••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع: وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْكُوفَةِ - يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ - وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ - يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ - يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ - أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ - أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ - وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ - هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ - ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ - أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَامِ - لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى

 و درود خدا بر او، فرمود: (امام عليه السّلام، وقتی از جنگ صفّين برگشت و به قبرستان پشت دروازه کوفه رسيد رو به مردگان کرد.)
ای ساکنان خانه‌های وحشت زا، و محلّه‌های خالی و گروهای تاريک، ای خفتگان در خاک، ای غريبان، ای تنها شدگان، ای وحشت زدگان، شما پيش از ما رفتيد و ما در پی شما روانيم، و به شما خواهيم رسيد. امّا خانه‌هايتان ديگران در آن سکونت گزيدند و امّا زنانتان با ديگران ازدواج کردند، و امّا اموال شما در ميان ديگران تقسيم شد اين خبری است که ما داريم، حال شما چه خبر داريد
(سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود) بدانيد که اگر اجازه سخن گفتن داشتند، شما را خبر می‌دادند که: بهترين توشه، تقوا است.
(اخلاقی، معنوی)


وَ قَالَ ع إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِي فِي كُلِّ يَوْمٍ - لِدُوا لِلْمَوْتِ وَ اجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ وَ ابْنُوا لِلْخَرَابِ

و درود خدا بر او، فرمود: خدا را فرشته‌ای است که هر روز بانگ می‌زند: بزاييد برای مردن، و فراهم آوريد برای نابود شدن، و بسازيد برای ويران گشتن.
(اخلاقی) 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ - وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ - فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ - وَ يُحَاسَبُ فِي الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ - وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً - وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً - وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ - وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى الْمَوْتَى - وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى - وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى - وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ

و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از بخيل: به سوی فقری می‌شتابد که از آن می‌گريزد، و سرمايه‌ای را از دست می‌دهد که برای آن تلاش می‌کند. در دنيا چون تهيدستان زندگی می‌کند، امّا در آخرت چون سرمايه‌داران محاکمه می‌شود. و در شگفتم از متکبّری که ديروز نطفه‌ای بی‌ارزش، و فردا مرداری گنديده خواهد بود و در شگفتم از آن کس که آفرينش پديده‌ها را می‌نگرد و در وجود خدا ترديد دارد و در شگفتم از آن کس که مردگان را می‌بيند و مرگ را از ياد برده است، و در شگفتم از آن کس که پيدايش دوباره را انکار می‌کند در حالی که پيدايش آغازين را می‌نگرد، و در شگفتم از آن کس که خانه نابود شدنی، را آباد می‌کند امّا جايگاه هميشگی را از ياد برده است. 
(اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی) 
 

وَ قَالَ ع تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ - فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ - أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ 

و درود خدا بر او، فرمود: در آغاز سرما خود را بپوشانيد، و در پايانش آن را دريابيد، زيرا با بدن‌ها همان می‌کند که با برگ درختان خواهد کرد: آغازش می‌سوزاند، و پايانش می‌روياند.
(عملی، بهداشتی) 


حکمت نهج البلاغه

 وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا يَضْحَكُ فَقَالَ - كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ - وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ - وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ - نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ - ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ -

 و درود خدا بر او، فرمود: (در پی جنازه‌ای می‌رفت و شنيد که مردی می‌خندد.) گويی مرگ بر غير ما نوشته شده، و حق جز بر ما واجب گرديد، و گويا اين مردگان مسافرانی هستند که به زودی باز می‌گردند، در حالی که بدن‌هايشان را به گورها می‌سپاريم، و ميراثشان را می‌خوريم. گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه‌ايم آيا چنين است، که اندرز هر پند دهنده‌ای از زن و مرد را فراموش می‌کنيم و خود را نشانه تيرهای بلا و آفات قرار داديم.
(اخلاقی، اجتماعی)
 


وَ قَالَ ع غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: غيرت زن، کفر آور، و غيرت مرد نشانه ايمان اوست.
(علمی، اخلاقی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: از دست دادن فرصت، اندوهبار است.
(اخلاقی)
 


وَ سُئِلَ ع عَنْ قُرَيْشٍ فَقَالَ - أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ‏ فَرَيْحَانَةُ قُرَيْشٍ - نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ وَ النِّكَاحَ فِي نِسَائِهِمْ - وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً - وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا - وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا - وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا - وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ - وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از قريش پرسيدند) امّا بنی مخزوم، گل خوشبوی قريشند، و که شنيدن سخن مردانشان، و ازدواج با زنانشان را دوست داريم، امّا بنی عبد شمس دورانديش‌تر، و در حمايت مال و فرزندان توانمندترند که به همين جهت بد انديش‌تر و بخيل‌تر می‌باشند، و امّا ما (بنی هاشم) آنچه را در دست داريم بخشنده‌تر، و برای جانبازی در راه دين سخاوتمندتريم. آنها شمارشان بيشتر امّا فريب کارتر و زشت روی‌ترند، و ما گوياتر و خيرخواه‌تر و خوش‌روی تريم.
(علمی، اجتماعی، تاريخی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ - ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ - وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ - فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ

 و درود خدا بر او، فرمود: هر گاه نيکوکاری بر روزگار و مردم آن غالب آيد، اگر کسی به ديگری گمان بد برد، در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده ستمکار است، و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود، و کسی به ديگری خوش گمان باشد، خود را فريب داد.
 
(اخلاقی، اجتماعی)


وَ قَالَ ع كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ - وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ - وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ

و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا کسی که با نعمت‌هايی که به او رسيده، به دام افتد، و با پرده‌پوشی بر گناه، فريب خورد، و با ستايش شدن، آزمايش گردد، و خدا هيچ کس را همانند مهلت دادن، نيازمود.
(اعتقادی، اخلاقی) 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لَا يُقِيمُ أَمْرَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ لَا يُصَانِعُ - وَ لَا يُضَارِعُ وَ لَا يَتَّبِعُ الْمَطَامِعَ

 و درود خدا بر او، فرمود: فرمان خدا را بر پاندارد، جز آن کس که در اجرای حق مدارا نکند، سازشکار نباشد، و پيرو آرزوها نگردد.
(سياسی، اعتقادی)
 


مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً و قد يؤول ذلك على معنى آخر ليس هذا موضع ذكره

 و درود خدا بر او، فرمود: هر کس ما اهل بيت پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم را دوست بدارد، پس بايد فقر را چونان لباس رويين بپذيرد. (يعنی آماده انواع محروميّت‌ها باشد) 
«اين کلمات را به معانی ديگری تفسير می‌کنند که اينجا جای ذکر آن نيست»
(اعتقادی، سياسی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ - إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: مردم برای اصلاح دنيا چيزی از دين را ترک نمی‌گويند، جز آن که خدا آنان را به چيزی زيانبارتر دچار خواهد ساخت.
(اخلاقی، اعتقادی)
 


وَ قَالَ ع لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ - هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ الْقَلْبُ - وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلَافِهَا - فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ أَذَلَّهُ الطَّمَعُ - وَ إِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ أَهْلَكَهُ الْحِرْصُ - وَ إِنْ مَلَكَهُ الْيَأْسُ قَتَلَهُ الْأَسَفُ - وَ إِنْ عَرَضَ لَهُ الْغَضَبُ اشْتَدَّ بِهِ الْغَيْظُ - وَ إِنْ أَسْعَدَهُ الرِّضَى نَسِيَ التَّحَفُّظَ - وَ إِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ - وَ إِنِ اتَّسَعَ لَهُ الْأَمْرُ اسْتَلَبَتْهُ الْغِرَّةُ - وَ إِنْ أَفَادَ مَالًا أَطْغَاهُ الْغِنَى - وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ فَضَحَهُ الْجَزَعُ - - وَ إِنْ عَضَّتْهُ الْفَاقَةُ شَغَلَهُ الْبَلَاءُ - وَ إِنْ جَهَدَهُ الْجُوعُ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ - وَ إِنْ أَفْرَطَ بِهِ الشِّبَعُ كَظَّتْهُ الْبِطْنَةُ - فَكُلُّ تَقْصِيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِدٌ

و درود خدا بر او، فرمود: به رگ‌های درونی انسان پاره گوشتی آويخته که شگرف‌ترين اعضای درونی اوست، و آن قلب است، که چيزهايی از حکمت، و چيزهايی متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند، و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد، و اگر نوميدی بر آن چيره شود، تأسّف خوردن آن را از پای در آورد، اگر خشمناک شود کينه‌توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد، و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز کردن آن را مشغول سازد. و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود، و اگر مالی به دست آورد، بی‌نيازی آن را به سرکشی کشاند، و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی‌صبری رسوايش کند، و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد، و اگر گرسنگی بی‌تابش کند، ناتوانی آن را از پای درآورد، و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هر گونه کند روی برای آن زيانبار، و هر گونه تندروی برای آن فساد آفرين است.
(علمی) 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ - وَ لَا يُظَرَّفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ - وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ - يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِيهِ غُرْماً وَ صِلَةَ الرَّحِمِ‏ مَنّاً - وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ - فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ - وَ إِمَارَةِ الصِّبْيَانِ وَ تَدْبِيرِ الْخِصْيَانِ


و درود خدا بر او، فرمود: روزگاری بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چين را، و خوششان نيايد جز از بدکار هرزه، و ناتوان نگردد جز عادل. در آن روزگار کمک به نيازمندان خسارت، و پيوند با خويشاوندان منّت گذاری، و عبادت نوعی برتری طلبی بر مردم است، در آن زمان حکومت با مشورت زنان، و فرماندهی خردسالان، و برتری خواجگان اداره می‌گردد.
(سياسی، علمی، تاريخی) 
 


وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَكَالِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع ذَاتَ لَيْلَةٍ - وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ - فَقَالَ لِي يَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ - فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ قَالَ يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا - الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ - أُولَئِكَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً - وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِيباً - وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً - ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ - يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ ع قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ - فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ - إِلَّا أَنْ يَكُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً - أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ كَوْبَةٍ وَ هِيَ الطَّبْلُ - وَ قَدْ قِيلَ أَيْضاً إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ - وَ الْكَوْبَةَ الطُّنْبُورُ

 و درود خدا بر او، فرمود: (از نوف بکّالی نقل شده، که در يکی از شب‌ها، امام علی عليه السّلام را ديدم برای عبادت از بستر برخاست، نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی يا بيدار گفتم: بيدارم. فرمود: ای نوف خوشا به حال آنان که از دنيای حرام چشم پوشيدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمی هستند که زمين را تخت، خاک را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زيرين، و دعا را لباس روئين خود قرار دادند، و با روش عيسای مسيح با دنيا بر خورد کردند. 
ای نوف همانا داوود پيامبر (که درود خدا بر او باد) در چنين ساعتی از شب بر می‌خاست، و می‌گفت: «اين ساعتی است که دعای هر بنده‌ای به اجابت می‌رسد، جز با باج گيران، جاسوسان، شبگردان و نيروهای انتظامی حکومت ستمگر، يا نوازنده طنبور و طبل».
(اخلاقی، تربيتی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ رِوَايَةٍ - فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: چون روايتی را شنيديد، آن را بفهميد عمل کنيد، نه بشنويد و نقل کنيد، زيرا راويان علم فراوان، و عمل کنندگان آن اندکند.
(علمی، اجتماعی، تربيتی)
 


وَ قَالَ ع وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ - فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي - وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ - اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا يَعْلَمُونَ

 و درود خدا بر او، فرمود: (آنگاه که گروهی او را ستايش کردند فرمود:)
بار خدايا تو مرا از خودم بهتر می‌شناسی، و من خود را بيشتر از آنان می‌شناسم، خدايا مرا از آنچه اينان می‌پندارند، نيکوتر قرار ده، و آنچه را که نمی‌دانند بيامرز
(معنوی)
+ نوشته شده در پنج شنبه 3 مرداد 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اجتماعی,علمی,تربیتی,معنوی,روایت,عمل,گوش دادن,راوی,ستایش, ساعت 10:48 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ سُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ - فَقَالَ لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ - وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ - وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ - فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ - وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ - 

و درود خدا بر او، فرمود: (از امام پرسيدند «خير» چيست فرمود) خوبی آن نيست که مال و فرزندت بسيار شود، بلکه خير آن است که دانش تو فراوان، و بردباری تو بزرگ و گران مقدار باشد، و در پرستش پروردگار در ميان مردم سر فراز باشی، پس اگر کار نيکی انجام دهی شکر خدا به جا آوری، و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی. در دنيا جز برای دو کس خير نيست. يکی گناه کاری که با تو به جبران کند، و ديگر نيکوکاری که در کارهای نيکو شتاب ورزد.
(اخلاقی، تربيتی) 
 


وَ قَالَ ع إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ - ثُمَّ تَلَا إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ - وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الْآيَةَ - ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ - وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ

 و درود خدا بر او، فرمود: نزديک‌ترين مردم به پيامبران، داناترين آنان است، به آنچه که آورده‌اند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «همانا نزديک‌ترين مردم به ابراهيم آنانند که پيرو او گرديدند، و مؤمنانی که به اين پيامبر خاتم پيوستند» (سپس فرمود) دوست محمّد صلّی اللّه عليه و آله و سلّم کسی است که خدا را اطاعت کند هر چند پيوند خويشاوندی او دور باشد، و دشمن محمّد صلّی اللّه عليه و آله و سلّم کسی است که خدا را نافرمانی کند، هر چند خويشاوند نزديک او باشد.
(اخلاقی، علمی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع الْفَقِيهُ كُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ - وَ لَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ

 و درود خدا بر او، فرمود: فقيه کامل کسی است که مردم را از آمرزش خدا مأيوس، و از مهربانی او نوميد نکند، و از عذاب ناگهانی خدا ايمن نسازد.
(علمی، اعتقادی)
 


وَ قَالَ ع أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ - وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ

 و درود خدا بر او، فرمود: بی‌ارزش‌ترين دانش، دانشی است که بر سر زبان است، و برترين علم، علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است.
(علمی، تربيتی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ - وَ رُوِيَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ


و درود خدا بر او، فرمود: انديشه پير در نزد من از تلاش جوان خوشايندتر است.
(و نقل شده که تجربه پيران از آمادگی رزمی جوانان برتر است)
(اخلاقی، تجربی) 
 


وَ حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع أَنَّهُ قَالَ - كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ - وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ - أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ص - وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالِاسْتِغْفَارُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى - وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ - وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ قال الرضي - و هذا من محاسن الاستخراج و لطائف الاستنباط

و درود خدا بر او، فرمود:
(امام باقر عليه السّلام از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نقل فرمود)
دو چيز در زمين مايه امان از عذاب خدا بود: يکی از آن دو برداشته شد، پس ديگری را دريابيد و بدان چنگ زنيد، امّا امانی که برداشته شد رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم بود، و أمان باقی مانده، استغفار کردن است، که خدای بزرگ به رسول خدا فرمود: «خدا آنان را عذاب نمی‌کند در حالی که تو در ميان آنانی، و عذابشان نمی‌کند تا آن هنگام که استغفار می‌کنند» 
(اين روش استخراج نيکوترين لطايف معنی، و ظرافت سخن از آيات قرآن است).
(اخلاقی، معنوی) 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أُوصِيكُمْ بِخَمْسٍ - لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا - لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ - وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ - أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ - وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ‏ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ - وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ - وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ - وَ لَا فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ


و درود خدا بر او، فرمود: شما را به پنج چيز سفارش می‌کنم که اگر برای آنها شتران را پر شتاب برانيد و رنج سفر را تحمّل کنيد سزاوار است: کسی از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد، و جز از گناه خود نترسد، و اگر از يکی سؤال کردند و نمی‌داند، شرم نکند و بگويد نمی‌دانم، و کسی در آموختن آنچه نمی‌داند شرم نکند، و بر شما باد به شکيبايی، که شکيبايی، ايمان را چون سر است بر بدن و ايمان بدون شکيبايی چونان بدن بی‌سر، ارزشی ندارد.
(اخلاقی) 
 


وَ قَالَ ع بَقِيَّةُ السَّيْفِ أَبْقَى عَدَداً وَ أَكْثَرُ وَلَداً

 و درود خدا بر او، فرمود: باقی ماندگان شمشير و جنگ، شماره شان با دوام‌تر، و فرزندانشان بيشتر است.
(سياسی، نظامی)


حکمت نهج البلاغه

 وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ ع لِلسَّائِلِ الشَّامِيِّ لَمَّا سَأَلَهُ - أَ كَانَ مَسِيرُنَا إِلَى الشَّامِ بِقَضَاءٍ مِنَ اللَّهِ وَ قَدَرٍ - بَعْدَ كَلَامٍ طَوِيلٍ هَذَا مُخْتَارُهُ - وَيْحَكَ لَعَلَّكَ ظَنَنْتَ قَضَاءً لَازِماً وَ قَدَراً حَاتِماً - لَوْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ لَبَطَلَ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ - وَ سَقَطَ الْوَعْدُ وَ الْوَعِيدُ - إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَمَرَ عِبَادَهُ تَخْيِيراً وَ نَهَاهُمْ تَحْذِيراً - وَ كَلَّفَ يَسِيراً وَ لَمْ يُكَلِّفْ عَسِيراً - وَ أَعْطَى عَلَى الْقَلِيلِ كَثِيراً وَ لَمْ يُعْصَ مَغْلُوباً - وَ لَمْ يُطَعْ مُكْرِهاً وَ لَمْ يُرْسِلِ الْأَنْبِيَاءَ لَعِباً - وَ لَمْ يُنْزِلِ الْكُتُبَ لِلْعِبَادِ عَبَثاً - وَ لَا خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا - ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ


و در جواب مردی شامی فرمود: (مرد شامی پرسيد آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهی است امام با کلمات طولانی پاسخ او را داد که برخی از آن را برگزيديم) وای بر تو شايد قضاء لازم، و قدر حتمی را گمان کرده‌ای اگر چنين بود، پاداش و کيفر، بشارت و تهديد الهی، بيهوده بود خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالی که اختيار دارند، و نهی فرمود تا بترسند، احکام آسانی را واجب کرد، و چيز دشواری را تکليف نفرمود، و پاداش اعمال اندک را فراوان قرار داد، با نافرمانی بندگان مغلوب نخواهد شد، و با اکراه و اجبار اطاعت نمی‌شود، و پيامبران را به شوخی نفرستاد، و فرو فرستادن کتب آسمانی برای بندگان بيهوده نبود، و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بی‌هدف نيافريد. اين پندار کسانی است که کافر شدند و وای از آتشی که بر کافران است.
(اعتقادی) 

وَ قَالَ ع الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ - فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ

و درود خدا بر او، فرمود: حکمت گمشده مؤمن است، حکمت را فراگير هر چند از منافقان باشد.
(علمی، معنوی) 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ

و درود خدا بر او، فرمود: انسان با نفسی که می‌کشد، قدمی به سوی مرگ می‌رود.
(اخلاقی) 


وَ قَالَ ع إِنَّ الْأُمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا

و درود خدا بر او، فرمود: حوادث اگر همانند يکديگر بودند، آخرين را با آغازين مقايسه و ارزيابی می‌کنند.
(اخلاقی، علمی، سياسی) 
+ نوشته شده در جمعه 28 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,سیاسی,علمی,انسان,مرگ,حادثه, ساعت 10:4 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً

و درود خدا بر او، فرمود: نادان را يا تندرو يا کند رو می‌بينی.
(اخلاقی، علمی) 

وَ قَالَ ع الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ - وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ وَ يُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ - وَ يُبَاعِدُ الْأُمْنِيَّةَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ

 و درود خدا بر او، فرمود: دنيا بدن‌ها را فرسوده، و آرزوها را تازه می‌کند، مرگ را نزديک و خواسته‌ها را دور و دراز می‌سازد، کسی که به آن دست يافت خسته می‌شود، و آن که به دنيا نرسيد رنج می‌برد.
(اخلاقی، علمی)
+ نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,علمی,نادان,تندرو,کنرو,دنیا,بدن,آرزو,مرگ, ساعت 11:19 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع فَوْتُ الْحَاجَةِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِهَا إِلَى غَيْرِ أَهْلِهَا

و درود خدا بر او، فرمود: از دست دادن حاجت بهتر از درخواست کردن از نا اهل است.
(اخلاقی، اجتماعی) 

وَ قَالَ ع الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى

و درود خدا بر او، فرمود: عفّت ورزيدن زينت فقر، و شکرگزاری زينت بی‌نيازی است.
(اخلاقی، اجتماعی) 
+ نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,اجتماعی,حاجت,نا اهل,عفت,فقر,شکر گزاری,بی نیازی, ساعت 10:50 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع إِذَا حُيِّيتَ بِتَحِيَّةٍ فَحَيِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا - وَ إِذَا أُسْدِيَتْ إِلَيْكَ يَدٌ فَكَافِئْهَا بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا - وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِكَ لِلْبَادِئِ

و درود خدا بر او، فرمود: چون تو را ستودند، بهتر از آنان ستايش کن، و چون به تو احسان کردند، بيشتر از آن ببخش. به هر حال پاداش بيشتر از آن آغاز کننده است.

(اخلاقی، اجتماعی) 
 


وَ قَالَ ع أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ

و درود خدا بر او، فرمود: اهل دنيا سوارانی در خواب مانده‌اند که آنان را می‌رانند.
(اخلاقی) 
+ نوشته شده در سه شنبه 25 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,اجتماعی,احسان,بخشش,پاداش,اهل دنیا,سواران,خواب, ساعت 9:48 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ


و درود خدا بر او، فرمود: ثروت، ريشه شهوت‌هاست.

 
(اخلاقی) 

وَ قَالَ ع اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ

و درود خدا بر او، فرمود: زبان تربيت نشده، درنده‌ای است که اگر رهايش کنی می‌گزد.

(اخلاقی، تربيتی) 
+ نوشته شده در دو شنبه 24 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,تربیتی,ثروت,شهوت,زبان,بی تربیت,درنده, ساعت 11:3 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع لَا غِنَى كَالْعَقْلِ وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ - وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ 

و درود خدا بر او، فرمود: هيچ ثروتی چون عقل، و هيچ فقری چون نادانی نيست. هيچ ارثی چون ادب، و هيچ پشتيبانی چون مشورت نيست.

(اخلاقی، اجتماعی) 

وَ قَالَ ع الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: ثروتمندی در غربت، چون در وطن بودن، و تهيدستی در وطن، غربت است.
(اخلاقی، اجتماعی) 


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ 

و درود خدا بر او، فرمود: دل‌های مردم گريزان است، به کسی روی آورند که خوشرويی کند.

(اخلاقی، اجتماعی) 

وَ قَالَ ع أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: سزاوارترين مردم به عفو کردن، تواناترينشان به هنگام کيفر دادن است.
(اخلاقی، سياسی) 
+ نوشته شده در شنبه 22 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,سیاسی,اجتماعی,دل,مردم,خوشرو,عفو,توانایی,کیفر, ساعت 10:42 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ 

و درود خدا بر او، فرمود: گناهی که تو را پشيمان کند بهتر از کار نيکی است که تو را به خود پسندی وا دارد.

(اخلاقی) 

وَ قَالَ ع الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ - وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: پيروزی در دورانديشی، و دور انديشی در به کار گيری صحيح انديشه، و انديشه صحيح به راز داری است.(اخلاقی، سياسی) 


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِي عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا - جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ - فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ - وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ - وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِي الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ - وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِي وَ الْأَقْدَامِ - وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ - وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ قال الرضي - و أقول صدق ع إن المرض لا أجر فيه - لأنه ليس من قبيل ما يستحق عليه العوض - لأن العوض يستحق على ما كان في مقابلة فعل الله تعالى بالعبد - من الآلام و الأمراض و ما يجري مجرى ذلك - و الأجر و الثواب يستحقان على ما كان في مقابلة فعل العبد - فبينهما فرق قد بينه ع - كما يقتضيه علمه الثاقب و رأيه الصائب 
 
و به يکی از يارانش که بيمار بود فرمود: خدا آنچه را که از آن شکايت داری (بيماری) موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بيماری پاداشی نيست امّا گناهان را از بين می‌برد، و آنها را چونان برگ پاييزی می‌ريزد، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دست‌ها و قدم‌هاست، و خدای سبحان به خاطر نيّت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد.می‌گويم:
(راست گفت امام علی عليه السّلام «درود خدا بر او باد» که بيماری پاداشی ندارد، بيماری از چيزهائی است که استحقاق عوض دارد، و عوض در برابر رفتار خداوند بزرگ است نسبت به بنده خود، در ناملايمات زندگی و بيماری‌ها و همانند آنها، امّا اجر و پاداش در برابر کاری است که بنده انجام می‌دهد. پس بين اين دو تفاوت است که امام عليه السّلام آن را با علم نافذ و رأی رسای خود، بيان فرمود.
(اخلاقی، معنوی) 
 
وَ قَالَ ع طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ - وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: خوشا به حال کسی که به ياد معاد باشد، برای حسابرسی قيامت کار کند، با قناعت زندگی کند، و از خدا راضی باشد.
(اخلاقی) 
 
 


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع - يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً - لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ - إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ - وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ - يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ - فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ - وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ - فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ - وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ - وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ - فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ

به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود: پسرم چهار چيز از من ياد گير (در خوبی‌ها)، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل می‌کنی زيان نبينی: 

الف - خوبی‌ها 

1 - همانا ارزشمندترين بی‌نيازی عقل است،

2 - و بزرگ‌ترين فقر بی‌خردی است،

3 - و ترسناک‌ترين تنهايی خودپسندی است.

4 - و گرامی‌ترين ارزش خانوادگی، اخلاق نيکوست. 

ب - هشدارها 

1 - پسرم از دوستی با احمق بپرهيز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند امّا دچار زيانت می‌کند.

2 - از دوستی با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را که سخت به آن نياز داری از تو دريغ می‌دارد.

3 - و از دوستی با بدکار بپرهيز، که با اندک بهايی تو را می‌فروشد.

4 - و از دوستی با دروغگو بپرهيز، که او به سراب ماند: دور را به تو نزديک، و نزديک را دور می‌نماياند.

(اخلاقی، اجتماعی، تربيتی) 

وَ قَالَ ع لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ قال الرضي - و هذا من المعاني العجيبة الشريفة - و المراد به أن العاقل لا يطلق لسانه - إلا بعد مشاورة الروية و مؤامرة الفكرة - و الأحمق تسبق حذفات لسانه و فلتات كلامه - مراجعة فكره و مماخضة رأيه - فكأن لسان العاقل تابع لقلبه - و كأن قلب الأحمق تابع للسانه - 
 
و درود خدا بر او، فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.
(اين از سخنان ارزشمند و شگفتی آور است، که عاقل زبانش را بدون مشورت و فکر و سنجش رها نمی‌سازد، امّا احمق هر چه بر زبانش آيد می‌گويد بدون فکر و دقّت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان می‌گيرد).
(حکمت 40 به گونه ديگری نيز نقل شده)
(اخلاقی) 


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى 

و درود خدا بر او، فرمود: بهترين بی‌نيازی، ترک آرزوهاست.

(اخلاقی) 

وَ قَالَ ع مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: کسی که آرزوهايش طولانی است کردارش نيز ناپسند است.
(اخلاقی) 
+ نوشته شده در سه شنبه 18 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,آرزو,بهترین بی نیازی,کردار ناپسند, ساعت 6:38 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ 

و درود خدا بر او، فرمود: هشدار هشدار به خدا سوگند، چنان پرده‌پوشی کرده که پنداری تو را بخشيده است.

(اخلاقی، اعتقادی) 

وَ قَالَ ع فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: نيکوکار، از کار نيک بهتر و بدکار از کار بد بدتر است.
(اخلاقی) 
+ نوشته شده در دو شنبه 17 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,اعتقادی,پرده پوشی,بخشیدن,نیکوکار,بدکار, ساعت 14:13 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ - وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ 

و درود خدا بر او، فرمود: کسی چيزی را در دل پنهان نکرد جز آن که در لغزش‌های زبان و رنگ رخسارش، آشکار خواهد گشت.(علمی، اخلاقی) 

وَ قَالَ ع أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: برترين زهد، پنهان داشتن زهد است.
(اخلاقی، معنوی) 
+ نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1398برچسب:مطالب مذهبی,نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,حیدر,اخلاقی,علمی,معنوی,زهد,دل,لغزش,زبان,رنگ رخسار, ساعت 14:23 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

وَ قَالَ ع لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ - وَ إِنْ طَالَ السُّرَى قال الرضي و هذا من لطيف الكلام و فصيحه - و معناه أنا إن لم نعط حقنا كنا أذلاء - و ذلك أن الرديف يركب عجز البعير - كالعبد و الأسير و من يجري مجراهما 

و درود خدا بر او، فرمود: ما را حقّی است اگر به ما داده شود، و گر نه بر پشت شتران سوار شويم و برای گرفتن آن برانيم هر چند شب روی به طول انجامد. 

(اين از سخنان لطيف و فصيح است، يعنی اگر حق ما را ندادند، خوار خواهيم شد و بايد بر ترک شتر سوار چون بنده بنشينيم)

(اخلاقی، سياسی)

وَ قَالَ ع مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ - وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ 
 
و درود خدا بر او، فرمود: از کفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن، و آرام کردن مصيبت ديدگان است.
(اخلاق اجتماعی) 


ولادت امیر المومنین _ روز پدر

در روز پدر به کعبه سربايد زد
بر بام نجف دوباره پر بايد زد
درحسرت بوسه برضريح مولا
صد بوسه به دستان پدر بايد زد
 
                                                   
                                         "ولادت مولا امير المومنين و روز پدر مبارک"
 
 
امام علي علیه السلام فرمودند:
هنگامي که بر دشمن خود دست يافتي،به شکرانه پيروزي او را عفو کن.
 
 
+ نوشته شده در چهار شنبه 29 اسفند 1397برچسب:اس ام اس,پیامک,امام علی,روز پدر,امیرالمومنین,حیدر,کعبه, ساعت 9:58 توسط آزاده یاسینی