراستيم.
*و آن را از هر شيطان رانده شده اي حفظ کرديم. مگر آنکه دزدانه بشنود، که شهابي روشن او را دنبال مي کند.
*و زمين را گسترانديم و در آن کوه هاي استوار افکنديم، واز هر گياه موزون وسنجيده اي در آن رويانديم.
*و در آن براي شما و کساني که روزي دهنده آنان نيستيد، انواع وسايل و ابزار معيشت قرار داديم.
*و هيچ چيزي نيست مگر آنکه خزانه هايش نزد ماست، و آن را جز به اندازه معين نازل نمي کنيم.
*و بادها را باردار کننده فرستاديم، و از آسمان آبي نازل کرديم و شما را با آن سيراب ساختيم و شما ذخيره کننده آن نيستيد.
*و يقيناً ماييم که حيات مي دهيم، و مي ميرانيم و ما وارث هستيم.
*و بي ترديد پيشينيانِ شما و آيندگانتان را مي دانيم.
*و مسلماً پروردگار توست که محشورشان مي کند؛ زيرا او حکيم و داناست.
*و ما انسان را از گِلي خشک که برگرفته از لجني متعفّن و تيره رنگ است، آفريديم. و جن را پيش از آن از آتشي سوزان و بي دود پديد آورديم.
*و شب و روز و خورشيد و ماه را نيز رام و مسخّر شما قرار داد، وستارگان هم به فرمانش رام و مسخّر شده اند؛ قطعاً در اين نشانه هايي است براي گروهي که تعقّل مي کنند.
*و اوست که دريا را رام و مسخّر کرد تا از آن گوشت تازه بخوريد، و زينتي را که مي پوشيد از آن بيرون آوريد و در آن کشتي ها را مي بيني که آب را مي شکافند و براي اينکه از فضل واحسان خدا طلب کنيد و به سپاس گزاري خدا برخيزيد.
*و در زمين کوه هايي استوار افکند تا شما را نلرزاند، و نهرها و راه هايي را تا راه يابيد.
* و نيز نشانه‏هايى ، و آنان با نظر به ستارگان راه مى‏يابند.
*بر اين اساس آيا کسي که مي آفريند، مانند کسي است که نمي آفريند؟آيا پند نمي گيريد؟
*و آنچه در آسمان ها و زمين از جنبندگان و فرشتگان وجود دارد، فقط براي خدا سجده مي کنند و تکبّر و سرکشي نمي ورزند.از پروردگارشان که بر فراز آنان است، مي ترسند، و آنچه را به آن مأمور مي شوند، انجام مي دهند.
* و خدا از آسمان آبي نازل کرد، و زمين را به وسيله آن پس از مردگي اش زنده ساخت، يقيناً در اين نشانه اي ست براي قومي که شنواي اند.
*آيا به پرندگان که در فضاي آسمان، رام و مسخّر هستند، ننگريستيد که آنها را جز خدا نگه نمي دارد؛ يقيناً در آن نشانه هايي ست براي گروهي که ايمان دارند.
*ما شب و روز را دو نشانه قرار داديم؛ پس شب را بي نور نموديم و روز را روشن ساختيم، تا روزي و رزقي را از پروردگارتان بطلبيد و براي اينکه شماره سال ها و حساب را بدانيد،و هر چيزي را به روشني و به طور کامل بيان کرديم.
*آسمان هاي هفتگانه و زمين و هر کس که در آنهاست، او را تسبيح مي گويند، وهيچ چيزي نيست مگر اينکه همراه با ستايش، تسبيح او مي گويد، ولي شما تسبيح آنها را نمي فهميد، يقيناً او بردبار و بسيار آمرزنده است.
*مسلماً ما آنچه را روي زمين است، زينت زمين قرار داديم تا آنان را آزمايش کنيم که کدامشان از جهت عمل نيکوترند.
*و بي ترديد ما آنچه را روي زمين است، سرانجام، خاک بي گياه خواهيم کرد.
*بگو: خدا به مدتي که ماندند داناتر است، غيب آسمان ها و زمين ويژه اوست، چه بينا و چه شنواست، براي اهل آسمان ها و زمين سرپرست و ياوري جز او نيست و احدي را در فرمانروايي اش بر جهان هستي شريک نمي گيرد.
*و هر که در آسمان ها و زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست، و کساني که در محضر اويند از بندگيش تکبّر نمي ورزند و خسته و درمانده نمي شوند.
*شبانه روز او را بي آنکه سست شوند، تسبيح مي گويند.
*خدا از آنچه انجام مي دهد، بازخواست نمي شود و آنان بازخواست خواهند شد.
*آيا کافران ندانسته اند که آسمان ها و زمين به هم بسته و پيوسته بودند و ما آن دو را شکافته و از هم باز کرديم و هر چيز زنده اي را از آب آفريديم؟ پس آيا ايمان نمي آورند؟
*و در زمين کوه هاي استوار پديد آورديم تا زمين آنان را نلرزاند، و در آن راه هايي فراخ و گشاده قرار داديم تا راه يابند.
*و آسمان را سقفي محفوظ و طاقي محکم آفريديم، و اين کافران از مشاهده آيات آن اعراض مي‌کنند.
*و اوست که شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد که هر يک در مداري شناور است.
*آيا ندانسته اي که خدا از آسمان آبي نازل مي کند، در نتيجه زمين سرسبز و خرم مي شود؛ به يقين خدا لطيف و آگاه است.
*آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي اوست؛ و يقيناً خداست که خود بي نياز و ستوده است.
*آيا ندانسته اي که خدا آنچه را در زمين است و کشتي ها را که به فرمان او در دريا روانند، براي شما رام و مسخّر کرده است؟ و آسمان را نگه مي دارد که بر زمين نيفتد مگر به اذن او؟ يقيناً خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است.
*و اوست که به شما حيات داد، سپس شما را مي ميراند، آن گاه شما را زنده مي کند؛ به يقين که انسان بسيار ناسپاس است.
*آيا ندانسته اي که خدا آنچه را در آسمان و زمين است، مي داند؟ مسلماً اين در کتابي است بي ترديد بر خدا آسان است.
*و بي ترديد بالاي سرتان هفت آسمان آفريديم، و ما از آفريده ها بي خبر نيستيم.
*و از آسمان، آبي به اندازه نازل کرديم و آن را در زمين جاي داديم؛ و بي ترديد به از بين بردن آن کاملاً توانمنديم.
*پس به وسيله آن براي شما باغ هايي از درختان خرما و انگور پديد آورديم که براي شما در آنها ميوه هاي فراواني است و از آنها مي خوريد.
*آيا ندانسته اي که خدا ابري را مي راند، آن گاه ميان آن پيوند برقرار مي کند، سپس آن را انبوه و متراکم مي سازد، پس مي بيني که باران از لابلاي آن بيرون مي آيد، و از آسمان از کوه هايي که در آن ابر يخ زده است، تگرگي فرو مي ريزد، پس آسيب آن را به هر که بخواهد مي رساند، و از هر که بخواهد برطرف مي کند، نزديک است درخشندگي برقش ديده ها را کور کند.
*خدا شب و روز را جابجا مي کند؛ مسلماً در اين دگرگوني و جابجايي عبرتي براي صاحبان بصيرت است.
*و خدا هر جنبده اي را از آبي آفريد، پس گروهي از آنها بر شکمشان راه مي روند، و برخي از آنها به روي دو پا حرکت مي کنند، و بعضي از آنها به روي چهار پا راه مي روند. خدا آنچه را بخواهد مي آفريند؛ مسلماً خدا بر هر کاري تواناست.
* آيا به پروردگارت ننگريستي که چگونه سايه را امتداد داد و گستراند؟ و اگر مي خواست آن را ساکن و ثابت مي کرد، آن گاه خورشيد را براي آن سايه، راهنما قرار داديم.
* سپس آن را اندک اندک به سوي خود باز مي گيريم.
*و اوست که شب را براي شما پوشش، و خواب را مايه استراحت و آرامش، و روز را پراکنده شدن قرار داد.
*و اوست که بادها را پيشاپيش رحمتش به عنوان مژده دهنده باران فرستاد، و از آسمان آبي پاک و پاک کننده نازل کرديم.
*تا به وسيله آن سرزميني مرده را زنده کنيم و آن را به آفريده هاي خود از دام ها ومردمان بسيار بنوشانيم.
*ما باران را ميان آنان گردانديم تا متذکّر شوند، ولي بيشتر مردم جز به ناسپاسي و کفران رضايت ندادند.
*و اوست که از آب، بشري آفريد و او را داراي نسبي و سببي کرد؛ و پروردگارت همواره تواناست.
*همان که آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريد، آن گاه بر تخت فرمانروايي و تدبير امور آفرينش چيره و مسلط شد، او رحمان است پس از خبير آگاهي بپرس.
*آيا ندانسته اند که ما شب را قرار داده ايم تا در آن بيارامند، و روز را روشن نموده ايم .به راستي در اين امور براي مردمي که ايمان مي آورند، نشانه هايي ست.
*و کوه ها را مي بيني آنها را بي حرکت مي پنداري، در حالي که آنها مانند ابر گذر مي کنند. آفرينش خداست که هر چيزي را محکم و استوار کرده است؛ يقيناً او به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.
* آيا ندانسته اند که چگونه خدا مخلوقات را مي آفريند سپس آنان را باز خواهد گرداند، يقيناً اين بر خدا آسان است.
*بگو: در زمين بگرديد پس با تأمل بنگريد که چگونه مخلوقات را آفريد، سپس خدا جهان آخرت را ايجاد مي کند؛ زيرا خدا بر هر کاري تواناست،
*هر کس را بخواهد عذاب مي کند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرار مي دهد، و فقط به سوي او بازگردانده مي شويد.
*و شما نه در زمين و نه در آسمان نمي توانيد خدا را عاجز کنيد ، و شما را به جاي خدا هيچ سرپرست و ياوري نيست،
*خدا مخلوقات را مي آفريند، سپس آنان را باز مي گرداند، آن گاه به سوي او باز گردانده مي شويد،
* زنده را از مرده بيرون مي آورد و مرده را از زنده بيرون مي آورد، و زمين را پس از مردگي اش زنده مي کند؛ و اين گونه بيرون آورده مي شويد.
*و از نشانه هاي او اين است که شما را از خاکي آفريد؛ پس اکنون بشري هستيد که پراکنده و منتشريد،
*و از نشانه هاي او اين است که براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد تا در کنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستي و مهرباني قرار داد؛ يقيناً در اين نشانه هايي است براي مردمي که مي انديشند،
*و از نشانه هاي او آفرينش آسمان ها وزمين و اختلاف و گوناگوني زبان ها و رنگ هاي شماست؛ بي ترديد در اين نشانه هايي است براي دانايان،
*و از نشانه هاي او خواب شما وجستجويتان براي تأمين معاش در شب وروز است، يقيناً در اين نشانه هايي است براي مردمي که گوش شنوا دارند،
* و از نشانه هاي اوست که برق را مايه ترس و اميد به شما مي نماياند، و از آسمان، آبي نازل مي کند که زمين را پس از مردگي اش به وسيله آن زنده مي کند؛ قطعاً در اين نشانه هايي است براي مردمي که تعقّل مي کنند.
*و از نشانه هاي او اين است که آسمان و زمين به فرمانش برپايند، سپس زماني که شما را با يک دعوت از زمين بخواند، ناگاه بيرون مي آييد،
*خداست که بادها را مي فرستد تا ابري را برمي انگيزد، پس آن را در آسمان آن گونه که بخواهد مي گستراند و به صورت بخش بخش و پاره هاي مختلف در مي آورد، پس باران را مي بيني که از لابه لاي آن بيرون مي آيد و چون آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد مي رساند، آن گاه شادمان و خوشحال مي شوند.
*و همانا پيش از آنکه باران بر آنان نازل شود، پيش از آن مأيوس و نااميد بودند.
*پس با تأمل به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمين را پس از مردگي اش زنده مي کند، بي ترديد اين زنده کننده مردگان است و او بر هر کاري تواناست.
*خداست که شما را از ناتواني آفريد، سپس بعد از ناتواني قدرت و نيرو داد، آن گاه بعد از نيرومندي و توانايي، ناتواني و پيري قرار داد؛ هرچه بخواهد مي آفريند و او دانا و تواناست.
*آسمان ها را بدون ستون هايي که آنها را ببينند، آفريده و در زمين کوه هايي استوار افکنده است تا شما را نلرزاند و به اضطراب نيندازد، و در آن از هر جنبنده اي پراکنده کرده است، و از آسمان آبي نازل کرديم پس از هر نوع گياه نيکو و با ارزش در آن رويانديم.
*خداست که آسمان ها و زمين را و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريد، سپس بر تخت فرمانروايي و تدبير امور آفرينش چيره و مسلط شد. براي شما جز او هيچ ياور و شفاعت کننده اي نيست، آيا متذکّر و هوشيار نمي شويد؟
*امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين تدبير مي‏كند سپس در روزي كه مقدار آن هزار سال از سالهائي است كه شما مي‏شمريد به سوي او باز مي‏گردد
*اين است داناي نهان و آشکار که تواناي شکست ناپذير و مهربان است،
*همان کسي که آنچه را آفريد نيکو ساخت، و آفرينش انسان را از گِل آغاز کرد،
*سپس نسل او را از چکيده اي از آب پست و بي مقدار قرار داد،
*آن گاه او را درست و نيکو نمود، و از روح خود در وي دميد و براي شما گوش و چشم و قلب آفريد در حالي که اندک سپاس گزاري مي کنيد.
*يقيناً ما امانت را بر آسمان ها و زمين و کوه ها عرضه کرديم و آنها از به عهده گرفتنش امتناع ورزيدند و از آن ترسيدند، و انسان آن را پذيرفت بي ترديد او بسيار ستمکار، و بسيار نادان است.تا نهايتاً خدا مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرک را عذاب کند و توبه مردان و زنان مؤمن را بپذيرد؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
*همه ستايش ها ويژه خداست که آفريننده آسمان ها و زمين است فرشتگان را که داراي بالهايي دوگانه و سه گانه و چهارگانه اند رسولاني قرار داده است. هرچه بخواهد در آفرينش مي افزايد؛ يقيناً خدا بر هر کاري تواناست.
*و خدا شما را از خاک ، سپس از نطفه آفريد، آن گاه شما را زوج هايي قرار داد. هيچ ماده اي باردار نمي شود و بارش را نمي نهد مگر به علم او، و هيچ کس عمر طولاني نمي کند واز عمرش کاسته نمي شود مگر اينکه در کتابي ثبت است. بي ترديد اين بر خدا آسان است.
*شب را در روز فرو مي برد و روز را در شب فرو مي برد، و خورشيد و ماه را مسخّر و رام کرده است که هر کدام تا سرآمدي معين روانند. اين است خدا پروردگار شما، فرمانروايي، ويژه اوست و کساني را که به جاي او مي پرستيديد، مالک پوست هسته خرمايي هم نيستند.
*آيا ندانسته اي که خدا از آسمان آبي نازل کرده است، پس به وسيله آن ميوه هايي که رنگ هايش گوناگون است، پديد آورده ايم، و در برخي از کوه ها راه هايي است به رنگ هاي مختلف: سپيد و سرخ و سياه پر رنگ،
*و نيز از انسان ها و جنبدگان و چهارپايان رنگ هاي گوناگون وجود دارد. از بندگان خدا فقط دانشمندان از او مي ترسند؛ يقيناً خدا تواناي شکست ناپذير و بسيار آمرزنده است.
*و نشانه اي براي آنها شب است که روز را از آن برمي کنيم، پس ناگاه آنان به تاريکي درآيند،
*و خورشيد که همواره به سوي قرارگاهش حرکت مي کند. اين اندازه گيري تواناي شکست ناپذير و داناست،
*و براي ماه منزل هايي قرار داديم تا اينکه به صورت شاخه کهنه هلالي شکل و زرد رنگ خرما برگردد
*نه براي خورشيد اين توان هست که به ماه برسد، و نه شب از روز پيشي مي گيرد، و هر کدام در مداري شناورند.
*پروردگار آسمان ها وزمين وآنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرق ها،
*همانا ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراستيم،
*و آن را از هر شيطان سرکشي حفظ کرديم،
* آنها نمي‏توانند به فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند از هر سو هدف تيرها قرار مي‏گيرند!
*تا با خفت وخواري رانده شوند، وبراي آنان عذابي هميشگي است،
*مگر آنکه شيطاني خبري را با سرعت بربايد که در اين صورت گلوله اي آتشين و شکافنده او را دنبال مي کند.
*پس از منکران معاد بپرس: آيا آفرينش آنان سخت تر و دشوارتر است يا آنچه آفريده ايم؟ ما آنان را از گِلي چسبنده آفريده ايم،
*همان کسي که براي شما از درخت سبز، «آتش زنه» آفريد، که اکنون شما از آن آتش مي افروزيد.
*هنگامي را که پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بشري از گل خواهم آفريد.
*پس زماني که اندامش را درست و نيکو نمودم و از روح خود در او دميدم، براي او سجده کنيد.
*پس فرشتگان همه با هم سجده کردند؛
*مگر ابليس که تکبّر ورزيد و از کافران شد.
*فرمود: اي ابليس! تو را چه چيزي از سجده کردن بر آنچه که با دستان قدرت خود آفريدم، بازداشت؟ آيا تکبّر کردي يا از بلند مرتبه گاني؟
*گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريدي و او را از گل ساختي.
* گفت: از آن بيرون رو که بي ترديد تو رانده شده اي؛
*و حتماً لعنت من تا روز قيامت بر تو باد.
*گفت: پروردگارا! مرا تا روزي که مردم برانگيخته مي شوند، مهلت ده.
*گفت: تو از مهلت يافتگاني،
*تا زماني معين و معلوم.
*گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه مي کنم،
*مگر بندگان خالص شده ات را.
*گفت: سوگند به حق و فقط حق را مي گويم
*که بي ترديد دوزخ را از تو و آنان که از تو پيروي کنند، از همگي پر خواهم کرد
*آسمان ها و زمين را به حق آفريد. شب را به روز درمي پيچيد، و روز را به شب درمي پيچيد، و خورشيد و ماه را مسخّر و رام کرد. هر کدام تا سرآمدي معين روانند. آگاه باشيد! او تواناي شکست ناپذير و بسيار آمرزنده است.
*شما را از يک تن آفريد، سپس همسرش را از او پديد آورد، و از چهارپايان هشت زوج آفريد، شما را در شکم هاي مادرانتان آفرينشي پس از آفرينشي ديگر در ميان تاريکي هاي سه گانه به وجود آورد. اين است خدا پروردگار شما که فرمانروايي ويژه اوست، معبودي جز او نيست، پس چگونه شما را از حق بازمي گردانند؟
*آيا ندانسته اي که خدا از آسمان آبي نازل کرد، پس آن را به صورت چشمه هايي در زمين درآورد، آن گاه به وسيله آن زراعتي را که رنگ هايش گوناگون است، بيرون مي آورد، سپس خشک مي شود، در نتيجه آن را به رنگ زرد بيني، پس آن را ريز ريز و در هم شکسته مي کند؛ بي ترديد در اين براي خردمندانْ هشدار و عبرتي است.
*فرشتگاني که عرش را حمل مي کنند و آنان که پيرامون آن هستند، همراه سپاس و ستايش، پروردگارشان را تسبيح مي گويند و به او ايمان دارند و براي اهل ايمان آمرزش مي طلبند، پروردگارا! از روي رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفته اي، پس آنان را که توبه کرده اند و راه تو را پيروي نموده اند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.
*همانا آفرينش آسمان ها و زمين از آفرينش انسان مهم تر است، ولي بيشتر مردم معرفت و آگاهي ندارند.
*اوست که شما را از خاک آفريد، سپس از نطفه، آن گاه از علقه، سپس به صورت طفلي بيرون مي فرستد، تا به کمال نيرومندي و قوت خود برسيد، آن گاه پير و سالخورده شويد، و برخي از شما پيش از رسيدن به اين مراحل قبض روح مي شويد، و تا به آن مدتي که معين و مقرّر است برسيد، و براي اينکه شما تعقّل کنيد.
*و در روي زمين کوه هاي استواري پديد آورد، و در آن منافع فراواني آفريد و رزق را در آن به مدت چهار دوره تقدير کرد يکسان و به اندازه براي خواهندگان.
*آن گاه آهنگ آفرينش آسمان کرد، در حالي که به صورت دود بود، پس به آن و به زمين گفت: خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمانبردار آمديم.
*پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانيد ، و در هر آسماني کار آن را وحي کرد، و آسمان دنيا را با چراغ هايي آرايش داديم و حفظ کرديم، اين است اندازه گيري تواناي شکست ناپذير و دانا.
*آفريننده آسمان ها و زمين است. از خودتان برايتان جفت هايي قرار داد، و از چهارپايان هم جفت هايي آفريد. شما را با اين زياد مي کند. هيچ چيزي مانند او نيست و او شنوا و بيناست.
*کليدهاي آسمان ها و زمين فقط در سيطره مالکيّت اوست. رزق و روزي را براي هر کس که بخواهد وسعت مي دهد و يا تنگ مي گيرد. يقيناً او به همه چيز داناست.
*و از نشانه هاي او آفرينش آسمان ها و زمين است و آنچه از جنبنده ميان آن دو پراکنده است، و او هرگاه بخواهد بر جمع کردنشان تواناست.
*به يقين در آسمان ها و زمين براي مؤمنان نشانه هايي ست؛
*و در آفرينش شما و آنچه از جنبندگان منتشر و پراکنده مي کند، براي اهل يقين نشانه هايي ست؛
*و در رفت و آمد شب و روز و آنچه را از رزق و روزي از آسمان نازل کرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگي اش زنده کرده است، و در گرداندن بادها براي مردمي که تعقّل مي کنند، نشانه هايي است.
*و همه آنچه را در آسمان هاست و آنچه را در زمين است از سوي خود براي شما مسخّر و رام کرد؛ بي ترديد در اين امور براي مردمي که مي انديشند، نشانه هايي ست.
*آيا ندانسته اند خدايي که آسمان ها و زمين را آفريد و از آفرينش آنها درمانده و خسته نشد، قدرت دارد که مردگان را زنده کند؟ آري، او بر هر کاري تواناست؛
*سپاهيان آسمان ها و زمين فقط در سيطره مالکيّت و فرمانروايي خداست؛ و خدا همواره تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*آيا با تأمل به آسمان بالاي سرشان ننگريستند که چگونه آن را بنا کرده و بياراستيم و آن را هيچ شکاف نيست؟
*و زمين را گسترديم و کوه هايي استوار در آن افکنديم و در آن از هر نوع گياه خوش منظر و دل انگيزي رويانديم،
*تا براي هر بنده اي که به سوي خدا باز مي گردد، مايه بينايي و يادآوري باشد؛
*و از آسمان آبي بسيار پربرکت و سودمند نازل کرديم، پس به وسيله آن باغ ها و دانه هاي دروکردني را رويانديم.
*همانا ما آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريديم، و هيچ رنج و درماندگي به ما نرسيد.
*و آسمان را به قدرت ونيرو بنا کرديم و ما وسعت دهنده ايم.
*و زمين را گسترديم و چه نيکو گستراننده اي هستيم.
*واز هر چيزي جفت آفريديم باشد که متذکّر شويد.
*و اوست که دو زوج نر و ماده آفريد،
*از نطفه هنگامي که در رحم ريخته شود.
*و پديد آوردن جهان ديگر بر عهده اوست،
*ما هر چيزي را به اندازه آفريديم.
*و فرمان ما جز فرمان واحدي نيست که مانند يک چشم بر هم زدن است.
*خورشيد و ماه با حسابي روانند؛
*و گياه و درخت همواره سجده مي کنند؛
*و آسمان را برافراشت و ميزان و قانون گذاشت.
*تا در ميزان طغيان نكنيد
*و ترازو را به عدالت برپا داريد و از ترازو مکاهيد؛
*و زمين را براي مردم نهاد؛
*پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است.
*پس کداميک از نعمت هاي پروردگارتان را انکار مي کنيد؟
*هر که در آسمان ها و زمين است از او درخواست مي کند، او هر روز در کاري است.
*پس کداميک از نعمت هاي پروردگارتان را انکار مي کنيد؟
*اوست که آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر تخت فرمانروايي و تدبير امور آفرينش چيره و مسلط شد. آنچه در زمين فرو مي رود و آنچه از آن بيرون مي آيد و آنچه از آسمان نازل مي شود، و آنچه در آن بالا مي رود مي داند. و او با شماست هرجا که باشيد، و خدا به آنچه انجام مي دهيد، بيناست.
*بدانيد که خدا زمين را پس از مردگي اش زنده مي کند. همانا ما نشانه ها را براي شما بيان کرديم تا بينديشيد.
*آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، خدا را مي ستايند، و او تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*آسمان ها و زمين را به حق آفريد، و شما را صورت گري کرد و صورت هايتان را نيکو آراست، و بازگشت به سوي اوست.
*آنچه را که در آسمان ها و زمين است مي داند، و آنچه را پنهان مي کنيد و آنچه را آشکار مي نماييد، مي داند و خدا به نيّات و اسرار سينه ها داناست.
*خداست که هفت آسمان و نيز مثل آنها هفت زمين را آفريد. همواره فرمان او در ميان آنها نازل مي شود تا بدانيد که خدا بر هر کاري تواناست و اينکه يقيناً علم خدا به همه چيز احاطه دارد.
*آنکه مرگ و زندگي را آفريد تا شما را بيازمايد که کدامتان نيکوکارتريد، و او تواناي شکست ناپذير و بسيار آمرزنده است.
*آنکه هفت آسمان را بر فراز يکديگر آفريد. در آفرينش رحمان، خلل و نابساماني و ناهمگوني نمي بيني، پس بار ديگر بنگر آيا هيچ خلل و نابساماني و ناهمگوني مي بيني؟
*سپس بار ديگر بنگر تا ديده ات در حالي که خسته و کم سو شده و درمانده گشته است، به سويت باز گردد.
*همانا ما آسمان دنيا را با چراغ هايي آراستيم و آنها را تيرهايي براي راندن شيطان ها قرار داديم، و براي آنان آتشي افروخته، آماده کرده ايم؛
*و براي کساني که به پروردگارشان کافر شدند، عذاب دوزخ است و بد بازگشت گاهي است.
*شما را چه شده که به عظمت و بزرگي خدا اميد نداريد؟
*در حالي که شما را مرحله به مرحله آفريده است
*آيا ندانسته ايد که خدا هفت آسمان را چگونه بر فراز يکديگر آفريد؟
*و ماه را در ميان آنها روشني بخش، و خورشيد را چراغ فروزان قرار داد،
*و خداوند شما را همچون گياهي از زمين رويانيد!
*سپس شما را در آن باز مي گرداند و باز به صورتي ويژه بيرون مي آورد،
*و خدا زمين را براي شما فرشي گسترده قرار داد،
*تا از راه ها و جاده هاي وسيع آن برويد؟
*آيا زمين را فراهم آورنده قرار نداديم؟
*هم در حال حياتشان و هم زمان مرگشان
*و کوه هاي استوار و بلند در آن قرار داديم و شما را آبي گوارا نوشانديم.
*واي در آن روز بر تکذيب کنندگان!
*آيا زمين را بستر آرامش قرار نداديم؟
*و کوه ها را ميخ هايي
*و شما را جفت هايي آفريديم،
*و خوابتان را مايه استراحت و آرامش قرار داديم،
*و شب راپوششي
*و روز را وسيله معاش مقرّر کرديم؛
*و بر فرازتان هفت آسمان استوار بنا نهاديم،
*و چراغي روشن و حرارت زا پديد آورديم،
*و از ابرهاي متراکم و باران زا آبي ريزان نازل کرديم
*تا به وسيله آن دانه و گياه برويانيم،
*و باغ هايي از درختان به هم پيچيده و انبوه بيرون آوريم.
*آيا آفريدن شما دشوارتر است يا آسمان که او آن را بنا کرد؟
*سقفش را برافراشت، پس آن را درست و نيکو قرار داد،
*و شبش را تاريک و روزش را روشن ساخت،
*و زمين را پس از آن گسترانيد،
*و از آن آب و چراگاهش را بيرون آورد،
*و کوه ها را محکم و استوار نمود
*تا مايه بهره وري شما و دام هايتان باشد.
*سوگند به آسمان که داراي برج هاست
*سوگند به آسمان و به چيزي که در شب پديدار مي شود؛
*و تو چه مي داني چيزي که در شب پديدار مي شود، چيست؟
*همان ستاره درخشاني است که پرده ظلمت را مي شکافد.
*هيچ کس نيست مگر اينکه بر او نگهباني است.
*آيا با تأمل به شتر نمي نگرند که چگونه آفريده شده؟
*و به آسمان که چگونه بر افراشته شده؟
*و به کوه ها که چگونه در جاي خود نصب شده؟
*و به زمين که چگونه گسترده شده؟
*سوگند به سپيده دم
*و به شب هاي ده گانه
*و به زوج و فرد
*و به شب هنگامي که مي گذرد.
*آيا در آنچه گفته شد، سوگندي براي خردمند هست؟
+ نوشته شده در پنج شنبه 22 آذر 1397برچسب:قرآن,ترجمه,جهان هستی,هفت آسمان,کره,زمین,ماه,ستاره,خورشید,باد,باران, ساعت 10:44 توسط آزاده یاسینی


داستان حضرت یوسف در قرآن

*آن گاه که يوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه برايم سجده کردند!

*گفت: اي پسرک من! خواب خود را براي برادرانت مگو که نقشه اي خطرناک بر ضد تو به کار مي بندند، بدون شک شيطان براي انسان دشمني آشکار است.
*و اين چنين پروردگارت تو را برمي گزيند و از تفسير خواب ها به تو مي آموزد، و نعمتش را بر تو و بر آل يعقوب تمام مي کند، چنانکه پيش از اين بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام کرد؛ يقيناً پروردگارت دانا و حکيم است.
*بي ترديد يوسف و برادرانش نشانه هايي براي مردم کنجکاو است.
*هنگامي را که برادران گفتند: با اينکه ما گروهي نيرومنديم، يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما محبوب ترند، و قطعاً پدرمان در اشتباه روشن و آشکاري است.
*يوسف را بکشيد و يا او را در سرزمين نامعلومي بيندازيد، تا توجه و محبت پدرتان فقط معطوف به شما شود. و پس از اين گناه مردمي شايسته خواهيد شد.
*يکي از آنان گفت: يوسف را نکشيد، اگر مي خواهيد کاري بر ضد او انجام دهيد، وي را در مخفي گاه آن چاه اندازيد، که برخي رهگذران او را برگيرند.
*گفتند: اي پدر! تو را چه شده که ما را نسبت به يوسف امين نمي داني با اينکه ما بدون ترديد خيرخواه اوييم.
*فردا او را با ما روانه کن تا بگردد و بازي کند، قطعاً ما حافظ و نگهبان او خواهيم بود.
*گفت: بردن او مرا سخت اندوهگين مي کند، و مي ترسم شما از او غفلت کنيد و گرگ، او را بخورد.
* گفتند: اگر با بودن ما که گروهي نيرومنديم، گرگ او را بخورد، يقيناً ما در اين صورت زيانکار و بي مقداريم.
*هنگامي كه او را با خود بردند، و تصميم گرفتند وي را در مخفي گاه چاه قرار دهند ما به او وحي فرستاديم كه آنها را در آينده از اين كارشان باخبر خواهي ساخت، در حالي كه آنها نمي‏دانند.
*و شبان گاه گريه کنان نزد پدر آمدند.
*گفتند: اي پدر! ما يوسف را در کنار بار و کالاي خود نهاديم و براي مسابقه رفتيم؛ پس گرگ، او را خورد و تو ما را تصديق نخواهي کرد اگرچه راست بگوييم!
*و پيراهن او را با خوني دروغين آوردند، گفت: هوسهاي نفساني شما اين كار را برايتان آراسته! من صبر جميل مي‏كنم و از خداوند در برابر آنچه شما مي‏گوئيد ياري مي‏طلبم.
*و کارواني آمد، پس آب آورشان را فرستادند، او دلوش را به چاه انداخت، گفت: مژده! اين پسري نورس است! و او را به عنوان کالا پنهان کردند؛ و خدا به آنچه مي خواستند انجام دهند، دانا بود.
*و او را به بهايي ناچيز، درهمي چند فروختند و نسبت به او بي رغبت بودند.
*آن مرد مصري که يوسف را خريد، به همسرش گفت: جايگاهش را گرامي دار، اميد است به ما سودي دهد، يا او را به فرزندي انتخاب کنيم. اين گونه يوسف را در سرزمين مصر مکنت بخشيديم و به او از تعبير خواب ها بياموزيم؛ و خدا بر کار خود چيره و غالب است، ولي بيشتر مردم نمي دانند.
*و هنگامي که يوسف به سنّ کمال رسيد، حکمت و دانش به او عطا کرديم، و ما نيکوکاران را اين گونه پاداش مي دهيم.
*و آن که يوسف در خانه اش بود، از يوسف با نرمي و مهرباني خواستار کام جويي شد، و همه درهاي کاخ را بست و به او گفت: پيش بيا يوسف گفت: پناه به خدا، او پروردگار من است، جايگاهم را نيکو داشت، به يقين ستمکاران رستگار نمي شوند.
*بانوي کاخ به يوسف حمله کرد و يوسف هم اگر برهان پروردگارش را نديده بود به او حمله مي کرد. اين گونه تا زد و خورد و عمل خلاف عفت آن بانو را از او بگردانيم؛ زيرا او از بندگان خالص شده ما بود.
*و هر دو به سوي در کاخ پيشي گرفتند، و بانو پيراهن يوسف را از پشت پاره کرد و در کنار در به شوهر وي برخوردند؛ بانو به شوهرش گفت: کسي که نسبت به خانواده ات قصد بدي داشته باشد، کيفرش جز زندان يا شکنجه دردناک .
*يوسف گفت: او از من خواستار کام جويي شد. و گواهي از خاندان بانو چنين داوري کرد: اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده، بانو راست مي گويد و يوسف دروغگوست.
*و اگر پيراهنش از پشت پاره شده، بانو دروغ مي گويد و يوسف راستگوست.
*پس همسر بانو چون ديد پيراهن يوسف از پشت پاره شده، گفت: اين از نيرنگ شما است، بي ترديد نيرنگ شما بزرگ است.
*يوسفا! اين داستان را نديده بگير. و تو از گناهت استغفار کن؛ زيرا تو از خطاکاراني.
*و گروهي از زنان در شهر شايع کردند که همسر عزيز در حالي که عشق آن نوجوان در درون قلبش نفوذ کرده از او درخواست کام جويي مي کند؛ يقيناً ما او را در گمراهي آشکاري مي بينيم.
* پس هنگامي که بانوي کاخ گفتارِ مکرآميز آنان را شنيد به مهماني دعوتشان کرد، و براي آنان تکيه گاه آماده نمود و به هر يک از آنان کاردي داد و به يوسف گفت: به مجلس آنان در آي. هنگامي که او را ديدند به حقيقت در نظرشان بزرگ يافتند و دست هايشان را بريدند و گفتند: حاشا که اين بشر باشد! او جز فرشته اي بزرگوار نيست.
* بانوي کاخ گفت: اين همان کسي است که مرا درباره عشق او سرزنش کرديد. به راستي من از او خواستار کام جويي شدم، ولي او در برابر خواست من به شدت خودداري کرد، و اگر فرمانم را اجرا نکند يقيناً خوار و حقير به زندان خواهد رفت.
*يوسف گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوب تر است از عملي که مرا به آن مي خوانند، و اگر نيرنگشان را از من نگرداني به آنان رغبت مي کنم و از نادانان مي شوم.
*پس پروردگارش خواسته اش را اجابت کرد و نيرنگ زنان را از او بگردانيد؛ زيرا خدا شنوا و داناست.
*آن گاه آنان پس از آنکه نشانه ها را ديده بودند، عزمشان بر اين جزم شد که تا مدتي او را به زندان اندازند.
*و دو غلام با يوسف به زندان افتادند. يکي از آن دو نفر گفت: من پي در پي خواب مي بينم که شراب، مي فشارم، و ديگري گفت: من خواب مي بينم که بر سر خود نان حمل مي کنم پرندگان از آن مي خورند، از تعبير آن ما را خبر ده؛ زيرا ما تو را از نيکوکاران مي دانيم.
* گفت: هيچ جيره غذايي براي شما نمي آيد مگر آنکه من شما را پيش از آمدنش از تعبير آن خواب آگاه مي کنم، اين از حقايقي است که خدا به من آموخته است؛ زيرا من آيين مردمي را که به خدا ايمان ندارند و به سراي آخرت کافرند، رها کرده ام.
*و از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروي کرده ام، براي ما شايسته نيست که چيزي را شريک خدا قرار دهيم. اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است، ولي بيشتر مردم ناسپاسند.
*اي دو يار زندان! آيا معبودان متعدد و متفرق بهتر است يا خداي يگانه مقتدر؟
*شما به جاي خدا جز با نام هايي بي اثر و بي معنا که خود و پدرانتان آنها را نامگذاري کرده ايد نمي پرستيد، خدا هيچ دليلي نازل نکرده است. حکم فقط ويژه خداست، او فرمان داده که جز او را نپرستيد. دين درست و راست و آيين پابرجا و حق همين است، ولي بيشتر مردم نمي دانند.
*اي دو يار زندان! اما يکي از شما سرور خود را شراب مي نوشاند، اما ديگري به دار آويخته مي شود و پرندگان از سر او خواهند خورد. تعبير خوابي که از من جويا شديد، تحققّش قطعي و انجامش حتمي شده است.
*و به يکي از آن دو نفر که دانست آزاد مي شود، گفت: مرا نزد سرور خود ياد کن. ولي شيطان ياد کردنِ از يوسف را نزد سرورش از ياد او برد؛ در نتيجه چند سالي در زندان ماند.
*و پادشاه گفت: پي در پي در خواب مي بينم که هفت گاو لاغر، هفت گاو فربه را مي خورند، و نيز هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک را مشاهده مي کنم؛ شما اي بزرگان! اگر تعبير خواب مي دانيد درباره خوابم نظر دهيد.
*گفتند: خواب هايي پريشان و آشفته است و ما به تعبير خواب هاي پريشان و آشفته دانا نيستيم.
*از آن دو زنداني آنکه آزاد شده بود و پس از مدتي به ياد آورد گفت: من يقيناً شما را از تعبير آن آگاه مي کنم، پس بفرستيد.
*تو اي يوسف! اي راستگوي درباره هفت گاو فربه که هفت لاغر آنان را مي خورند، و هفت خوشه سبز و خشک ديگر، نظرت را براي ما بيان کن. اميد است نزد مردم برگردم، باشد که آگاه شوند.
*گفت: هفت سال با تلاش پي گير زراعت کنيد، پس آنچه را درو کرديد جز اندکي که خوراک شماست در خوشه اش باقي گذاريد.
*سپس بعد از آن هفت سال سخت و دشوار مي آيد که آنچه را براي آن ذخيره کرده ايد مگر اندکي که براي کاشتن نگهداري مي کنيد، مي خوريد.
*آن گاه بعد از آن سالي مي آيد که مردم در آن باران يابند و در آن عصاره ميوه مي گيرند.
*و پادشاه گفت: يوسف را نزد من آوريد. هنگامي که فرستاده نزد يوسف آمد، يوسف گفت: نزد سرورت بازگرد و از او بپرس حال و داستان زناني که دست هاي خود را بريدند، چه بود؟ يقيناً پروردگارم به نيرنگ آنان داناست.
*گفت: داستان شما هنگامي که يوسف را به کام جويي دعوت کرديد چيست؟ گفتند: پاک و منزّه است خدا! ما هيچ بدي در او سراغ نداريم. همسر عزيز گفت: اکنون حق به خوبي آشکار شد، من از او درخواست کام جويي کردم، يقيناً يوسف از راستگويان است.
*و اين اعتراف براي اين است که يوسف بداند من در غياب او به وي خيانت نورزيدم و اينکه خدا نيرنگ خيانت کاران را به نتيجه نمي رساند.
*من خود را از گناه تبرئه نمي کنم؛ زيرا نفس طغيان گر، بسيار به بدي فرمان مي دهد مگر زماني که پروردگارم رحم کند؛ زيرا پروردگارم بسيار آمرزنده و مهربان است.
*و پادشاه گفت: يوسف را نزد من آوريد تا او را براي کارهاي خود برگزينم. پس هنگامي که با يوسف سخن گفت به او اعلام کرد: تو امروز نزد ما داراي منزلت ومقامي و اميني.
*يوسف گفت: مرا سرپرست خزانه هاي اين سرزمين قرار ده؛ زيرا من نگهبان دانايي هستم.
*اين گونه يوسف را در سرزمين مکانت و قدرت داديم که هر جاي آن بخواهد اقامت نمايد. رحمت خود را به هر کس که بخواهيم مي رسانيم و پاداش نيکوکاران را تباه نمي کنيم.
*و يقيناً پاداش آخرت براي کساني که ايمان آورده اند وهمواره پرهيزکاري مي کردند، بهتر است.
*و برادران يوسف آمدند وبر او وارد شدند. پس او آنان را شناخت وآنان او را نشناختند.
*و هنگامي که زاد و توشه آنان را در اختيارشان قرار داد، گفت: برادر پدري خود را نزد من آوريد، آيا نمي بينيد که من پيمانه را کامل و تمام مي پردازم و بهتر از هر کس مهمانداري مي کنم؟
*پس اگر او را نزد من نياوريد، هيچ پيمانه اي پيش من نداريد و نزديک من نياييد.
*گفتند: مي کوشيم رضايت پدرش را به آوردن او جلب کنيم، و يقيناً اين کار را انجام خواهيم داد.
*و به کارگزاران و گماشتگانش گفت: اموالشان را در بارهايشان بگذاريد، اميد است وقتي به خاندان خود برگشتند آن را بشناسند، باشد که دوباره برگردند.
*پس هنگامي که به سوي پدرشان بازگشتند، گفتند: اي پدر! پيمانه از ما منع شد، پس برادرمان را با ما روانه کن تا پيمانه بگيريم، يقيناً ما او را حفظ خواهيم کرد.
*گفت: آيا همان گونه که شما را پيش از اين نسبت به برادرش امين پنداشتم، درباره او هم امين پندارم؟ پس خدا بهترين نگهبان است و او مهربان ترين مهربانان است.
*و هنگامي که کالايشان را گشودند، ديدند اموالشان را به آنان بازگردانده اند، گفتند: اي پدر! چه مي خواهيم؟ اين اموال ماست که به ما بازگردانده و ما براي خانواده خود آذوقه مي آوريم و برادرمان را حفظ مي کنيم، و بار شتري اضافه مي کنيم و آن باري ناچيز است.
*گفت: برادرتان را همراه شما نمي فرستم تا اينکه پيمان محکمي از خدا به من بسپاريد که او را حتماً به من بازگردانيد، مگر اينکه نتوانيد. پس هنگامي که پيمان استوارشان را به پدر سپردند، گفت: خدا بر آنچه مي گوييم، وکيل است.
*و گفت: اي پسرانم! از يک در وارد نشويد بلکه از درهاي متعدد وارد شويد، و البته من نمي توانم هيچ حادثه اي را که از سوي خدا براي شما رقم خورده از شما برطرف کنم، حکم فقط ويژه خداست، بر او توکل کرده ام، و توکل کنندگان بايد به خدا توکل کنند.
*هنگامي که فرزندان يعقوب از آنجايي که پدرشان دستور داده بود، وارد شدند، تدبير يعقوب نمي توانست هيچ حادثه اي را که از سوي خدا رقم خورده بود، از آنان برطرف کند جز خواسته اي که در دل يعقوب بود که خدا آن را به انجام رساند، يعقوب به سبب آنکه تعليمش داده بوديم از دانشي برخوردار بود ولي بيشتر مردم نمي دانند.
*و هنگامي که بر يوسف وارد شدند، برادرش را کنار خود جاي داد، گفت: بي ترديد من برادر تو هستم، بنابراين بر آنچه آنان همواره انجام مي دادند اندوهگين مباش.
*پس هنگامي که بارشان را آماده کرد، آبخوري را در بار برادرش گذاشت. سپس ندا دهنده اي بانگ زد: اي کاروان! يقيناً شما دزد هستيد!
*کاروانيان روي به گماشتگان کردند و گفتند: چه چيزي گم کرده ايد؟
*گفتند: آبخوري شاه را گم کرده ايم و هر کس آن را بياورد، يک بار شتر مژدگاني اوست و من ضامن آن هستم.
*گفتند: به خدا سوگند شما به خوبي دانستيد که ما نيامده ايم در اين سرزمين فساد کنيم، و هيچ گاه دزد نبوده ايم.
*گماشتگان گفتند: اگر شما دروغگو باشيد کيفرش چيست؟
*گفتند: کسي که آبخوري در بار و بنه اش پيدا شود، کيفرش خود اوست . ما ستمکاران را به همين صورت کيفر مي دهيم.
*پس پيش از بارِ برادرش، شروع به بارهاي برادران کرد، آن گاه آبخوري پادشاه را از بار برادرش بيرون آورد. ما اين گونه براي يوسف چاره انديشي نموديم؛ زيرا او نمي توانست بر پايه قوانين پادشاه برادرش را بازداشت کند مگر اينکه خدا بخواهد. هر که را بخواهيم درجاتي بالا مي بريم و برتر از هر صاحب دانشي، دانشمندي است.
*گفتند اگر او دزدي كرده برادرش نيز قبل از او دزدي كرده، يوسف  اين را در درون خود پنهان داشت و براي آنها اظهار نداشت گفت شما بدتر هستيد و خدا از آنچه توصيف مي‏كنيد آگاه تر است.
*گفتند: اي عزيز! او را پدري سالخورده و بزرگوار است، پس يکي از ما را به جاي او بازداشت کن، بي ترديد ما تو را از نيکوکاران مي بينيم.
*گفت: پناه بر خدا از اينکه بازداشت کنيم مگر کسي را که متاع خود را نزد وي يافته ايم، که در اين صورت ستمکار خواهيم بود.
*پس هنگامي که از عزيز مأيوس شدند، در کناري به گفتگوي پنهان پرداختند. بزرگشان گفت: آيا ندانستيد که پدرتان از شما پيمان استوار خدايي گرفت و پيش تر هم درباره يوسف کوتاهي کرديد، بنابراين من هرگز از اين سرزمين بيرون نمي آيم تا پدرم به من اجازه دهد، يا خدا درباره من حکم کند؛ و او بهترين حکم کنندگان است.
*شما به سوي پدرتان بازگرديد، پس به او بگوييد: اي پدر! بدون شک پسرت دزدي کرد، و ما جز به آنچه دانستيم گواهي نداديم وحافظ ونگهبان نهان هم نبوديم.
*حقيقت را از شهري که در آن بوديم و از کارواني که با آن آمديم بپرس؛ و يقيناً ما راستگوييم.
*گفت: بلکه نفوس شما کاري را در نظرتان آراست پس من بدون جزع و بيتابي شکيبايي مي ورزم، اميد است خدا همه آنان را پيش من آرد؛ زيرا او بي ترديد، دانا و حکيم است.
*و از آنان کناره گرفت و گفت: دريغا بر يوسف! و در حالي که از غصّه لبريز بود دو چشمش از اندوه، سپيد شد.
*گفتند: به خدا آن قدر از يوسف ياد مي کني تا سخت ناتوان شوي يا جانت را از دست بدهي.
*گفت: شکوه اندوه شديد و غم و غصه ام را فقط به خدا مي برم و از خدا مي دانم آنچه را که شما نمي دانيد.
*اي پسرانم! برويد آن گاه از يوسف و برادرش جستجو کنيد و از رحمت خدا مأيوس نباشيد؛ زيرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأيوس نمي شوند.
*پس هنگامي که بر يوسف وارد شدند، گفتند: عزيزا! از سختي به ما و خانواده ما گزند و آسيب رسيده و مال ناچيزي آورده ايم، پس پيمانه ما را کامل بده و بر ما صدقه بخش؛ زيرا خدا صدقه دهندگان را پاداش مي دهد.
*گفت: آيا زماني که نادان بوديد، دانستيد با يوسف و برادرش چه کرديد؟
*گفتند: شگفتا! آيا تو خود يوسفي؟! گفت: من يوسفم و اين برادر من است، همانا خدا بر ما منت نهاده است؛ بي ترديد هر کس پرهيزکاري کند و شکيبايي ورزد، زيرا خدا پاداش نيکوکاران را تباه نمي کند.
*گفتند: به خدا سوگند يقيناً که خدا تو را بر ما برتري بخشيد و به راستي که ما خطاکار بوديم.
*گفت: امروز هيچ ملامت و سرزنشي بر شما نيست، خدا شما را مي آمرزد و او مهربان ترين مهربانان است.
*اين پيراهنم را ببريد، و روي صورت پدرم بيندازيد، او بينا مي شود و همه خاندانتان را نزد من آوريد.
*و زماني که کاروان رهسپار شد، پدرشان گفت: بي ترديد، بوي يوسف را مي يابم اگر مرا سبک عقل ندانيد.
*گفتند: به خدا سوگند تو در همان خطا و گمراهي ديرينت هستي.
*پس هنگامي که مژده رسان آمد، پيراهن را بر صورت او افکند و او دوباره بينا شد، گفت: آيا به شما نگفتم که من از خدا حقايقي مي دانم که شما نمي دانيد؟
*گفتند: اي پدر! آمرزش گناهانمان را بخواه، بي ترديد ما خطاکار بوده ايم.
* گفت: براي شما از پروردگارم درخواست آمرزش خواهم کرد؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
*پس زماني که بر يوسف وارد شدند، پدر و مادرش را کنار خود جاي داد و گفت: همگي با خواست خدا در کمال امنيت وارد مصر شويد.
*و پدر و مادرش را بر تخت بالا برد و همه براي او به سجده افتادند و گفت: اي پدر! اين تعبير خواب پيشين من است که پروردگارم آن را تحقق داد، و يقيناً به من احسان کرد که از زندان رهاييم بخشيد، و شما را پس از آنکه شيطان ميان من و برادرانم فتنه انداخت، از آن بيابان نزد من آورد، پروردگارم براي هر چه بخواهد با لطف برخورد مي کند؛ زيرا او دانا و حکيم است.
*پروردگارا! تو بخشي از فرمانروايي را به من عطا کردي و برخي از تعبير خواب ها را به من آموختي. اي پديد آورنده آسمان ها و زمين! تو در دنيا و آخرت سرپرست و يار مني در حالي که تسليم باشم جانم را بگير، و به شايستگان مُلحقم کن.
*اين از سرگذشت هاي پرفايده غيب است که به تو وحي مي کنيم، و تو هنگامي که آنان در کارشان تصميم گرفتند و نيرنگ مي کردند، نزدشان نبودي.
*و پيش از تو جز مرداني از اهل آبادي ها را که به آنان وحي مي نموديم نفرستاديم. آيا به گردش و سفر در زمين نرفتند تا با تأمل بنگرند که عاقبت کساني که پيش از آنان بودند چگونه بود؟ و مسلماً سراي آخرت براي کساني که پرهيزکاري کردند، بهتر است؛ آيا نمي انديشيد؟
*بي ترديد يوسف پيش از اين دلايل روشني براي شما آورد، ولي شما همواره نسبت به آنچه که آورده بود در ترديد بوديد، تا زماني که از دنيا رفت،گفتيد: خدا هرگز بعد از او پيامبري مبعوث نخواهد کرد، اين گونه خدا هر اسراف کار ترديد کننده اي را گمراه مي کند.


 


داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا در قرآن

*و داود و سليمان را زماني که درباره آن کشتزار که شبانه گوسفندان قوم در آن چريده بودند، داوري مي کردند، و ما گواه داوري آنان بوديم.

* پس آن را به سليمان فهمانديم، و هر يک را حکمت و دانش عطا کرديم، و کوه ها و پرندگان را رام و مسخّر کرديم که همواره با داود تسبيح مي گفتند، و ما انجام دهنده بوديم.
*و براي سليمان، تندباد را رام و مسخّر کرديم که به فرمانش به سوي آن سرزميني که در آن برکت نهاديم، حرکت مي کرد و ما همواره به همه چيز داناييم.
*و از شيطان ها کساني را رام و مسخّر او کرديم که برايش غوّاصي و کارهايي غير از آن انجام مي دادند، و ما نگهبان آنان بوديم.
*و يقيناً ما به داود و سليمان، دانش داديم، و آن دو گفتند: همه ستايش ها ويژه خداست، همان که ما را بر بسياري از بندگان مؤمن خود برتري عطا کرده است،
*و سليمان وارث داود شد و گفت: اي مردم! زبان و منطق پرندگان را به ما آموخته اند، و از هر چيزي به ما عطا کرده اند، يقيناً اين امتياز و برتري آشکاري است.
*و براي سليمان، سپاهيانش از پريان و آدميان و پرندگان گردآوري شدند، تا گروه هاي ديگر به آنان ملحق شوند؛
*تا به وادي مورچگان درآمدند. مورچه اي گفت: اي مورچگان! به خانه هايتان درآييد تا سليمان و سپاهيانش ناآگاهانه شما را پايمال نکنند.
*پس سليمان از گفته اش با تبسم، حالت خنده به خود گرفت، و گفت: پروردگارا! به من الهام کن تا شکر نعمتي را که به من و پدر و مادرم عطا کرده اي به جاي آورم، و اينکه کار شايسته اي که آن را بپسندي انجام دهم، و مرا به رحمتت در ميان بندگان شايسته ات درآور.
*و جوياي پرندگان شد پس گفت: مرا چه شده که هدهد را نمي بينم يا از غايبان است؟
*قطعاً او را عذابي سخت خواهم کرد يا او را سر مي برم، يا بايد دليلي روشن برايم بياورد.
*پس زماني نه چندان دور درنگ کرد پس گفت: من به چيزي آگاهي يافته ام که تو به آن آگاهي نيافته اي، و از سبا خبري مهم و يقيني برايت آورده ام.
*به راستي من زني را يافتم که بر آنان حکومت مي کند، و از هر چيزي به او داده اند و تختي بزرگ دارد،
*او و قومش را يافتم که به جاي خدا براي خورشيد سجده مي کنند و شيطان، اعمال را براي آنان آراسته و در نتيجه آنان را از راه بازداشته است به اين سبب هدايت نمي يابند،
*تا براي خدا سجده نکنند، همان که نهان در آسمان ها و زمين را بيرون مي آورد و آنچه را پنهان مي داريد و آنچه را آشکار مي کنيد، مي داند.
*خداي يکتا که معبودي جز او نيست، پروردگار عرش بزرگ است.
*گفت: به زودي تأمل و بررسي مي کنم که آيا راست گفته اي يا از دروغگوياني،
*اين نامه مرا ببر و به سوي آنان بيفکن، سپس به دور از ديدگان آنان خود را کناري بگير و بنگر چه پاسخي مي دهند؟
*گفت: اي سران و اشراف! همانا نامه اي نيکو و با ارزشي به سوي من افکنده اند،
*يقيناً اين نامه از سوي سليمان است و سرآغازش به نام خداي رحمان و رحيم است،
*توصيه من اين است برتري جوئي نسبت به من نكنيد و به سوي من آئيد در حالي كه تسليم حق هستيد.
*گفت: اي سران و اشراف! در کارم به من نظر دهيد تا شما نزد من حضور داشتيد، من فيصله دهنده کاري نبوده ام.
*گفتند: ما داراي قدرت و مالک وسايل رزمي سختي هستيم، پس بنگر چه فرمان مي دهي؟
*گفت: همانا پادشاهان هنگامي که وارد شهري مي شوند، آن را تباه مي کنند و عزيزان اهلش را به ذلت و خواري مي نشانند و همواره چنين مي کنند!
*من به سوي آنان هديه اي مي فرستم، پس با تأمل مي نگرم که فرستادگان با چه پاسخي بر مي گردند؟
*هنگامي که نزد سليمان آمد، گفت: آيا مرا با مالي ياري مي دهيد؟ آنچه خدا به من عطا کرده، بهتر است از آنچه به شما داده ، اين شماييد که با هديه خود شادماني مي کنيد،
*به سوي آنان بازگرد که ما حتماً با سپاهياني به سوي آنان خواهيم آمد که قدرت رويارويي با آن را ندارند، و آنان را در حالي که حقير و بي ارزش شده اند، با خواري و ذلت از آنجا بيرون مي کنيم.
*گفت: اي سران و اشراف! کدام يک از شما تخت او را پيش از آنکه همگي به حالت تسليم نزد من آيند، برايم مي آورد؟
*يکي از جنّيان کاردان و تيزهوش گفت: من آن را پيش از آنکه از مسند خود برخيزي نزد تو مي آورم، و من بر اين توانا و امينم،
*کسي که دانشي از کتاب نزد او بود گفت: من آن را پيش از آنکه پلک ديده ات به هم بخورد، نزد تو مي آورم.پس هنگامي که سليمان تخت را نزد خود پابرجا ديد، گفت: اين از فضل و احسان پروردگار من است، تا مرا بيازمايد که آيا سپاس گزارم يا بنده اي ناسپاسم؟ و هر کس که سپاس گزاري کند، به سود خود سپاس گزاري مي کند و هر کس ناسپاسي ورزد، زيرا پروردگارم بي نياز و کريم است.
*گفت: تختش را برايش ناشناس کنيد تا ببينيم آيا راه مي يابد، يا از کساني است که راه نمي يابند؟
*پس زماني که آمد، گفتند: آيا تخت تو نيز اين گونه است؟ گفت: گويا اين همان است!! و ما را پيش از اين آگاه کردند و تسليم شديم؛
*چيزي را که به جاي خدا مي پرستيد او را بازداشته بود؛ زيرا او از گروه کافران بود
*به او گفتند: به حياط قصر درآي. هنگامي که آن را ديد، پنداشت آبي فراوان است، پس دامن جامه از دو ساق پايش بالا زد ، سليمان گفت: اين محوطه اي است صاف و هموار از شيشه . گفت: پروردگارا! قطعاً من به خود ستم کردم، اينک همراه سليمان، تسليم خدا، پروردگار جهانيان شدم.
*و باد را براي سليمان ، که رفتن صبح گاهش يک ماه و رفتن شام گاهش يک ماه بود؛ و چشمه مس را براي او روان ساختيم، و گروهي از جن به اذن پروردگارش نزد او کار مي کردند، و هر کدام از آنان از فرمان ما سرپيچي مي کرد از عذاب سوزان به او مي چشانديم.
*براي او هرچه مي خواست، مي ساختند از معبدها، و مجسمه ها، و ظروف بزرگي مانند حوض ها، و ديگ هايي ثابت. اي خاندان داود! به خاطر سپاس گزاري عمل کنيد؛ و از بندگانم اندکي سپاس گزارند.
*پس هنگامي که مرگ را بر او مقرّر کرديم، جنيان را از مرگش جز موريانه اي که عصايش را مي خورد، آگاه نکرد؛ زماني که به روي زمين در افتاد، جنّيان فهميدند که اگر غيب مي دانستند در آن عذاب خوارکننده درنگ نمي کردند.
*يقيناً براي قوم سبا در جاي اقامتشان نشانه اي وجود داشت، دو باغ از طرف راست و چپ. از رزق و روزي پروردگارتان بخوريد، و براي او سپاس گزاري کنيد، سرزميني خوش و دلپذير ، و پروردگاري بسيار آمرزنده
*ولي روي گرداندند، در نتيجه سيل «عرم» را بر ضد آنان جاري کرديم ، و ما آن دو باغ پر حاصلشتان را به دو باغستاني تبديل کرديم که داراي ميوه هايي تلخ و درخت شوره گز و چيزي اندک از درخت سدر بودند!!
*اين را در برابر کفرشان به آنان کيفر داديم. آيا جز کفران کننده را کيفر مي دهيم؟
*و ميان مردم سبا و شهرهايي که در آن ها برکت نهاديم، آبادي هاي به هم پيوسته و نمايان قرار داديم، و سير و سفر را در آنان متناسب و به اندازه مقرّر داشتيم، شب ها و روزها با امنيت در آنها مسافرت کنيد.
*پس گفتند: پروردگارا! ميان سفرهاي ما، دوري و فاصله انداز. ، و بر خودشان ستم کردند، پس ما آنان را داستان هايي قرار داديم و جمعشان را به شدت متلاشي و تار و مار کرديم، همانا در اين براي هر صبرکننده سپاس گزاري عبرت هاست
*و سليمان را به داود بخشيديم، چه نيکو بنده اي بود به راستي او بسيار رجوع کننده بود.
*هنگامي را که در پايان روز اسب هاي چابک و تيزرو بر او عرضه کردند.
*گفت من اين اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم تا از ديدگانش پنهان شدند.
*آنها را به من بازگردانيد. پس به دست کشيدن به ساق ها و گردن هاي آنها پرداخت؛
*و به راستي سليمان را آزموديم، و بر تختش جسدي افکنديم ، آن گاه به درگاه خدا رجوع کرد
*گفت: پروردگارا! مرا بيامرز و حکومتي به من ببخش که بعد از من سزاوار هيچ کس نباشد؛ يقيناً تو بسيار بخشنده اي.
*پس باد را براي او مسخّر و رام کرديم که به فرمان او هر جا که مي خواست نرم و آرام روان مي شد.
*و هر بنّا و غواصي از شياطين را
*و ديگر شياطين را که با غل و زنجير به هم بسته بودند
*اين عطاي بي حساب ماست، بي حساب ببخش و دريغ کن.
*بي ترديد او نزد ما تقرب و منزلتي بلند و سرانجامي نيکو دارد.
+ نوشته شده در شنبه 17 شهريور 1397برچسب:قرآن,ملکه سبا,حضرت سلیمان,هدهد,تخت جواهر,حضرت داوود,کوه,پرنده,تندباد,شیطان,وادی مورچگان,خورشید,سجده,پرستش, ساعت 11:32 توسط آزاده یاسینی


داستان حضرت ابراهیم و نمرود در قرآن

*هنگامي که ابراهيم را پروردگارش به اموري آزمايش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانيد، پروردگارش فرمود: من تو را براي همه مردم پيشوا و امام قرار دادم. ابراهيم گفت: و از دودمانم .فرمود: پيمان من به ستمکاران نمي رسد.

*و هنگامي که ما اين خانه را براي همه مردم محل گردهمايي و جاي امن وامان قرار داديم، و از مقام ابراهيم جايگاهي براي نماز انتخاب کنيد. و به ابراهيم و اسماعيل سفارش کرديم که خانه ام را براي طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع کنندگان وسجده گذاران پاکيزه کنيد.
*و آن گاه که ابراهيم گفت: پروردگارا! اين را شهري امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند از هر نوع ميوه و محصول روزي بخش. خدا فرمود:هر که کفر ورزد بهره اندکي به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مي کشانم و آن بد بازگشت گاهي است.
*هنگامي كه ابراهيم و اسماعيل پايه‏ هاي خانه را بالا مي‏بردند پروردگارا! از ما بپذير تو شنوا و دانائي.
*پروردگارا! ما را تسليم خود قرار ده، و نيز از دودمان ما امتي که تسليم تو باشند پديد آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذير، که تو بسيار توبه پذير و مهرباني،پروردگارا! در ميان آنان پيامبري از خودشان برانگيز، که آيات تو را بر آنان بخواند، و آنان را کتاب و حکمت بياموزد، و پاکشان کند؛ زيرا تو تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*وکيست که از آيين ابراهيم روي گردان شود، جز کسي که خويش را به ناداني و سبک مغزي زند؟ يقيناً ما ابراهيم را در دنيا برگزيديم، و قطعاً در آخرت از شايستگان است.
* هنگامي که پروردگارش به او فرمود: تسليم باش. گفت: به پروردگار جهانيان تسليم شدم.
*و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آيين اسلام سفارش کردند که اي پسران من! يقيناً خدا اين دين را براي شما برگزيده، پس شما بايد جز در حالي که مسلمان باشيد، نميريد.
* آيا ننگريستي به کسي که چون خدا او را پادشاهي داده بود با ابراهيم درباره پروردگارش به مجادله و ستيز و گفتگوي بي منطق پرداخت؟! هنگامي که ابراهيم گفت: پروردگارم کسي است که زنده مي کند و مي ميراند گفت: من هم زنده مي کنم و مي ميرانم. ابراهيم گفت: مسلماً خدا خورشيد را از مشرق بيرون مي آورد، تو آن را از مغرب برآور! پس آنکه کافر شده بود، متحير و مبهوت شد. و خدا گروه ستم گر را  هدايت نمي کند.
*و هنگامي که ابراهيم گفت: پروردگارا! به من نشان ده که مردگان را چگونه زنده مي کني؟ فرمود: آيا  ايمان نياورده اي؟! گفت: چرا، ولي تا قلبم آرامش يابد.فرمود: پس چهار پرنده بگير و آنها را به خود نزديک کن، و بر هر کوهي بخشي از آنها را قرار ده، سپس آنها را بخوان که شتابان به سويت مي آيند؛ و بدان که يقيناً خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*اي اهل کتاب! چرا درباره ابراهيم مجادله و ستيز مي کنيد در حالي که تورات و انجيل بعد از او نازل شد؛ آيا نمي انديشيد؟!
*ابراهيم نه يهودي بود و نه نصراني، بلکه يکتاپرست و حق گرايي تسليم بود، و از مشرکان نبود.
*مسلماً نزديک ترين مردم به ابراهيم کساني اند که از او پيروي کردند، و اين پيامبر و کساني که ايمان آورده اند و خدا ياور و سرپرست مؤمنان است.
*بگو: خدا راست گفت. بنابراين از آيين ابراهيم که يکتاپرست و حق گرا بود و از مشرکان نبود، پيروي کنيد.
*يقيناً نخستين خانه اي که براي مردم نهاده شد، همان است که در مکه است، که پر برکت و وسيله هدايت براي جهانيان است.در آن نشانه هايي روشن مقام ابراهيم است؛ و هر که وارد آن شود در امان است؛ و خدا را حقّي ثابت و لازم بر عهده مردم است که آهنگ آن خانه کنند،کساني که بتوانند به سوي آن راه يابند، و هر که ناسپاسي ورزد؛ زيرا خدا از جهانيان بي نياز است.
*آيا آنان را بهره اي از حکومت است در اين صورت به اندازه گودي پشت هسته خرما به مردم نمي پردازند. بلکه آنان به مردم  به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد مي ورزند. تحقيقاً ما به خاندان ابراهيم کتاب و حکمت داديم، و به آنان فرمانروايي بزرگي بخشيديم.آن‌گاه برخي بدو گرويدند و برخي مانع ايمان به او شدند؛ پس کيفر آتش افروخته دوزخ بس است.
* و دين چه کسي بهتر است از آنکه همه وجودش را تسليم خدا کرده و نيکوکار است، و از آيين ابراهيم يکتاپرست حق گرا پيروي کرده است؟ وخدا ابراهيم را دوست خود گرفت.
*و هنگامي را که ابراهيم به پدرش آزر گفت: آيا بت هايي را به عنوان معبود خود انتخاب مي کني؟ قطعاً من تو را و قومت را در گمراهي آشکار مي بينم.و اين گونه فرمانروايي و مالکيّت و ربوبيّت خود را بر آسمان ها و زمين به ابراهيم نشان مي دهيم تا از يقين کنندگان شود.
*پس چون شب او را پوشانيد، ستاره اي ديد گفت: اين پروردگار من است؛ هنگامي که ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم.هنگامي که ماه را در حال طلوع ديد، گفت: اين پروردگار من است؛ چون ماه غروب کرد، گفت: يقيناً اگر پروردگارم مرا هدايت نکند بدون شک از گروه گمراهان خواهم بود.وقتي خورشيد را در حال طلوع ديد گفت: اين پروردگار من است، اين بزرگ تر است؛ و هنگامي که غروب کرد، گفت: اي قوم من! بي ترديد من از آنچه شريک خدا قرار مي دهيد، بيزارم.من به دور از انحراف و با قلبي حق گرا همه وجودم را به سوي کسي که آسمان ها و زمين را آفريد، متوجه کردم و از مشرکان نيستم.قومش با او به گفتگوي بي منطق و ستيز برخاستند، گفت: آيا درباره خدا با من گفتگوي بي منطق و ستيز مي کنيد و حال آنکه او مرا هدايت کرد؟ و من از آنچه که شما شريک او قرار مي دهيد نمي ترسم مگر آنکه پروردگارم چيزي را بخواهد، دانش پروردگارم همه چيز را فراگرفته است، آيا متذکّر نمي شويد؟چگونه از آنچه شما شريک او قرار داده ايد بترسم؟! در حالي که خود شما از اينکه چيزي را شريک خدا گرفته ايد که خدا هيچ دليلي بر حقّانيّت آن بر شما نازل نکرده نمي ترسيد، اگر حقايق را مي دانيد کدام يک از دو گروه به ايمني سزاوارترند؟
*کساني که ايمان آوردند و ايمانشان را به ستمي نياميختند، ايمني براي آنان است، و آنان راه يافتگانند.و آن حجت و برهان ما بود که به ابراهيم در برابر قومش عطا کرديم؛ هر که را بخواهيم درجاتي بالا مي بريم؛ زيرا پروردگارت حکيم و داناست.
*و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم، و نيز پيش از آن نوح را راه نموديم و داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را كه از زاد و رود او بودند، و بدين‏سان نيكوكاران را جزا مى‏دهيم‏.
*بگو: يقيناً پروردگارم مرا به راه راست هدايت کرد، به ديني پايدار و استوار، دين ابراهيم يکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود.
* و آمرزش خواهي ابراهيم براي پدرش جز به سبب وعده اي که به او داده بود، نبود چون براي او روشن شد که وي دشمن خداست از او بيزاري جست؛ يقيناً ابراهيم بسيار مهربان و بردبار بود.
*و به راستي فرستادگان ما ابراهيم را مژده آورده، سلام گفتند، او هم گفت: سلام . و درنگ نکرد تا گوساله اي بريان آورد.
*و چون ديد دست هايشان به سوي غذا دراز نمي شود، آنان را ناشناس يافت و از آنان احساس ترس و دلهره کرد، گفتند: مترس که ما به سوي قوم لوط فرستاده شده ايم.
*پس همسرش در حالي که ايستاده بود خنديد. پس او را به اسحاق و پس از اسحاق به يعقوب مژده داديم.
*گفت: اي واي بر من! آيا فرزند آورم در حالي که من پيرزنم و اين شوهر من است که در سنّ سالخوردگي است؟ يقيناً اين چيزي بسيار شگفت است!!
*گفتند: آيا از کار خدا شگفتي مي کني؟ رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است. يقيناً او ستوده و بزرگوار است.
*پس هنگامي که ترس و دلهره از ابراهيم برطرف شد و آن مژده به او رسيد، با ما درباره قوم لوط به گفتگو پرداخت.
*به راستي که ابراهيم بسيار بردبار و دلسوز و روي آورنده بود.
*اي ابراهيم! از اين درگذر؛ زيرا فرمان پروردگارت فرا رسيده و يقيناً آنان را عذابي بدون بازگشت خواهد آمد.
*و هنگامي را که ابراهيم گفت: پروردگارا! اين شهر را منطقه اي امن قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بت ها دور بدار.
*پروردگارا آنها بسياري از مردم را گمراه ساختند هر كس از من پيروي كند از من است و هر كس ‍ نافرماني من كند تو بخشنده و مهرباني.
*پروردگارا! من برخي از فرزندانم را در درّه اي بي کشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم؛ پروردگارا! براي اينکه نماز را بر پا دارند؛ پس دل هاي گروهي از مردم را به سوي آنان علاقمند و متمايل کن، و آنان را از انواع محصولات و ميوه ها روزي بخش، باشد که سپاس گزاري کنند.
*پروردگارا! يقيناً تو آنچه را ما پنهان مي داريم و آنچه را آشکار مي کنيم، مي داني و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست.
*همه ستايش ها ويژه خدايي است که اسماعيل واسحاق را در سنّ پيري به من بخشيد؛ يقيناً پروردگارم شنونده دعاست.
*پروردگارا! مرا بر پادارنده نماز قرار ده، و نيز از فرزندانم . و پروردگارا! دعايم را بپذير.
*پروردگارا! روزي که حساب برپا مي شود، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز.
*و نيز آنان را از مهمانان ابراهيم خبر ده. 
*هنگامي که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. گفت: ما از شما ترسانيم.
*گفتند: نترس که ما تو را به پسري دانا مژده مي دهيم.
*گفت: آيا با آنکه پيري به من رسيد، مژده ام مي دهيد؟ به چه مژده مي دهيد؟
*گفتند: تو را به بشارتي درست و به حق مژده داديم؛ بنابراين از نااميدان مباش.
*گفت: چه کسي جز گمراهان از رحمت پروردگارش نااميد مي شود؟!
*ابراهيم گفت: اي فرستادگان! کار مهم شما چيست؟ گفتند: ما به سوي قومي گنهکار فرستاده شده ايم. مگر خاندان لوط را که قطعاً همه آنان را نجات مي دهيم،مگر همسرش را که مقدّر کرده ايم از بازماندگان باشد.
*بدون ترديد، ابراهيم يک امت بود، براي خدا از روي فروتني فرمانبردار و حق گرا بود واز مشرکان نبود.
*سپاس گزار نعمت هاي او بود، خدا او را برگزيد وبه راهي راست راهنمايي اش کرد.
*و به او در دنيا نيكى بخشيديم و او در آخرت هم از شايستگان است‏.آن گاه به تو وحي کرديم که از آيين ابراهيم حق گرا پيروي کن که از مشرکان نبود.
*و در اين کتاب، ابراهيم را ياد کن، يقيناً او بسيار راستگو و پيامبر بود.
*آن گاه که به پدر اَش گفت: پدرم! چرا چيزي را که نمي شنود و نمي بيند و نمي تواند هيچ آسيب و گزندي را از تو برطرف کند، مي پرستي!؟
*پدرم! همانا براي من دانشي آمده که تو را نيامده؛ بنابراين از من پيروي کن تا تو را به راهي راست راهنمايي کنم.
*پدرم! شيطان را مپرست؛ زيرا شيطان همواره نسبت به خدا نافرمان است.
*پدرم! به يقين مي ترسم که عذابي از سوي خداي رحمان به تو برسد، و در نتيجه همنشين شيطان شوي.
*گفت: اي ابراهيم! آيا تو از معبودهاي من روي گرداني؟ اگر باز نايستي، قطعاً تو را سنگسار مي کنم، و زماني طولاني از من دور شو.
*ابراهيم گفت: سلام بر تو، به زودي از پروردگارم براي تو آمرزش مي خواهم؛ زيرا او همواره نسبت به من بسيار نيکوکار و مهربان است.
*و من از شما و معبوداني که به جاي خدا مي خوانيد، کناره مي گيرم و پروردگارم را مي خوانم، اميد است در خواندن پروردگارم محروم و بي بهره نباشم.
*پس هنگامي که از آنان و آنچه جز خدا مي پرستيدند، کناره گرفت، اسحاق ويعقوب را به او بخشيديم وهر يک را پيامبر قرار داديم.
*و به آنان از رحمت خود بخشيديم، وبراي آنان نامي نيک و ستايشي والامرتبه قرار داديم.
*و مسلماً پيش از اين به ابراهيم، رشد و هدايتي عطا کرديم؛ و ما به او دانا بوديم.
* زماني را که به پدرش و قومش گفت: اين مجسمه هايي که شما ملازم پرستش آنها شده ايد، چيست؟
*گفتند: پدرانمان را پرستش کنندگان آنها يافتيم
*گفت: به يقين شما و پدرانتان در گمراهي آشکاري هستيد.
*گفتند: آيا حق را براي ما آورده اي يا شوخي مي کني؟!
*گفت: بلکه پروردگارتان همان پروردگار آسمان ها و زمين است، همان که آنها را آفريد و من بر اين از گواهي دهندگانم.
*سوگند به خدا پس از آنکه پشت کرديد و رفتيد، درباره بت هايتان تدبيري خواهم کرد.
*پس بت ها را قطعه قطعه کرد و شکست مگر بت بزرگشان را که به آن مراجعه کنند.
*گفتند: چه کسي اين کار را با معبودانمان انجام داده است؟ به يقين او از ستمکاران است.
*گفتند: از جواني شنيديم که از بتان ما ياد مي کرد که به او ابراهيم مي گويند.
*گفتند: پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد تا آنان شهادت دهند.
*گفتند: اي ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين کرده اي؟
*گفت: بلکه بزرگشان اين کار را انجام داده است؛ پس اگر سخن مي گويند، از خودشان بپرسيد.
*پس آنان به خود آمدند و گفتند: شما خودتان ستمکاريد
*آن گاه سرافکنده و شرمسار شدند مسلماً تو مي داني که اينان سخن نمي گويند.
*گفت: آيا به جاي خدا چيزهايي را مي پرستيد که هيچ سود و زياني به شما نمي رسانند؟!
*اُف بر شما و بر آنچه به جاي خدا مي پرستيد؛ پس آيا نمي انديشيد؟
*گفتند: اگر مي خواهيد کاري انجام دهيد او را بسوزانيد، و معبودانتان را ياري دهيد.
*گفتيم: اي آتش! برابر ابراهيم سرد و بي آسيب باش!
*و بر ضد او نيرنگي سنگين به کار گرفتند پس آنان را زيانکارترين قرار داديم.
*و او و لوط را نجات داده و به سوي سرزميني که در آن براي جهانيان برکت نهاده ايم، برديم.
*و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايي افزون، به او بخشيديم و همه را افرادي شايسته قرارداديم.
*و آنان را پيشواياني قرار داديم که به فرمان ما هدايت مي کردند، و انجام دادن کارهاي نيک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحي کرديم، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند.
*و هنگامي را که جاي خانه را براي ابراهيم آماده کرديم که هيچ چيز را شريک من قرار مده و خانه ام را براي طواف کنندگان و قيام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکيزه گردان.
*و در ميان مردم براي حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريک اندام که از هر راه دور مي آيند، به سوي تو آيند.
*و در راه خدا چنان که شايسته جهاد است، جهاد کنيد؛ او شما را برگزيد و بر شما در دين هيچ مشقت و سختي قرار نداد. آيين پدرتان ابراهيم، او شما را پيش از اين «مسلمان» ناميد و در اين تا پيامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشيد؛ پس نماز را برپا داريد و زکات را بپردازيد و به خدا تمسّک جوييد. او سرپرست و ياور شماست؛ چه خوب سرپرست و ياوري و چه نيکو ياري دهنده اي است.
*و سرگذشت مهم ابراهيم را بر آنان بخوان،
*هنگامي که به پدرش وقومش گفت: چه چيز را مي پرستيد؟
*گفتند: بت هايي را مي پرستيم و همواره ملازم پرستش آنها هستيم.
*گفت: آيا هنگامي که آنها را مي خوانيد، سخن شما را مي شنوند؟
*يا به شما سود و زياني مي رسانند؟
*گفتند: نه، بلکه پدرانمان را يافتيم که به اين صورت عبادت مي کردند!
*گفت: پس آيا مي دانيد که آنچه مي پرستيد،
*هم شما و هم پدران پيشين شما
*هم آنان قطعاً دشمن منند ، جز پروردگار جهانيان
*همان کسي که مرا آفريد و هم او مرا هدايت مي کند،
*و آنکه او طعامم مي دهد و سيرابم مي کند
*و هنگامي که بيمار مي شوم، او شفايم مي دهد
*و آنکه مرا مي ميراند سپس زنده ام مي کند
*و آنکه اميد دارم روز جزا خطايم را بر من بيامرزد.
*پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شايستگان ملحق کن.
*و براي من در آيندگان نامي نيک و ستايشي والا مرتبه قرار ده،
*و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان،
*و پدرم را بيامرز که او از گمراهان است،
*و روزي که برانگيخته مي شوند، رسوايم مکن؛
*روزي که هيچ مال و اولادي سود نمي دهد،
*مگر کسي که دلي سالم به پيشگاه خدا بياورد،
*و آن روز بهشت را براي پرهيزکاران نزديک آورند،
*و آتش برافروخته را براي گمراهان آشکار کنند،
*و به آنان گويند: آنچه را مي پرستيديد، کجايند؟
*به جاي خدا؟! آيا شما را ياري مي دهند؟ يا از خود مي توانند دفع عذاب کنند؟
*پس آن بت ها و گمراهان به رو در آتش افروخته افکنده مي شوند،
*با همه سپاهيان ابليس،
*در حالي که در آن با هم ستيز و نزاع مي کنند مي گويند:
*به خدا سوگند که ما در گمراهي آشکاري بوديم،
*که شما را با پروردگار جهانيان برابر و مساوي قرار مي داديم،
*و ما را جز مجرمان گمراه نکردند،
*در نتيجه براي ما نه شفيعاني است،
*و نه يک دوست نزديک و صميمي،
*پس اي کاش براي ما بازگشتي بود تا از مؤمنان مي شديم.
*بي ترديد در اين سرگذشت، عبرتي بزرگ وجود دارد، و بيشترشان مؤمن نبودند،
*و يقيناً پروردگارت همان تواناي شکست ناپذير و مهربان است.
*و ابراهيم را آن گاه به قومش گفت: خدا را بپرستيد و از او پروا کنيد، اين براي شما بهتر است، اگر بدانيد؛
*جز اين نيست که شما به جاي خدا بت هايي را مي پرستيد و دروغي را مي سازيد، بي ترديد کساني را که به جاي خدا مي پرستيد، رزقي را براي شما مالک نيستند ، پس رزق را نزد خدا بجوييد و او را بندگي کنيد و او را شکر کنيد که به سوي او بازگردانده مي شويد،
*و اگر تکذيب کنيد ؛ زيرا امت هايي پيش از شما نيز تکذيب کردند، و بر عهده پيامبر جز رساندن آشکار نيست.
*پس جواب قوم ابراهيم جز اين نبود که گفتند: او را بکشيد يا بسوزانيدش. پس خدا او را از آن آتش رهايي بخشيد، مسلماً در اين براي مردمي که ايمان دارند، عبرت هاست،
*و گفت: جز اين نيست که به جاي خدا بتهايي را گرفته ايد دوستي ميان خودتان در زندگي دنياست، سپس روز قيامت برخي از شما برخي ديگر را انکار مي کنند، و بعضي از شما بعضي ديگر را لعنت مي نمايند، و جايگاه شما آتش است، و براي شما هيچ ياوري نخواهد بود.
*پس لوط به ابراهيم ايمان آورد، و گفت: به درستي که من به سوي پروردگارم مهاجرت مي کنم، که فقط او تواناي شکست ناپذير و حکيم است.
*و اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و پيامبري و کتاب را در نسلش قرار داديم و پاداشش را در دنيا به او داديم، و بي ترديد او در آخرت از زمره شايستگان است.
*و زماني که فرستادگان ما با بشارت نزد ابراهيم آمدند، گفتند: ما يقيناً اهل شهر- قوم لوط- را نابود مي کنيم؛ زيرا اهل آن ستمکارند.
*و به راستي ابراهيم از پيروان نوح بود،
*هنگامي که با دلي پاک به سوي پروردگارش آمد.
*هنگامي را که به پدر و قومش گفت: چيست آنچه مي پرستيد؟
*آيا به جاي خدا معبودان دروغين را مي خواهيد.
*پس گمانتان به پروردگار جهانيان چيست؟
*نگاهي به ستارگان انداخت،
*و گفت: به راستي من بيمارم.
*پس پشت کنان از او روي گرداندند.
*او هم مخفيانه به سوي بت هايشان رفت و گفت: آيا غذا نمي خوريد؟
*شما را چه شده که سخن نمي گوييد؟
*پس با دست راست ضربه اي کاري بر آنها کوبيد 
*مردم با شتاب به سوي او آمدند.
*گفت: آيا آنچه را مي تراشيد، مي پرستيد؟!
*در حالي که خدا شما را و آنچه را مي سازيد، آفريده است.
*گفتند: براي او بنايي بسازيد پس او را در آتش شعله ور بيندازيد.
*پس خواستند به او نيرنگي زنند، ولي ما آنان را پست و شکست خورده کرديم.
*گفت: به راستي من به سوي پروردگارم مي روم، و به زودي مرا راهنمايي خواهد کرد.
*پروردگارا! مرا فرزندي که از صالحان باشد عطا کن.
*پس ما او را به پسري بردبار مژده داديم.
*هنگامي که با او به سعي رسيد، گفت: پسرکم! همانا من در خواب مي بينم که تو را ذبح مي کنم، پس با تأمل بنگر رأي تو چيست؟ گفت: پدرم آنچه به آن مأمور شده اي انجام ده اگر خدا بخواهد مرا از شکيبايان خواهي يافت.
*پس هنگامي که آن دو تسليم شدند و ابراهيم، جبين او را به زمين نهاد
*و او را ندا داديم که اي ابراهيم!
*خوابت را تحقق دادي ، به راستي ما نيکوکاران را اين گونه پاداش مي دهيم
*به يقين اين همان آزمايش روشن بود.
*و ما اسماعيل را در برابر قرباني بزرگي رهانيديم،
*و در ميان آيندگان براي او به جا گذاشتيم.
*سلام بر ابراهيم.
*نيکوکاران را اين گونه پاداش مي دهيم.
*بي ترديد او از بندگان مؤمن ما بود،
*و ما او را به اسحاق که پيامبري از شايستگان بود مژده داديم،
*و بر او و بر اسحاق برکت داديم، و از دودمان آن دو برخي نيکوکارند و برخي آشکارا ستمکار بر خويشند،
*و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را ياد کن که داراي قدرت و بصيرت بودند.
*ما آنان را با ياد کردن سراي آخرت با اخلاصي ويژه خالص ساختيم.
* به يقين آنان در پيشگاه ما از برگزيدگان و نيکان اند.
*از دين آنچه را به نوح سفارش کرده بود، براي شما تشريع کرد و آنچه را به تو وحي کرديم؛ و آنچه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن توصيه نموديم که دين را برپا داريد و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشويد. بر مشرکان ديني که آنان را به آن مي خواني گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوي دين جلب مي کند، و هر کس را که به سوي او بازگردد هدايت مي کند،
*و هنگامي را که ابراهيم به پدر و قومش گفت: من بي ترديد از آنچه مي پرستيد، بيزارم.
*مگر کسي که مرا آفريده، که يقيناً او مرا هدايت مي کند،
*و توحيد و يکتاپرستي را در نسل هاي بعد از خود حقيقتي پايدار قرار داد، باشد که آنان بازگردند؛
*آرى اينان و پدرانشان را بهره‏ مند ساخته ‏ام تا آنكه حق و پيامبرى آشكار به نزد آنان آمد
*و هنگامي که حق به سويشان آمد، گفتند: اين جادوست و ما به آن کافريم،
*آيا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟
*زماني که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. گفت: سلام، مردمي ناشناسيد!
*پس به سوي خانواده اش بازگشت و گوساله اي فربه آورد.
*پس آن را نزديکشان برد ؛ گفت: مگر نمي خوريد؟
*و از آنان احساس ترسي کرد. گفتند: مترس. و او را به پسري دانا مژده دادند.
*در اين ميان همسرش با فريادي در حالي که به چهره اش زد سر رسيد و گفت: پيرزني نازا
*گفتند: پروردگارت چنين گفته است؛ يقيناً او حکيم و داناست.
*گفت: اي فرستادگان! دنبال چه کار مهمي هستيد؟
*گفتند: ما را به سوي مردمي گنهکار فرستاده اند؛
*تا باراني از سنگ - گل بر آنها بفرستيم.
*نزد پروردگارت براي تجاوزکاران نشانه گذاري شده است؛
*پس هرکه را از مؤمنان در آن شهر بود بيرون برديم؛
*و جز يك خانواده با ايمان در تمام آنها نيافتيم!
*در آنجا نشانه و عبرتي براي کساني که از عذاب دردناک مي ترسند به جا گذاشتيم.
*به يقين ما نوح و ابراهيم را فرستاديم و در ميان فرزندان آن دو نفر، نبوّت و کتاب قرار داديم، پس برخي از آنان هدايت يافتند و بسياري از آنان نافرمان بودند.
*مسلماً براي شما در ابراهيم و کساني که با اويند سرمشقي نيکوست، آن گاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جاي خدا مي پرستيد بيزاريم، ما به شما کافريم و ميان ما و شما دشمني و کينه هميشگي پديدار شده است، تا آن زمان که به خداي يگانه ايمان آوريد. مگر سخن ابراهيم به پدرش که گفت: من براي تو آمرزش خواهم خواست و در برابر خدا به سود تو اختيار چيزي را ندارم. پروردگارا! بر تو توکل کرديم، و به سوي تو بازگشتيم، و بازگشت به سوي توست.
*پروردگارا! ما را وسيله آزمايش براي کافران قرار مده، و پروردگارا! ما را بيامرز که همانا تو تواناي شکست ناپذير و حکيمي.
*بي ترديد براي شما در آنان سرمشقي نيکوست، براي کسي که به خدا و روز قيامت اميد دارد. و هر کس روي برگرداند ؛خدا همان بي نياز و ستوده است.